فوتبال میتواند بهترین ویترین برای ارائه چهره دلخواه از قدرتمندان و ثروتمندان باشد. به همین دلیل از دهه قبل میلادی دو عضو خانواده سلطنتی دو کشور قطر و امارات وارد مسیری شدند که امروز میتواند مقایسه جایگاه آنها بهترین متر و ملاک را به ما بدهد.
ناصر الخلیفی عضو خانواده سلطنتی قطر باشگاه پاریسنژرمن فرانسه را خرید. باشگاهی به عنوان قدرت اول فرانسه با ریشه و قدمت و هواداران بسیار، او از هیچ خرجی در تمام این سالها دریغ نکرده و بزرگترین ستارهها و مربیان را برای تیمش آورده است اما نتیجه، ناکامی در رسیدن به آرزوی قهرمانی در اروپا بوده است!
از آن طرف شیخ منصور از اعضای خانواده سلطنتی امارات تیم منچستر سیتی را خرید که در خود شهر منچستر دههها زیر سایه همشهری نامدار قرار داشت. با اسم و رسم کمتر در دنیای فوتبال و هوادارانی که قابل مقایسه با پاریسنژرمن نبودند.
حالا بعد از یک دهه سیتی آقای بلامنازع بهترین لیگ جهان و مدافع عنوان قهرمانی در اروپاست. تیمی که هر فصل جایگاه ثابت در مراحل یک چهارم یا نیمه نهایی لیگ قهرمانان دارد و تنه به تنه رئال مادرید به عنوان پادشاه اروپا میزند.
هیچ کدام از این دو شیخ قدرتمند مشکل مالی نداشتند. آنها به راحتی میتوانستند هر چه را که لازم باشد برای تیمهایشان بخرند. پس چطور میشود که تیم مشهورتر، قدیمیتر و پرطرفدارتر با وجود ستارههایی همچون مسی، امباپه، زلاتان، بکام یا نیمار و شکستن رکورد نقل و انتقالات دنیا همیشه ناکام میماند؟
دقیقاً نکته در همین جاست که میتواند الگوی فوتبال ما هم باشد. متاسفانه در فوتبال ما هم بسیاری مدیران ابتدا تیم خود را میبندند و بعد به سراغ انتخاب مربی میروند، همان کاری که شیخ ناصر در پاریس با نامدارترین مربیان جهان کرده و از امثال آنچلوتی همکاری بر نیامده است!
در حقیقت او ابتدا تیم دلخواه خودش را میبندد و بعد مربی دلخواهش را میآورد اما در فوتبال دنیا این روش جواب نمیدهد. شما باید کار را به کاردان بسپارید، چون با آدمها سر و کار دارید نمیتوان از آنها مثل ماشین بازی گرفت.
اینکه بزرگترین بازیکنان دنیا توسط شیخ ناصر به پاریس بیایند و بعد بهترین مربی جهان هم بیاید، هیچ کدام از طرفین حرف شنوی از هم ندارند و نتیجه همین میشود که در سالهای اخیر در پاریس دیدهایم!
اما آن طرف شیخ منصور کاملاً حرفهای رفتار کرده و ابتدا یکی مثل گواردیولا را راضی به حضور در تیمش میکند و بعد ریش و قیچی را کامل به دست او میسپارد. هر چقدر پول و اعتبار بخواهد به او میدهد اما در انتخاب آدمها هیچ دخالتی نمیکند!
نتیجه این میشود که گواردیولا برای یک بازیکنی مثل گواردیول رکورد نقل و انتقال مدافعان دنیا را میشکند اما میبینیم که او در بازی بزرگ مقابل رئال مادرید ارزش خود را ثابت میکند. گواردیولا برای توان فنی و تیم پول می دهد نه اسم و شهرت، چون مربی است و می شناسد و می خواهد که موفق شود.
در فوتبال حرفهای هرکس باید کار خودش را بکند تا تیم موفق شود نه اینکه دنبال شهرت فوتبال و نردبان ساختن از تیم ها برای رسیدن به مجلس و شورای شهر باشید!