علیرضا دبیر وسط برنامه زنده تلویزیونی با پیمان یوسفی مجری برنامه وارد بگومگویی جدی شد، آنجا که پیمان یوسفی به دبیر گفت: در جلسات شورا هم اگر عصبانی میشدی وسط جلسه از این نمازهای مستحبی میخواندی؟
در این شرایط و درحالی که به نظر میرسید دبیر میخواهد شوخی متقابلی کند و پاسخ یوسفی را بدهد، کمکم موضعش به سمت ناراحتی رفت. یوسفی که متوجه وضعیت شد و قصد داشت فضا را تلطیف کند، گفت: ایهاالناس منظوری نداشتم! آقای دبیر اینهمه از شما تعریف کردم... خودت صحبت را به اینجا کشاندی!
دبیر واکنش خود را اینگونه شروع کرد که «میگن یارو تنش میخاره...» اما کمکم عصبانیتش بیشتر شد و گفت: ما حرمت شما را داریم؛ شما بابت این میکروفونی که دستته اون دنیا باید جواب بدی! فکر نکن به کسی تیکه بندازی...
در این لحظه دبیر درخواست کرد که وسط گفتوگو پلاتویی پخش کنند، ولی این اتفاق نیفتاد و یوسفی گفت: با من صحبت کن آقای دبیر... اجازه بدهید ادامه حرفشان را بزنند.
یوسفی در لابهلای ابراز نارضایتیهای دبیر بارها عذرخواهی کرد اما دبیر باز هم به گلایه کردن ادمه داد و گفت: به خدا خوب نیست... فکر نکنید که مثلا این حرفها که شما میزنید وایرال بشه! گیر آدما میدانید چیست... خودم را میگویم که میگویند ریا میکنی! بابا مردم من اینقدر گناه دارم که اگر خدا ستارالعیوبیاش را بردارد من کف خیابان پهن هستم.
یوسفی باز هم اصرار به معذرتخواهی داشت اما دبیر گفت: شما تیکهات را انداختی حالا بگذار من حرفم را بزنم... ایراد آدمها الان میدانید چیست؟ ایراد آدمها این است که دنبال فالوئر هستند، حتی شما! میخواهی برنامهات دیده شود! اگر من ناراحت شده باشم میتوانید به من جواب بدهید؟!
یوسفی در جواب این صحبت دبیر گفت: نه ولی اگر ناراحت شده باشی در محضر همین مردم میتوانم بگویم منظوری نداشتم علیآقا من را ببخش!
دبیر دوباره صحبتهایش را پی گرفت و گفت: مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان حرف قشنگی زد و گفتند در فضای مجازی مراقب حرفهایتان باشید... ایشان بههرحال مرجع تقلید هستند که این حرف را میزنند... من به اینکه امثال شما میخواهید وایرال شوید عادت دارم.
دبیر ادامه داد: چند روز پیش دیدم که ۲ تا آدمی که در سیاست بودند... یکی از آنها که حالش معلوم نیست اما به یکی از آنها که حس کردم بچهمسلمان است زنگ زدم و گفتم فلانی کار تو حرف زدن است! برای این مملکت چه کار کردی نشستی آنجا و فقط حرف میزنی؟ به او گفتم بس است دیگر چقدر حرف میزنید چه کار کردید... خدایا من را ببخش من هیچموقع این حرف را نمیزنم فقط بهش گفتم وزن مدالهای من از شما بیشتر است... گفت من چه کار کنم گفتم خودم بهت زنگ زدم و تو آبروی من را در جمع بردی!شما مجریها هم...
دبیر اشارهای هم داشت به اینکه پیش از برنامه شرط کرده بودیم که به من تیکه نندازید! در ادامه پیمان یوسفی بلند شد و برای عذرخواهی سمت دبیر رفت اما...