حرفهایش با هیجان شروع شد؛ با حس خوبی که هنوز از قهرمانی دارد، از اینکه بالاخره به چیزی که میخواسته رسیده. اما جلوتر که رفت، وقتی که از آینده حرف زد، انگار نفسش به شماره افتاد. خسته است، خسته از همه روزهایی که به تنهایی بار مسئولیتهای دیگران هم به دوشش بوده. میگوید: «دیگر نمیتوانم، به تنهایی از پسش برنمیآیم.» حق دارد. اگر تا دیروز میتوانست برای خودش برنامهریزی کند که در اروپا تمرین کند و هزینهاش را خودش بدهد حالا با این نرخ ارز، مانده که چه کار کند. فرزانه فصیحی مدال طلای دوی ۶۰ متر آسیا را گرفت. از این اتفاق هنوز خوشحال است اما به جای اینکه از سهمیه المپیک پاریس حرف بزند و به روزهای بهتر و مدالهای بهتر فکر کند، از سختیها میگوید انگار همهچیز برایش به بنبست رسیده است.
مدال طلای آسیا چه حسی دارد؟
حس خیلی خوب. دارم کیف میکنم. یک جور حس بیحسی است، حس تمام شدن. انگار راهی که به این طلا رسید، حس و حالش بهتر بود. وقتی به چیزی که میخواهی میرسی، همهچیز یکدفعه تمام میشود ولی حسی که در راه رسیدن داری، با اینکه سختیاش زیاد است اما مزه میدهد.
استرس هم دارد؟
دارد. الان مسئولیتم بیشتر شده. به هر حال وقتی به یک موفقیتی میرسی، انتظارها بالاتر میرود. میترسی که نتوانی دوباره موفق شوی.
ترس از شکست است؟
اینکه بتوانی جایگاهت را حفظ کنی، خیلی سختتر از رسیدن به آن موفقیت است. تکرار این مدال به شرایط و امکانات جدید نیاز دارد و مدام به این فکر میکنم که میتوانم این شرایط و امکانات را فراهم کنم یا نه. برای اینکه بتوانم دوباره همین مدال را بگیرم یا به مدال بهتری برسم، باید امکانات را ۳-۲ برابر قبل کنم. درحالیکه فراهم کردن شرایط قبل هم خیلی برایم سخت بود چه برسد به اینکه بخواهم چندبرابرش کنم.
به مدال بعدی یا رکورد بعدی فکر میکنی میخواهی به چی برسی؟
مربی صربستانیام به من یاد داد که به نتیجه فکر نکنم. مدام میگوید حق نداری به نتیجه فکر کنی، کار تو این است که خوب تمرین کنی، رژیمت را خوب رعایت کنی و... نتیجه دست تو نیست. الان هم من فقط دوست دارم شرایط خوبی برایم مهیا شود و بتوانم تمرین خوبی انجام بدهم.
منظور از شرایط خوب چه شرایطی است؟
همه رقبای من در آسیا از هفته دیگر تمریناتشان را شروع میکنند و بیشتر نفرات اصلی به کمپهای آمریکا میروند که بهترین کمپهای دنیا را با بهترین امکانات دارد.
و تو؟
من به این فکر میکنم که به اصفهان بروم و ببینم اجازه میدهند در پیست تمرین کنم یا نه! میتوانم در سالن بدنسازی تمرین داشته باشم و...! شرایط من با رقبا خیلی فرق میکند.
این کارها را چرا خودت انجام میدهی؟ فدراسیون چه کار میکند؟
فدراسیون باید برای من کمپ خوب پیدا کند، شرایط تمرینی خوب و امکانات فراهم کند، باید کاری کند که مربیام بالای سرم باشد و مسابقات خوب پیدا کند ولی همه این کارها را خودم انجام میدهم.
حتی هزینهها هم با خودت است؟
اردوی خارجی دارم و فدراسیون معادل هزینههای اردوهای داخلی کمک میکند و بقیه هزینهها با خودم است.
چقدر؟
الان نمیتوانم حساب کنم و دقیقش را بگویم. کم نیست.
مدال طلای آسیا چقدر پاداش داشت؟
فعلا چیزی ندادهاند.
به هر حال میخواهی ادامه بدهی. طلای ۶۰ متر را گرفتی، نمیخواهی طلای ۱۰۰متر را بگیری؟
۱۰۰ متر سختتر است. رقبای آسیا خیلی خوب هستند اما اینطور نیست که بگویم در ۶۰ متر ضعیف بودند. در ۶۰ متر هم همه آمده بودند و قوی هم بودند، این من بودم که توانستم خوب بدوم. مدال ۱۰۰ متر هم بستگی به شرایط دارد. هیچچیز دور از دسترس نیست. من همه سدها را شکستهام، به همهچیزهایی که غیرممکن بهنظر میرسید، رسیدهام؛ سهمیه مسابقات قهرمانی جهان را گرفتم، در المپیک توکیو دویدم، رکوردها را شکستم و طلای آسیا را هم گرفتم. الان دنبال این هستم که یک استراحت خوب داشته باشم و بعد از آن منتظر بنشینم ببینم فدراسیون چه کار میکند.
تو که منتظر برنامه فدراسیون نمیمانی؟
نه منتظر نمینشینم ولی واقعا شرایط سخت شده. با یورو و دلار ۱۳-۱۲ هزار تومانی میتوانستم برای خودم هزینه کنم ولی با این قیمتها دیگر نمیتوانم، از پس هزینهها برنمیآیم. هر سال شرایط سختتر میشود و اسپانسری هم که نیست.
حداقل توقع از فدراسیون این است که اسپانسر برایت پیدا کند.
دقیقا همین است ولی چه بگویم. در نمیدانمِ بزرگی قرار دارم.
اینقدر ناامید؟
واقعا نمیدانم.
الان توقع میرود با هیجان از روزهای آینده بگویی؛ از برنامههایت برای مدالهای بعدی، سهمیه المپیک پاریس و... به اینها فکر نمیکنی؟
قطعا فکر میکنم. دستیابی به همه اینها امکانپذیر است، ولی همهچیز سخت شده و تنهایی از پسش برنمیآیم. واقعا به حمایت نیاز دارم. من به هر چه برنامهریزی کردهام، رسیدهام، چرا این بار نرسم؟ به جز پول چه مانع دیگری وجود دارد؟ برای من هیچی. رقبای من از چین و قزاقستان هستند و بحرین که دونده نیجریهای خریده. پارسال به عدد خوبی در ۱۰۰ متر رسیدم. اگر شرایط فراهم باشد، حتما اتفاقات خوبی رقم میخورد. ولی باید قبول کنیم کار سخت است و انتظارات هم زیاد. دیگر کسی به کم راضی نمیشود. خودم هم دوست دارم بهترین اتفاق بیفتد. اما باید پول باشد.
در مسابقات قهرمانی داخل سالن آسیا، تو تنها کسی بودی که مدال گرفتی. از بقیه و بیشتر از فدراسیون انتقاد شد.
وضعیت بقیه بچهها از من بدتر است و نمیدانیم چه کار کنیم. مدال که گرفتم خوشحال بودم اما دوست داشتم بقیه هم نتیجه بگیرند. دوست دارم همه با هم خوشحال باشیم. دوره قبل با این دوره خیلی متفاوت بود. بچهها نسبت به امکاناتی که دارند، بهترین نتایج را گرفتند. نتیجه همیشه با امکانات ارتباط مستقیم دارد. هر نتیجه ضعیف نشان از شرایط و امکانات ضعیف دارد. بچهها با انگیزه و استعداد ناب خودشان است که نتیجه میگیرند.