ابراهیم قاسمپور در خصوص اینکه کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال قطر شد و با توجه به اهمیت زمان باقیمانده تا جام ملتهای سال آینده گزینه داخلی یا خارجی را برای هدایت تیم ملی مناسب میبیند، اظهار داشت: کیروش گزینه اول و آخر فدراسیون فوتبال ایران بود که با قطر به توافق رسید. کیروش هم این موضوع را میدانست و در هر حال بررسی پیشنهادات خود بود که در نهایت قطر را انتخاب کرد چون از لحاظ مالی و دیگر موارد بهتر از ایران بود ولی فدراسیون ایران را بازی میداد تا به طور نهایی با قطر توافق کند. بعد که مطمئن شد با نوشتن یک نامه خداحافظی به شکل حرفهای از ایران جدا شد. کیروش از هوش خود بهره برد تا به قطر برسد هر چند فدراسیون ایران هم که تلاش میکرد او را برگرداند وقتی از جذب وی ناامید شد مسئولانش با کلمات بازی کردند و صحبت از جذب سرمربی ایرانی را به میان آوردند. کما اینکه در نظرسنجی که در گذشته انجام شد اکثر مردم رأی به استفاده از سرمربی ایرانی داده بودند.
به شخصه مخالف مربی خوب خارجی نیستم
وی ادامه داد: به نظر من استخدام مربی خارجی بد نیست ولی مربی را نیاز داریم که رزومه قوی و دانش بالا، شناخته شده و مطرح باشد. با وضعیت مالی که فدراسیون ورشکسته فوتبال دارد تمکن مالی برای استخدام مربی شاخص فراهم نیست و زیرساختهای کافی را برای استخدام مربی مطرح نداریم. چند آیتم مهم برای سرمربی نامدار و کاربلد خارجی زیرساخت مناسب، امکانات به روز، پول لازم و زمان کافی است. وقتی نگاه میکنیم هیچکدام از آنها را نداری، در نتیجه یا باید سراغ مربیان درجه دو یا سه خارجی بود یا اینکه مربی داخلی استخدام کرد. فدراسیون فوتبال ایران مربی داخلی را قبول ندارد و اعتقادی به مربی وطنی ندارد. مگر اینکه به خاطر شرایط مالی ناچار شود به مربی ایرانی فرصت دهد. من به شخصه مخالف مربی خوب خارجی نیستم ولی با شرایطی که داریم باید به مربی ایرانی فرصت دهیم. فقط مثل علی دایی و امیر قلعهنویی نشود که با سر به زمین زده شدند و فرصت کافی برای هدایت تیمشان پیدا نکردند. باید کادر فنی قوی برای تیم ملی با سرمربی داخلی بسته شود و امکاناتی که به سرمربی خارجی داده میشود به داخلی هم داده شود.
این بار هم زمان را از دست میدهیم
کارشناس فوتبال خاطرنشان کرد: شاید زمان مانده باشد که البته بخش زیادی از آن گذشته ولی فدراسیون فوتبال ما نشان داده نمیتواند از زمان به درستی استفاده کند. همواره زمان را از دست دادهاند و نهایتاً چون وقتی نبوده انتخاب عجولانهای صورت گرفته است. در مواردی هم انتخابهای نادرستی داشتیم. در حال حاضر هم میتوان جلسات لازم را برای انتخاب سرمربی تیم ملی گذاشته، گزینههای نهایی چه داخلی و چه خارجی را مشخص کرد و دست آخر وارد مذاکره شد تا با بهترین گزینه به توافق رسید. خیلی راحت میتوان این جلسات را گذاشت و خیلی زود هم به نتیجه نهایی رسید ولی چون عادت به سوزاندن زمان داریم این بار هم چنین اتفاقی رخ میدهد. به یاد داشته باشیم یکسری بازیکن در تیم ملی داریم که کارایی گذشته را ندارند و سرمربی جدید باید به فکر جایگزین باشد. نیروی جدید باید به تیم ملی تزریق شود و اگر سرمربی زمان نداشته باشد ناچار به قبول بازیکنان تحمیلی میشود.
حرف اول و آخر را تاج میزند
قاسمپور در مورد اینکه تصمیم گیرنده نهایی برای انتخاب سرمربی جدید تیم ملی به نظر مهدی تاج رئیس فدراسیون است، عنوان کرد: آقای تاج همیشه صحبت از خرد جمعی میکند اما من خرد فردی از او دیدم. در برکناری دراگان اسکوچیچ و آوردن کارلوس کیروش این موضوع ثابت شد. ما در کمیته فنی اسکوچیچ را برکنار کردیم و به دنبال مربی ایرانی یا خارجی بودیم اما هیات رئیسه تصمیم ما را لغو کرد و اسکوچیچ را برگرداند. با آمدن مهدی تاج؛ هیات رئیسهای که احساس قدرت میکرد نظارهگر برکناری اسکوچیچ و آمدن کیروش بود. در نتیجه هیات رئیسه هیج اقتدار و اردهای در انتخاب سرمربی تیم ملی دارد.آنها اصلاً کارهای نیستند که اگر بود اسکوچیچ ابقا شده و جای خود را به کیروش نمیداد. حرف اول و آخر را تاج میزند و هیات رئیسه نمایی سمبلیک دارد.