به این جملات دقت کنید؛ «بازی بسیار خوبی بود که ما میتوانستیم به راحتی پیروز شویم ما از ۱۲ فرصت مسلم گل تنها یک بار به نتیجه رسیدیم اما حریف از یک فرصت سه گل زد و برد!»
این حرفها، عینا جملات رسول خطیبی سرمربی پیکان است. کسی که سه بازی اول فصل را مساوی کرد و در هفته چهارم در خانه، با اینکه گل اول را به سپاهان زد و با اینکه حریف در همان نیمه اول ۱۰ نفره شد، حریفی که ۶ بازیکن اصلیاش را نداشت و از ۴ بازیکن جوان در ترکیب استفاده کرد، اما در نهایت نتیجه را ۳-۱ واگذار کرد.
پیکان فصل قبل در تهران با تک گل محمدعلی کاظمی سپاهان را برد، کاری که استقلال و پرسپولیس موفق به انجامش نشدند. همین شکست تاثیر زیادی در قهرمان نشدن زردهای نقش جهان داشت. حالا پیکان در خانه همان بازی را باخته، به تیمی ۱۰ نفره اما این گره ذهنی ما نیست چرا که در فوتبال هر اتفاقی در نتیجه ممکن است بیوفتد و جذابیت این رشته به همین است. مسئله ما به سبک مصاحبه کردن رسول خطیبی برمیگردد.
سبک دهه ۶۰ که مردم بازی را نمیدیدند و تنها از روی آنچه که در رسانهها نوشته میشد فوتبال و مسابقات و حواشی را دنبال میکردند. در آن روزگار یک مربی خیلی راحت میتوانست شرح ماوقع را برعکس کند، درست همان کاری که رسول خطیبی این هفته کرد!
اما امروزه در عصر ارتباطات و در هزاره سوم، همه به صورت مستقیم از طریق انواع رسانهها بازیها را میبینند و یا حداقل خلاصه بازیها را دنبال میکنند. در یک خلاصه ۴ دقیقهای از این مسابقه سپاهان لااقل ۱۰ گل مسلم را از دست داد و پیکان دریغ از یک حضور در محوطه جریمه حریف که حالا شاید گل بشود یا نه!
رسول خطیبی این واقعیت را که همه دیدند، دقیقاً برعکس گزارش کرد! یعنی جای تیم خود با تیم مهمان را در حرفهایش عوض کرد! اما آیا با این کار نتیجه هم عوض میشود؟ همه ما که این مسابقه را دیدیم میتوانیم نادیدهاش بگیریم؟ حقیقت این است که پیکان در خانه باخت و سپاهان کاملاً شایسته پیروزی بود. حقیقت این است که پیکان راه زیادی برای حل مشکلات و نقطه ضعفهایش دارد و تمام مدیران این تیم نیز این مسابقه را دیدهاند.
واقعیت این است که اگر قرار بود روشهای دهه ۶۰ جواب بدهد هنوز مردان نامدار و بزرگ فوتبال ما مصدر کار بودند و اصلاً نوبت مربیگری به امثال رسول خطیبی نمیرسید! واقعیت دیگر این است که با پاک کردن صورت مسئله مشکل حل نمیشود. باید اول حقیقت را ببینی و بپذیری تا بعد بفکر راه حل و راهکار باشی.
پس برادرانه به رسول خطیبی و به همه مربیان عزیز و جوان کشورمان توصیه میکنیم واقعیت را هر چقدر تلخ، اما بپذیرند. تحت هر شرایطی پذیرش واقعیت بهتر از گول زدن خودمان است!