ساکت الهامی یک پدیده در فوتبال ما بود که بدون بازی در سطح بالا به عنوان یک مربی اسم و رسمی به هم زد. او کارش را با ردههای پایه شروع کرد و به عنوان دستیار نامدارترین مربیان ما تاثیری مستقیم در کیفیت کار تیمهایش داشت.
الهامی هرجا بود به عنوان بزرگترین حامی جوانان شناخته میشد. او بازیکنان زیادی را به فوتبال ما هدیه داده و اصلاً با درخشش همین جوانان دو جام گرفت.
اما این فصل انگار الهامی برخلاف مسیر همیشگیاش حرکت میکند. او که در ابتدای فصل کاندیدای نیمکت استقلال بود، وقتی دوئل را به نکونام باخت راهی رفسنجان شد تا جانشین محمد ربیعی شود.
ربیعی خود با گرد هم آوردن شاگردانش مس را به لیگ برتر آورد و سه فصل در لیگ برتر اسکلت ثابتی داشت. ساکت الهامی هم به این اسکلت وفادار ماند اما جبر زمان را ندید، اینکه بازیکنانی که ۶ سال قبل در اوج بودند حالا دیگر پیر شدند...
مس رفسنجان بازی به استقلال را باخت. دیداری که ساکت حاضر بود تمام فصل ببازد اما این یک مسابقه را ببرد. اما کلکسیون پا به سن گذاشته ها تا صبح هم حریف استقلال نمیشدند. نگاه به ترکیب الهامی کنید؛
جلال علی محمدی، شیمبا، آذرباد، شهباززاده، نژاد مهدی، باقری، تیموری و .... همه بازیکنان بالای ۳۳ سال!
علی محمدی سالها کاپیتان سپاهان بود و وقتی آنجا قراردادش تمدید نمیشود، یعنی باید بازنشسته میشده و چون قبول نکرده نمانده، چرا باید ساکت او را میخواست؟
پریرا را فولاد دو سال قبل نخواست، چون ۴۰ سال سن داشت و وقتی به رفسنجان آمد از محمد ربیعی بزرگتر بود! در ابتدای فصل شیمبا را جواب کردند اما هفته پنجم به عنوان ناجی به تیمش برگشت!
همین ماجرا برای شهباززاده در استقلال رقم خورد و نژاد مهدی در سپاهان و فولاد، چطوربازیکنانی که در تیمهای خود دیگر مثمر ثمر نبودند میتوانند به مس رفسنجان کمک کنند؟
مس رفسنجان قبل از شروع مسابقه بازی را باخته بود. با ترکیبی از بازیکنان مسن که نه انگیزهای برای بازی داشتند و نه توانی برای جنگیدن و دویدن!