هشتگ تحریم پگاه در فضای مجازی بین هواداران استقلال پرتکرار شده و آنها علاقهای به خرید محصولات شرکت پگاه ندارند؛ قرار بود این شرکت در لیگ بیستوسوم حامی مالی استقلال باشد اما به دلیل ترس ازدستدادن بازار و تحریم فروش محصولات توسط هواداران رقیب در خفا این توافق را لغو و شرکت پگاه از پذیرفتن اسپانسرینگ باشگاه استقلال عقبنشینی کرد.
مدیران باشگاه استقلال این موضوع را رسانهای کردند و وقتی هواداران این تیم متوجه شدند که چرا شرکت پگاه از توافق با استقلال عقبنشینی کرده، کمپینی تحت عنوان تحریم پگاه راهاندازی کردهاند تا شرکت پگاه را متوجه اشتباه خود کنند. در واقع اسپانسر نشدن شرکت پگاه و البته بدقولی همراه اول در فصل گذشته، جرقه یک اقدام متقابل را در ذهن سوی هواداران استقلال زد. اقدامی که در واقع یک کمپین اعتراضی نسبت به این شرکتها بود، تحریم محصولات و خدمات این دو شرکت از سوی طرفداران استقلال!
بعد انتشار این خبر بود که تصاویری از مرجوع شدن محصولات این شرکت لبنی در فضای مجازی دست به دست شد که البته با اعلام رسمی این شرکت مشخص شد که تصاویر جعلی و برای سال ۹۸ هستند.
در نقطه مقابل هم هواداران پرسپولیس برای جبران مافات و به قولی در کلکل هواداری، سراغ خرید بیرویه محصولات این شرکت لبنی رفتند و بهنوعی بدون اینکه پگاه اسپانسر تیم خاصی شود، به در آمدی دست پیدا کرده که بابت آن هیچ هزینه تبلیغی متحمل نشده است!
وقتی به این واقعیت پی میبریم که وضعیت سهام شرکت پگاه را در تابلو بورس بررسی میکنیم:
شرکت پگاه در روزهای قبل از این تحریم، نرخ منفی را سپری میکرد اما در تابلوی روز گذشته، سهام شرکت با افزایش میل بیسابقهای روبهرو شده و بعد از سه روز منفی، امروز حداکثر درصد مثبت را تجربه کرد.
به علاوه اینکه در ایران مگر چند شرکت لبنی وجود دارد که یک خریدار بهخاطر تیم محبوبش دست از استفاده محصولات آن بردارد؟! حتی اگر از شرکت لبنی دیگری هم استفاده کنیم، مگر چند اپراتور تلفن همراه داریم که یک هوادار استقلال بخواهد در حرکتی جهادی سیمکارت خود را بشکند و سراغ اپراتور تلفن همراه دیگری برود؟ سوال این است آیا حاضرید برای تیم محبوب خود قید شمارهتلفن همراه خود را بزنید یا دیگر به شبکه جهانی اینترنت متصل نشوید!
به نظر میرسد این کمپینها نهتنها عملیاتی نیست بلکه فراری روبهجلو از سمت مدیران استقلال است تا برخی هواداران سادهلوح کمپینی در راستای تحریم محصولات شرکت مذکور به راه بیندازند درحالیکه اصل ماجرا چیز دیگری است و مدیریت باشگاه استقلال است که به دلیل ناتوانی در عقد قرارداد با شرکت مذکور باید مورد بازخواست قرار بگیرد.
عقد هر قراردادهای مالی، بدون شک جزو هنرهای یک مدیر بهحساب میآید و مدیرانی موفق محسوب میشوند که بتوانند با روشهای متعدد و استفاده از هوش و توانایی مدیریتی خود شرکتها را نسبت به عقد قرارداد با زیرمجموعه خود ترغیب کنند، اما خطیر که در جذب اسپانسر ناتوان عمل کرده در پی آن است که خود را بیگناه جلوه دهد و هواداران تیمش را علیه آن شرکت لبنیاتی متحد کند!
یا به طور مثال خطیر در بخشی از مصاحبه خود در خصوص عدم توانایی توافق با یک شرکت اسپانسرینگ میگوید «باشگاه پرسپولیس مانع توافق یک شرکت برای قبول اسپانسرینگ مشترک دو باشگاه شده است»! این اظهارنظر مدیرعامل استقلال دقیقا مثل یک گلبهخودی محسوب میشود چراکه خطیر با زبان خودش اظهار ناتوانی در مذاکره با شرکت اسپانسر کرده است!
اگر درویش این قدرت را دارد که یک شرکت بزرگ مخابراتی کشور را از توافق با استقلال منع کند، یعنی او بسیار مدیر توانمندی است که با ترفندهای مذاکراتی منابع مالی خود را حفظ میکند. سوال این است که چرا خطیر بعد از اینکه متوجه شده آن شرکت تمایلی به همکاری ندارد، با دیگر شرکتها و هلدینگها وارد مذاکره و رایزنی نشده و آیا تنها نقطه آرمانی استقلال برای عقد قرارداد اسپانسری همان شرکت بوده است و دیگر شرکتها نباید طرف مذاکره قرار بگیرند؟!
محمدرضا رحیمپور| باشگاه خبرنگاران آزاد