در شعار المپیک سه رشته از بقیه متمایز شدهاند؛ « سریعتر قویتر بالاتر» که بخش اول اشاره به دوی ۱۰۰ متر میکند. رشتهای که فقط یک مدال دارد اما همان یک مدال برای تمام دنیا این قدر میارزد که کلی برایش هزینه کنند.
در تمام دنیا وقتی استعدادی پیدا میشود مسولین ورزش آن کشور برایش کلی برنامهریزی میکنند. دوی ۱۰۰ متر رشتهای است که برای هر صدم ثانیه کاهش رکورد باید ماهها زحمت کشید، پس شرط اول داشتن استعداد است.
تمام دنیا برای آن هشت نمایندهای که در خط ۱۰۰ متر میایستند هزار جور برنامه دارند تا پرچم کشورشان دیده شود. وقتی یک استعداد پیدا میکنند یک تیم کامل را برای او اختصاص میدهند، بدنساز، پزشک تغذیه ، ماساژور، برنامه تمرینی زیر نظر مربیان مختلف، تمرینات بدنسازی جدا و تمرینات تاکتیکی جدا!
یک سال تمام آن قهرمان به همراه دهها مربی و پزشک در سرتاسر دنیا در اردو هستند و باهدف در تورنومنتهای مختلف شرکت میکند و طبق برنامهریزی رکوردش را کمتر و کمتر میکند.
در ورزش کشور ما هرگز در دوی ۱۰۰ متر افتخاری نداشتهایم تا اینکه «حسن تفتان» ظهور کرد. استعدادی که مشخص بود میتواند به اولین ایرانی در تاریخ تبدیل شود که به رکورد ۱۰ ثانیه برسد.
حال ببینید ما با این استعداد گرانقدر چطور رفتار کردهایم؟!
رکورددار دوی سرعت ایران پس از قرار گرفتن در جایگاه چهارمی دوی ۱۰۰ متر بازیهای آسیایی هانگژو با انتقاد از رفتار فدراسیون در مسیر آمادهسازی خود گفت: «شرایط آمادهسازی ما اصلاً قابل قیاس با رقبا نیست. مربی تخصصی همراه ما به هانگژو نیامده ولی ریٔیس فدراسیون اینجاست.»
تفتیان که تنها به دلیل سه صدم ثانیه از رسیدن به مدال بازماند، در این رابطه توضیح داد: «مربیام اینجا نبود و در دو ماه اخیر وضعیت اردوی خوبی نداشتم و مجبور شدم به ایران برگردم و تنها تمرین کنم. باید میدیدید چند نفر بالای سر دونده چینی بودند اما همراهان ما رئیس و مسئولان فدراسیون بودند.»
او همچنین اضافه کرد: «دوستانم میگویند تو ارتش یک نفره هستی، خودت باید به اردو بروی، خودت باید مربی پیدا کنی و خودت باید هزینهها را بدهی. الان تا ۹۰ درصد سهمیه المپیکم قطعی است اما باید بیشتر فکر کنم که آیا با این شرایط باید در المپیک شرکت کنم؟ نمیخواهم از روی ناراحتی و احساسی تصمیم بگیرم.»
واقعا دردآور است که حسن تفتیان باید از جیب خود هزینه کند تا به اردو برود ولی از آن زجرآورتر اعزام او به مسابقات مختلف است! یک قهرمان را تک و تنها و بدون حتی یک مربی به مسلخ رقبا میفرستیم و از او انتظار مدال هم داریم!
حسن تفتیان در بازیهای آسیایی چهارم شد، جایی که ما هرگز نمایندهای هم در فینال نداشتیم او تا پای سکو و مدال آمد. دیگر باید چه کند تا لیاقت و شایستگیش را ثابت کرده باشد؟
بدعت غلط اعزام همراهان به جای مربیان سالهاست که ما را آزار میدهد. هیچ اشکالی ندارد که رئیس فدراسیون یا کمیته المپیک با معاونان و مشاوران خود در صحنه حاضر باشند و عملکرد خود را از نزدیک ببینند. اشکال آنجاست که به بهانه صرفهجویی عناصر اصلی یک مسابقه را حذف میکنیم!
در هر دوره بازیهای المپیک یا بازیهای آسیایی بسیاری ورزشکاران ما بدون مربی اعزام میشوند! تا جایی که همیشه ورزشکاران به یکدیگر به جای مربی کمک میکنند!
در همان رشتههایی هم که مربی اعزام میشود آشکارا با کمبود مواجهیم. طوری که یک مربی مجبور است همزمان چند قهرمان را کوچ کند! حتی در رشتهای مثل کشتی وقتی همزمان سه نماینده ما روی تشک میروند، یک نفر چطور میتواند به هر سه کمک کند؟
حال حساب کنید در دومیدانی یا شنا که تفاوت رشتهها با یکدیگر از زمین تا آسمان است، مربی یک پرتابگر چه کار میتواند برای یک دونده سرعت بکند؟ مربی دوی استقامت به درد ورزشکاران رشتههای پرش نمیخورد!
کاش روزی برسد که دیگر شاهد چنین درد دلهایی از قهرمانانمان نباشیم. اصلا چه اشکالی دارد ورزشکاران را نفرستیم؟ فقط مدیران بروند و ببینند و تجربه کسب کنند. اینطوری لااقل به پرچم کشورمان هم آسیبی نمیرسد که زیر دست سایر کشورها بماند...
اما اگر ورزشکار میفرستیم و مدال میخواهیم، این ورزشکار مربی لازم دارد، پزشک و ماساژور میخواهد و پیش از آن اردویی که در آن آماده شده باشد!