وحید هاشمیان فوتبال خود را در سرزمین ژرمن ها از تیم هامبورگ آغاز کرد و در ادامه راهی تیم بوخوم شد و سال های سال در ترکیب این تیم درخشید. مربی سابق تیم ملی که در آلمان زندگی می کند، به دیدار فرانک پاگلزدورف رفته است؛ مربی هامبورگ که دوران طلایی در این تیم با سیستم ۳-۳-۴ داشت. فرانک که در برهه ای گزینه هدایت تیم ملی فوتبال ایران شد در تیم هامبورگ به طور همزمان سه شاگرد ایرانی داشت؛ وحید هاشمیان در کنار رسول خطیبی و مهدی مهدوی کیا. روایت دیدار وحید هاشمیان با فرانک پاگلزدورف را از زبان وحید هاشمیان می خوانید:
انگار همین دیروز بود. در برگشت از بازی های آسیایی ۹۸ بانکوک که در آن قهرمان شده بودیم، متوجه شدم که باشگاه هامبورگ علاقهمند به جذب من است. آنها خواسته بودند که برای تست یک هفتهای به آنجا بروم. به همین منظور راهی آلمان شدم و دو، سه روزی زودتر رسیده و در انتظار شروع تمرینات بودم. برای اینکه با جو آشنا بشوم، درخواست کردم که من را به زمین تمرین ببرند تا بدوم و تمرین کنم. شب قبل از حضورم در اولین تمرین هامبورگ، ناگهان از خواب بیدار شدم؛ درحالی که از فشار استرس خیس عرق شده بودم. نمی دانستم فردا چه چیزی انتظارم را میکشد.
نگران بودم که نتوانم از پس تستها بربیایم. صبح با همان استرس راهی تمرین شدم. در باشگاه، آقای فرانک پاگلزدورف، سرمربی، آقای ومایر سرپرست تیم و آقای هرمن ریگه، فیزیوتراپ مشهور را دیدم و آنها احترام فراوانی برایم قائل شدند و رفتاری صمیمی داشتند که این برایم آرامشبخش بود. خاطرم هست، اولین تمرینی که انجام دادیم، بازی فوتبال نزدیک بودکه من سه یا چهار گل در آن به ثمر رساندم. باورم نمی شد؛ فکر میکردم بازیکنان آنها، به شکل دیگری بازی می کنند، پاس میدهند و دریبل میزنند! ولی پس از چند دقیقه متوجه شدم که من خیلی خوب بازی میکنم. این خوشحالم کرد.
پس از تمرین نخست، هانس یورگ بوت، دروازهبان تیم جلو آمد و با من دست داد و گفت که خیلی خوب بازی کردی. این به من روحیه بالایی داد. در تمرینات فردای آن روز، آقای پاگلزدورف گفت که شناخت خوبی پیدا کرده و خواهان جذب من است و نیازی به تمرین بیشتر نیست. باید بگویم که او، نقش مهمی در شناسایی استعدادهای من داشت. پاگلزدورف باعث حضورم در بوندسلیگا و تداوم راهی شد که آغاز کرده بودم. او بود که در همان روزهای نخست حضورم در هامبورگ، لقب هلیکوپتر را به خاطر پرشهایم به من داد. یک مربی خوب کسی نیست که فقط باعث ارتقای کیفیت فنی بازیکن شود، بلکه می تواند سرنوشت او را هم تغییر دهد.
چند روز پیش فرانک پاگلزدورف را مجدداً ملاقات کردم؛ در شصت وپنج سالگی با کولهباری از تجربه. یادی از قدیمها کردیم. آن زمانها یک دفتر داشتم و از ابتدا حضورم در تیم هامبورگ تمرینات او را یادداشت میکردم. میخواستم، اگر روزی مربی شدم، از آن استفاده کنم. حرفهایش هنوز هم تاثیرگذار هستند. به من گفت که یک مربی خوب چه خصلتهایی باید داشته باشد. تعداد زیادی از کتاب هایش را به من هدیه داد. روز بسیار خوبی بود در کنار یک مربی و البته یک انسان خوب و بزرگ.