تغییرات مربیان در لیگ برتر در نوع خود عجیب است. صرفنظر از حضور مربی تیم پنجم جدول در تیم نهم و حضور مدیرعامل مس سونگون به عنوان مربی پیکان! باید پرسید دقیقاً استراتژی مدیران باشگاهها برای یکسری جابهجاییها چیست و آیا اساساً آنها چیزی به نام استراتژی دارند؟ کاملاً مشخص است که در انتخاب مربیان یکسری روابط حرف اول را میزند و بسیاری از مدیران اصلاً نمیدانند دنبال چی هستند و چه سبکی از مربیان را میخواهند؟ بسیاری از آنها تحت فشار فضای مجازی و هواداران تیمشان مربی انتخاب میکنند و در برخی موارد هم یک تلفن سفارشی باعث میشود فلان مربی که نتیجه هم نگرفته به تیم دیگری برود.
فوتبال ایران به هزار و یک دلیل ضعف مدیریت دارد ولی ما تازه وقتی تیمهایمان از آسیا حذف میشوند متوجه این مسئله میشویم. مدیری که تحت فشار دلالها قرارداد یک بازیکن معمولی را ۶ برابر میکند نه تنها مدیر نیست بلکه به باشگاهش خیانت میکند و ته ماجرا آن بازیکن هم که همه پولش را نمیگیرد و شکایت میکند. دوشنبهشب عبدا... ویسی حرفهای جالبی میزد. او میگفت دروازهبان شرط میکند که اگر گل نخورد فلان قدر پاداش (آپشن) بگیرد! خب مگر ما گلر را میخریم که گل بخورد؟ مهاجم پول میگیرد که گل بزند اما با فشار دلالها بندی دارد که اگر ۱۰ گل بزند مثلاً ۳ میلیارد بیشتر بگیرد! پارسال که بند رؤیایی «رضایت مدیرعامل» هم به قرارداد بازیکنان استقلال اضافه شده بود! با مزه نیست؟ به جای اینکه مربی از بازیکن راضی باشد، مدیرعامل باید راضی باشد و بامزهتر اینکه همه بازیکنان هم آپشن «رضایت مدیرعامل» را دریافت میکنند!
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
انتخاب مربیان لیگ برتری در نوع خود عجیب است و نشان می دهد که مدیران استراتژی خاصی ندارند.