در یک بازی سرتاسر نفس گیر و هیجانی رقابت دو تیمی که همیشه بازیهایشان چه در آزادی و چه در نقش جهان زیبا و پایاپای و درگیرانه است شناختن تیم پیروز از تیم شکست خورده بسیار سخت است، تیمهایی که به هیچ وجه تصمیمی برای شکست ندارند و تنها و تنها برای شکست دیگری به میدان پای میگذارند اما داستان پایان بازی چیز دیگری را روایت میکند.
سپاهان روی تنها صحنه پر حرف بازی صاحب موقعیت شد و به گل رسید و یک نیمه تمام خودش را با همان یک گل مشغول کرد.
اما استقلال که میتوانست پس از دریافت گل در نیمه دوم با چند موقعیت خطرناک گلزنی که ارسلان مطهری هر دوی آنها را از دست داد تک گل خورده را با دو گل جبران کند اما باز بی دقتی و بدشانسی دو عامل از دست رفتن دو موقعیت شد تا استقلال همچنان برابر سپاهان مجبور به تحمل شکست باشد.
استقلال که هم از نظر نیروی انسانی که همان بازیکن باشد و هم نیروی حمایتی که همان هوادار باشد در این بازی و در دو هفته گذشته محروم بود در این بازی به وضوح معنای تیمهای دارا و ندار را تعریف کرد.
استقلالی که زمانی پر بود از بازیکنان ستاره و بزرگ چند فصلی است که به دلیل بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی یا بدهیهای انباشته شده یا انتخابها و سلیقههای غلط و ناملموس از داشتن همه آنها محروم بوده است این فصل هم به همین دلیل در اولین بازی بزرگ و سرنوشت ساز خود مغلوب همین نداشتههایش شد.
فصل برای آبی پوشان تازه شروع شده است و حتی با این شکست هم نمیتوان خیلی زود نسخه تیمی که هنوز استقلال است را پیچید و شاید در بازی بزرگ ۳ امتیاز را از دست داد و به حریفش تقدیم کرد اما همچنان به بازیهای بعدی و جبران همین شکست میاندیشد.
محمود فخرالحاج| باشگاه خبرنگاران آزاد