حسن روشن، بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین، در گفتوگو با خبر ورزشی در ارتباط با صحبتهای فردی که نسبت به اظهار نظر او و علی پروین در تلویزیون درمورد خواننده موردعلاقهشان از الفاظ رکیک استفاده کرده گفت: اینکه من برادر شهید هستم را هرگز خودم جایی نگفتهام و دوستان و اطرافیان بودند که در محافل مختلف این مسئله را مطرح کردهاند من هم طبیعتا نمیتوانم این موضوع را پنهان کنم. اگر کسی در رابطه با شهدا صحبتی را مطرح میکند طبعا من هم به یاد برادرم میافتم.
وی افزود: من بچه تجریشم و برادرم اولین شهیدی بود که در بیمارستان شهدای تجریش به درجه رفیع شهادت نائل شد. این حرفها گفتن ندارد اگر هم چنین اتفاقی افتاده به فراخور زمان بوده. آن زمان خیلی از جوانها و مردان یا زنان برای دفاع از خاک این مملکت جانشان را کف دستشان گرفتند و به جبهه رفتند. اما کاسه داغتر از آش شدن برای این مردم که بالا و پایین آدمها را میدانند یک معنی بیشتر نمیدهد و آن، معروف شدن است.
روشن اضافه کرد: همین حالا روی تخت بیمارستان هستم و مشغول مداوای عفونت پایی که سالها پیش جراحی شده، اما از مدتها پیش همراه با گروهی از دوستانم در شهر قم خیریهای را به راه انداختهایم که برای جوانها سرپناه تهیه میکند و یا برای دختران دم بخت جهیزیه میدهد. اینها گفتن ندارد فقط میخواستم به گوش عدهای برسد که فکر میکنند ما با آنها فرق داریم؛ خیر! ما هم از جنس همین مردمیم.
گلزن تیم ملی فوتبال کشورمان در جام جهانی ادامه داد: از قدیم الایام این یک رسم بود که آدمهای گمنام یا ضعیف برای اینکه مطرح شوند یا اسمی در کنند میگفتند فلانی ما را کتک زده یا اسمشان را کنار اسم افرادی به کار میبردند که در محله یا منطقه اسم و رسمی داشتند. ما که اسم و رسمی نداریم هرچه هست از لطف مردم است اما به نظر میرسد این بنده خدایی که این حرفها را زده به دنبال شهرت است.
روشن خاطرنشان کرد: ایرادی ندارد، ما بخیل نیستیم؛ انشاالله خدا همه را مشهور و معروف کند. اتفاقا شهرت دردسر هم دارد. چون من مطمئنم مردم جواب این فرد را میدهند و من اصلا لازم نیست حرفی دربارهاش بزنم. شکر خدا اندک آبرویی که تا امروز جمع کردهایم همه به لطف توجه و حمایت مردم بوده ولاغیر. حالا هم مردم خودشان تکلیف را روشن میکنند. امیدوارم خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند.
در همین ارتباط: الفاظ زشت یک مداح علیه علی پروین و حسن روشن؛ آنجا بودم گردن میثاقی را میجویدم/ خاک بر سرتان با این صداوسیمایتان!