۱- کیومرث هاشمی به عنوان وزیر ورزش تازه در این مسند قرار گرفته و طبیعی است که زمان میخواهد. مثلاً در ماجرای مالکیت مشترک پرسپولیس و استقلال یا معضلات تمامنشدنی یکسری از فدراسیونها باید به او زمان داد اما هاشمی باید فکری برای یکسری مسائل زیرساختی، ساخت و سازها و البته وضعیت فاجعهبار ورزشگاههای مهم کشور بکند. به هر حال او نفر اول ورزش مملکت است و اینکه ما ۲تا ورزشگاه درست و حسابی در تهران نداریم خیلی بد است. کار به جایی کشیده که افشین پیروانی مجبور میشود بر خلاف میلی باطنی از چمن آزادی تعریف کند تا بازیهای پرسپولیس را از این ورزشگاه نبرند!
۲- وظیفه وزیر ورزش که مشخص است اما مجلس و دولت هم باید نگاه خود به ورزش و فوتبال را عوض کنند. با اینکه یک بازیکن خودروی ۱۰۰میلیاردی وارد کند هیچ چیزی درست نمیشود. این پولها باید صرف ساخت ورزشگاه و کارهای پایهای شود. آقایان انواع و اقسام باجها را به فوتبالیستها دادند و نهایتاً آنها سرود ملی را نخواندند! در حالی که با پول حوالهها میشد ورزشگاه آزادی را کاملاً نو کرد. در همین سالهای اخیر چند ورزشگاه آبرومند مثل امام رضای مشهد و شهدای اهواز ساخته شده که نشان میدهد میشود باز هم از این کارها کرد به شرطی که مجلس و دولت و... ورزش را جور دیگری نگاه کنند و در این راه وزیر ورزش تنها نماند.
۳- عربستان ۲۰۰ میلیارد تومان به رونالدو میدهد و حالا کار به جایی رسیده که رونالدو با ۸۶۰ میلیون فالوور میخواهد در باشگاه النصر سرمایهگذاری کند اما در ایران متأسفانه چنین پولهایی به جیب دلالها میرود. ما اگر ۲۰۰ میلیارد هم داشته باشیم به رونالدو نمیدهیم میدانید چرا؟ چون با عرض معذرت از بغل او نمیتوان خورد! ۲۰۰ میلیارددر فوتبال ایران بین چند نفر تقسیم میشود تا در نهایت یک مهاجم بنجل خارجی بیاید و بعد هم معلوم میشود طرف در کشور خودش کفترباز بوده نه فوتبالیست!