ایرانیها از هزاران سال قبل در مناطق مختلف و به فرهنگهای مختلف یک بازی داشتهاند که هر کجا آن را یک نام صدا میزنند. در برخی مناطق به آن «زو» میگویند و جاهای دیگر «هرو» اما این بازی سنتی ما با نام جهانی کبدی در هزاره سوم صاحب مسابقات جهانی و آسیایی شده است.
خوبی این بازی این است که نیاز به امکانات ندارد. حتی در استانهای محرومی چون سیستان و بلوچستان استعدادهای بیشماری یافت میشود که در این سالها اسکلت اصلی تیم های ملی را ساختند و در بازیهای آسیایی قبلی تیم ملی زنان و مردان ایران با قاطعیت به مدال طلا رسیدند. همه میدانیم طلا در یک رشته تیمی برای ما ایرانیها چقدر با ارزش است.
اما روند نزولی ورزش ایران در هانگژو به کبدی هم رسید و متاسفانه ما نه به هندوستان - که قدرت جهانی این رشته است - بلکه به چین تایپه باختیم.
تیم ملی کبدی زنان ایران در مرحله نیمه نهایی بازیهای آسیایی هانگژو در برابر چین تایپه با نتیجه ۳۵-۲۴ شکست خورد و به مدال برنز دست یافت. تیمی که مدافع قهرمانی بود و در دوره قبلی بازیهای آسیایی در جاکارتا به مدال طلا دست یافته بود.
ما اصلاً کاری به مردان نداریم. همین اتفاقی که برای تیم ملی زنان ما افتاده و یادآوری ناکامیهای قهرمانان دیگرمان در هانگ ژو ما را به یک نتیجه میرساند و آن ضرورت زیر و رو کردن مدیریت در ورزش است.
بازیهای آسیایی دوره نوزدهم برای ما ناکامی مطلق بود. هر عنوانی به جز چهارمی یعنی شکست و مدال طلای برخی نامداران نمیتواند روی شکست قهرمانان جهان المپیک ما سایه بیندازد.