رسانهها رکن مهمی از خانواده فوتبال هستند که میتوانند به پیشرفت سایر اقشار این خانواده کمک شایانی کنند. از مربیان و بازیکنان تا مدیران و داوران همواره زیر تیغ انتقاد رسانهها هستند و ما در بیشتر مواقع نقش راهنما را برای آنها داریم اما این بدان مفهوم نیست که رسانهها خود اشتباه نمیکنند و از هرگونه ایرادی مصون هستند.
در کنفرانس سرمربی تیم ملی عمان درجام ملتهای آسیا، خبرنگاری از برانکو در مورد پیشنهاد پرسپولیس می پرسد! در جام ملتها و کنفرانس عمان! و پاسخ یک مربی حرفه ای به این اقدام غیرحرفه ای: «ببینید عزیزم! این سوالی نیست که برای این نشست خبری باشد و این کنفرانس درباره بازی فرداست. مربیان زیادی روزانه از تیمهای مختلف پیشنهاد دریافت میکنند و این اتفاق در دنیای فوتبال طبیعی است. با این حال فردا بازی داریم و روی این مسابقه تمرکز کردهایم. باید ببینیم فردا چه اتفاقی در بازی میافتد.»
در الفبای کار رسانهای پرسیدن سوال غلط، بزرگترین ایراد است. غلط بودن سوال میتواند در املا و انشا باشد یا در زمان یا مکان، سوالی که پاسخ دهنده بتواند شما را نصیحت کند که دیگر فاجعه در کار رسانهای است. یعنی وقتی جای آدمها عوض شود، به جای اینکه یک رسانه یا خبرنگار راه را نشان دهد، مربی یا بازیکن بخواهند کار درست را به ما یادآوری کنند! هرچه بگندد نمکش میزنند، وای بروزی که بگندد نمک!
وقتی میگوییم در کار تخصصی و حرفهای تعلقات رنگی جایی ندارد دقیقاً از همین مشکل حرف میزنیم. وقتی میگوییم همه باید زیر یک پرچم جمع شویم و در میادین بین المللی رقابت داخلی را فراموش کنیم، دقیقاً به خاطر همین است. وسط جام ملت های آسیا که تیم ملی کشورمان یکی از مدعیان آن است، در حالی که مربی تیم ملی یک کشور دیگر مقابل ما نشسته، چرا باید از مسائل داخلی یک باشگاه حرف بزنیم؟ چرا باید کاری کنیم که برانکو مجبور شود به ما درس رسانه و اخلاق بدهد؟
این سوال شرم آور بود! نوشتن کلمه غیرحرفهای برای آن کافی نیست! اصلاً فرض که یک بازیکن مثل شما غیر حرفهای بود یا یک مربی مثل شما دل در گرو یک تیم داشت، میآید آبروی خود را مقابل این همه دوربین ببرد؟ میآید فریاد بزند که من غیر حرفهای هستم و به جای تمرکز روی تیم خودم و بازی آینده، نگران پیشنهاد بعدی در یک باشگاه از یک کشور دیگر هستم؟