در همه جای دنیا وقتی یک پدیده عمومی رسانهای و مورد بحث افکار عمومی قرار میگیرد تحلیل و بررسی آن به شکل آکادمیک و کارشناسی سخت است. چون پای احساسات عمومی وسط آمده و مردم عادی هم در مورد آن حرف میزنند. در چنین شرایطی باید صبر کرد تا موضوع فراموش و شرایط عادی شود و بعد به تحلیل ماجرا پرداخت.
اما برخی موضوعات آنقدر بزرگ و مهم هستند که هرگز فراموش نمیشوند. برعکس با گذشت زمان جوانب دیگر موضوع علنی میشود و باز همه به یاد فاجعه میافتند، در چنین شرایطی چارهای نمیماند جز آنکه موضوع را در هر زمان و با همان شرایط که هست بررسی کرد.
پرونده اعطای حواله واردات خودرو خارجی به فوتبالیستهای تیم ملی در جام جهانی از همین پروندههاست. پروندهای که از همان شروعش تا همین حالا همه چیز غلط پیش رفته و مدام بر لطمات جوانب آن افزوده میشود.
اما اصل ماجرا چیست؟ ما پس از پیروزی انقلاب در جام جهانی ۱۹۹۸ برای اولین بار شرکت کردیم. این موفقیت آنقدر بزرگ بود که مسئولان ورزش کشور پاداشهایی برای بازیکنان در نظر گرفتند و دادن امتیاز واردات خودرو خارجی از همان زمان در لیست پاداشهای ثابت قرار گرفت. پس چرا حالا باید این جنجال بپا شود؟
چند وقت قبل و با گذشت کمتراز یک سال از جام جهانی، محمدحسین کنعانیزادگان در یک مصاحبه از قیمت ۱۰۰میلیاردی یکی از ماشینهایش گفت. جالب اینکه در همان مصاحبه او گفت که این ماشین ربطی به آن حواله پاداش ندارد اما آنها که میخواستند سواستفاده و فضای جامعه را خراب کنند دستبهکار شدند.
بلافاصله کشتیگیران تیم ملی وارد عمل شدند و سپس ورزشکاران قهرمان سایر رشتهها، حرف آنها هم کاملا درست بود. اینکه چرا باید بین قهرمانان ملی تبعیض به این بزرگی وجود داشته باشد؟ به یاد داریم که به یک کشتیگیر پس از قهرمانی جهان کارت هدیه ۵میلیون تومانی دادند که وقتی مقابل عابربانک رفت آن کارت خالی بود!
به اولین بانویی که مدال طلای جهانی در تکواندو را آورد ظروف آشپزخانه هدیه داده شد؛ قابلمه و ماهیتابه! سهم قهرمانان جهان در سایر رشتهها هم «هیچ» بود! همین حالا که شما این خطوط را میخوانید قهرمان پرتاب دیسک ایران به خاطر یک جفت کفش برای مسابقه از اردوی تیم ملی اخراج شده است، چون از فدراسیون خواسته بود پول این کفش را به او بدهند...!
پس وقتی ما در کشوری زندگی میکنیم که نه مردم عادی، بلکه قهرمانان جهان و المپیک با این همه کمبود و مشکلات مواجه هستند، چرا باید به یک رشته ورزشی چنین رانتهای میلیاردی اهدا شود؟ به خصوص رشتهای که به اندازه کافی درآمد دارد!
پس اولین خطا در این پرونده همین تبعیض آشکار بود که صدای سایر قهرمانان را درآورد و مردم را هم پشت سر آنها به صف کشاند. مردمی که سال قبل در آستانه جام جهانی از برخی رفتارهای فوتبالیستها دل خوشی نداشتند و همان تیم رفت و در جام جهانی ۶ گل از انگلستان خورد؛ سنگینترین شکست ما تا امروز در ادوار جام جهانی.
این سوال فرعی را فراموش کنید که «چرا باید به چنین تیمی چنان پاداشی داده شود؟»؛ دادن پاداش از اساس غلط نبود، این بدعت از همان اولین صعود به جام جهانی بعد از پیروزی انقلاب گذاشته شد و در جام جهانی ۲۰۰۶، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ نیز وجود داشت. این پاداش برای صعود به جام جهانی است نه نتایجی که در آنجا میگیریم، پس چرا این دوره ماجرا به اینجا رسید؟
اینجا هم به خاطر اشتباه مسئولان فدراسیون بود! آنها پاداش صعود را گذاشتند و بعد از بازی با ولز دادند تا این تداعی برای جامعه ایجاد وعدهای از آن سوء استفاده کنند که تیمی که ۶ گل از انگلستان خورده چرا باید به خاطر یک پیروزی پاداش میلیاردی بگیرد؟
اما اشتباه بزرگ دوم؛ در تمام دنیا مسئولان باید عاقلتر از مردم عادی باشند تا در شرایط حساس و احساسی، تصمیمات درست و منطقی بگیرند. وای به حال جامعهای که مسئولانش جوگیر شوند بر اساس آنچه در فضای مجازی میگذرد برای مردم تصمیم بگیرند!
پاداش حواله واردات خودروی خارجی برای ملیپوشان فوتبال در حالی وتو شده که بیش از نیمی از این تیم قبلا خودرو خود را وارد و یا حواله آن را فروختهاند! پس این ممنوعیت و محدودیت تنها شامل آن نیم دیگر خواهد شد، همین یعنی بیعدالتی و تبعیض! از فردا امیر قلعهنویی چطور میخواهد یا چطور میتواند این تیم را جمع کند؟ بازیکنانی که به زعم خود از یک حق محروم شدهاند و بازیکنانی که این پول را گرفتهاند اما حق دارند نسبت به وعدهها و حرفهای بعدی مسئولان تردید کنند!
ضربه مهلک بعدی در این پرونده به «اعتماد» وارد خواهد شد. از حالا به بعد هیچ ملیپوش و هیچ قهرمانی به هیچ کدام از وعدهها و قولهای مسئولان اعتماد نخواهد کرد. ما به دست خودمان بزرگترین سلاح افزایش انگیزه و روحیه برای قهرمانانمان را بایگانی کردیم...
همین حالا قهرمانان بازیهای آسیایی ۲۰۲۲ هانگژو منتظر پاداشهای پای سکو هستند. بدعتی که در دهه اخیر برای افزایش انگیزه قهرمانان گذاشته و جایزه دلاری که به برندگان مدال طلا، نقره و برنز پای سکو اهدا میشد و میتوانست به زندگی قهرمانان سر و سامانی بدهد. قرار بود بعد از پایین آمدن قهرمان و در حالی که مدال هنوز دور گردن اوست و پرچم ایران آن بالا، این پول به او اهدا شود اما هنوز پرداخت نشده و حالا دیگر مسئولان می توانند به ملیپوشان بگویند با پرداخت پاداش مخالفت شده است!
یعنی به دست خود بهانهای دست کسانی دادیم که میخواستند از این موضوع سوء استفاده کنند! حالا دیگر هر مسئول به قهرمانش قولی بدهد قهرمان دیگر حرفش را باور نمیکند و مسئول هم میتواند بعدا بگوید «من میخواستم به تو پاداش را بدهم اما فلان نهاد اجازه نداد!»
یک اتفاق هرچه بزرگتر باشد، پیامدهای بیشتری دارد. پرونده این اتفاق حالاحالاها باز است و منتظر باشید که هر روز ورزش ما لطمه تازهتری از این تصمیمات غلط پشت سر هم بخورد.
بیشتر بخوانید: ابطال مجوز واردات، برای خودروهایی که ماههاست وارد شدهاند/ بد به حال آن کسی که با بازیکن تیم ملی معامله کرده است!