وقتی امیر قلعهنویی نخستین لیست تیم ملی بعد از جام ملتهای آسیا را منتشر کرد، نگاه همه فوتبال دوستان به انتخاب جوانان و بازیکنان تازه وارد به اردوی این تیم بود. ایران در مسیر مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ در این مرحله کار سختی مقابل ترکمنستان نداشت و آنچه برای فوتبال دوستان مهم بود وعده جوانگرایی در تیم ملی بود.
در این فهرست نام چند بازیکن برای نخستین بار به چشم میخورد که به صورت ویژه فوتبالیها روی دو نفر زوم کردند، اولی آرشا شکوری سنگربان تیم ملی نوجوانان بود که هنوز سابقه بازی در لیگ برتر را حتی برای یک دقیقه هم ندارد! البته که در توانایی و لیاقت او شکی نیست اما این انتخاب به همان اندازه که میانگین سنی تیم را پایین میآورد و باعث خوشحالی از بابت بها دادن به جوانان شده بود، به خاطر کمبود تجربه این بازیکن هم عجیب مینمود! نفر دوم مهدی لیموچی وینگر تیم آلومینیوم بود. بازیکنی که در پیکان درخشید و این فصل مهره موثری برای تیم شهرستانی بوده است، تیمی که سابقه دعوت بازیکن به تیم ملی را نداشت و از این بابت انتخاب لیموچی نیز بسیار به چشم آمد.
وقتی در بازی رفت و با وجود برتری پنج گله مقابل ترکمنستان در ورزشگاه آزادی بازی به هیچ کدام از این نفرات نرسید، خیلیها آن را به حساب نیاز تیم ملی به کسب پیروزی گذاشتند. همان خیلیها امیدوار بودند که در بازی برگشت این دو بازیکن جوان دقایقی فرصت کسب تجربه کنار نامداران را پیدا کنند. حالا بشنوید از یک خبر تکراری، اینکه آرشا شکوری و مهدی لیموچی به خاطر عدم صدور روادید از این سفر جا ماندهاند! در وهله اول این یک خبر تکراری است. کارنامه فوتبال ایران پر است از بازیکنانی که سفرهای زیادی را همراه تیم ملی از دست دادهاند. بزرگترین مشکل این بازیکنان جوان مسئله سربازی است که کماکان از میان نخبگان ملی پوش در همه رشته ها قربانی میگیرد.
با وجود مساعدتهای فراوان هنوز این مشکل به شکل کامل حل نشده و البته که هنوز هم مشخص نیست که دلیل اصلی جاماندن این دو بازیکن از این سفر مهم که میتوانست مسیر زندگی حرفهای آنها را تغییر دهد، چه بوده است. اگر مشکل به مسئله خدمت سربازی برمیگردد چطور مسئولان فدراسیون نتوانستند قبل از سفر با رایزنیهای لازم مجوز خروج این دو بازیکن را بگیرند؟ اگر هم مشکل دیگری در این میان بوده پس چرا اعلام نمیشود و به طریق اولی آن مشکل هم چه راه حل نشده است؟
کیست که نداند دعوت به تیم ملی رویای هر بازیکن جوانی است و حضور در این سفر کنار بازیکنان بزرگ میتوانست چقدر به تجربه این بازیکنان بیفزاید اما مسئله وقتی متمایز با همیشه میشود که بدانیم اینجا پای تیم ملی بزرگسالان و بالاترین سطح مسابقات در قاره آسیا یعنی مقدماتی جام جهانی وسط است. تا به حال سابقه نداشته که کشوری برای بازیکنان تیم حریف در یک مسابقه رسمی با این درجه از اهمیت ویزا صادر نکند. اگر به تمام این حقایق این نکته را هم اضافه کنیم که رئیس فدراسیون فوتبال ایران نایب رئیس کنفدراسیون قاره در آسیای میانه یعنی همین منطقه است، دیگر مسئله از حالت معما به حالت شگفتی تبدیل میشود!
چطور میشود بالاترین مقام فوتبال قاره در این منطقه از کشور ما باشد و مهدی تاج نتوانسته ویزای دو بازیکن تیم ملی را بگیرد؟ مگر از تیم ملی بالاتر و از مسابقات مقدماتی جام جهانی مهمتر هم داریم؟ و در این صورت اساساً حضور یک ایرانی در راس کنفدراسیون در این منطقه از آسیا چه سود و نفعی برای فوتبال ما داشته است؟ امیدواریم فدراسیون هرچه سریعتر از این موضوع رمزگشایی و اذهان عمومی را روشن کند.