یکی از شاخصههای باشگاههای بزرگ و پرطرفدار دنیای فوتبال داشتن استادیوم اختصاصی است.
وقتی درباره تیم بارسلونا و ورزشگاه بزرگ نیوکمپ صحبت میکنیم همه به این موضوع فکر میکنند که بازی در این استادیوم پیش چشم هواداران بارسلونا برای هر تیمی مثل یک عذاب بزرگ است. هنگامی که به باشگاه میلان ایتالیا و ورزشگاه سنسیرو با آن معماری خاص خودش فکر میکنیم بار دیگر به این موضوع پی میبریم که حضور در چنین استادیومی و رویارویی با هواداران باشگاه میلان تا چه اندازه میتواند برای هر حریفی وحشتناک باشد.
تصور حضور در ورزشگاه اولدترافورد منچستر که شیاطین سرخ پیش چشم هوادارانشان در آن به میدان میآیند هم قطعا برای هر حریفی میتواند نگرانکننده و ترسناک باشد.
اینها جزو معروفترین استادیومهای اختصاصی در جهان هستند که هر تیمی میتواند در عالم فوتبال یکی از اینها را برای خودش داشته باشد. چنین ویژگی برای هر باشگاهی که میخواهد بزرگی کند و در سطح قاره و جهان بدرخشد جزو الفبای ابتدایی باشگاهداری است؛ رویایی برای رسیدن به کف استانداردهای بینالمللی که متاسفانه در فوتبال غیرحرفهای ایران چنین وضعیتی کمتر دیده شده است.
زمانی که باشگاه گسترش فولاد تبریز با استادیوم اختصاصی بنیاندیزل در سطح لیگ برتر حضور پیدا کرد این اتفاق برای اهالی فوتبال تا حدی عجیب بود. اما بسیاری از مدیران سالهای گذشته باشگاههای بزرگ از جمله استقلال تلاش کردند تا به چنین رویایی جامه عمل بپوشانند اما فعلا هنوز هیچکس نتوانسته است.
انتشار تصویر و خبر عقد قرارداد بنای استادیوم اختصاصی استقلال برای همه هواداران این تیم و پیشکسوتان باشگاه اتفاقی امیدوارکننده در جهت حرفهای شدن باشگاه بزرگ پایتخت بود اما این موضوع تا چه اندازه میتواند محقق شود؟
قطعا حضور ۴۰هزار هوادار در ورزشگاه خانگی تیم استقلال که شاید تنها ۱۰ درصد یعنی ۴۰۰۰ نفر آن به هواداران تیم مهمان اختصاص داده شود، هر هفته که این تیم در خانه بازی دارد تا حد زیادی ۳ امتیاز آن مسابقه را برای این تیم دستیافتنیتر میکند. اما اینها به واسطه این است که چنین اتفاقی رخ بدهد.
واکنشهای منفی برخی مسئولان نسبت به این موضوع که چرا در این زمینه با کسی صحبت نشده میتواند جزو نگرانیهای هواداران استقلال در این باره باشد اما آیا ایراد دارد که یک گروه مدیریتی بتواند خودش برای باشگاه استقلال استادیوم بنا کند؟ حتی شده استادیومی که قرار باشد تا مدتها در رهن یک شرکت خارجی باشد!
با توجه به گذر زمان که با سرعت در حال سپری شدن است حتی تصور ۱۰ یا ۲۰ سال پرداخت وام ساخت چنین استادیومی به نظر بسیار کوتاه میآید چرا که حتی بعد از ۲۰ سال این میراث برای باشگاه استقلال باقی میماند و در این مدت نیز استقلال دارای استادیوم خانگی بوده است.
علی فتحاللهزاده، مصطفی آجورلو و امثالهم در طول سالهای گذشته بارها به این موضوع فکر کردند و موارد زیادی را مطرح ساختند اما هرگز چنین اتفاقی به این محل نرسید. باید دید از اینجا به بعد چه اتفاقی میافتد و آیا مدیران ورزش در وزارت خانه و فدراسیون فوتبال با استقلال همکاری لازم را انجام میدهند یا نه.