حمیدرضا گرشاسبی پیرامون وریا غفوری و شایعاتی که در خصوص این مسئله مطرح شد، اظهار داشت: کسی هستم که وریا غفوری را به این دلیل که در لیست سرمربی بود، گرفتم خودش و خانواده‌اش می‌دانند به چه شکل از وی حمایت کردیم. در این میان افرادی پیدا شدند که اینطور شانتاژ رسانه‌ای کنند. اگر شما می‌دانید چه کسی این شانتاژ رسانه‌ای را انجام داده بیاید تا با او صحبت کنم. 

وی افزود: اخبار مطرح شده کذب محض است. یکسری موارد به بحث باشگاه و مسائل ورزشی مربوط و یکسری مسائل هم خارج از حیطه باشگاه است. این مسئله را قبول دارید؟ بنابراین این که بگویند با هماهنگی کسی فلان موضوع انجام شده و این مسائل کذب محض است. کسی احضاریه یا نامه‌ای داشته باشد، یا بخواهند از او سوال و جوابی داشته باشند سراغ آن فرد می‌روند. یعنی چه هماهنگی؟ من که خودم او را آوردم و در تیم ما حضور دارند. نه تنها وریا، یکی از بچه‌های تیم بیاید بگوید من درباره مسائل غیر ورزشی یک کلمه با آنها حرف زدم؟

مدیرعامل تیم فولاد خوزستان درباره گلایه جواد نکونام بابت بی‌تفاوتی مدیران فولاد به اشتباهات داوری در حق این تیم، گفت: با او صحبت کردم. نکونام گفت که اعصابم خراب بوده است. چطور می‌شود که من مسائل داوری و مربوط به تیم را پیگیری نمی‌کنم؟ من بگویم بازیکن حریف چرا شما روی زمین می‌افتید؟ در مورد داوران، تمام نامه‌ها موجود است که هر وقت او گفته این داور شبهات و اشتباهاتی داشته یا قبلا در فلان بازی برای ما بد و پراشتباه سوت زده، نامه زدیم، پیگیری کردیم و ما با هم هماهنگ هستیم. 

گرشاسبی درباره اینکه آیا میان وی و جواد نکونام دلگیری وجود دارد، تصریح کرد: خیر، ما با هم بودیم و حتی دیروز خانه ما بود. به هر حال حق نکونام است که از نتایج راضی نباشند. چون راحت می‌توانستیم صدر جدول باشیم. اگر ۳ امتیاز بازی ملوان هم می‌گرفتیم الان سوم جدول بودیم. تیم تیم خوبی است و ما می‌توانیم جایگاه بالاتری باشیم. هنوز درباره تاریخ بازی معوقه ملوان نکونام چیزی نگفته؛ اما پیشنهادی داشتند ما مکتوب به سازمان لیگ نامه‌نگاری می‌کردیم ولی تا این لحظه چیزی به ما نگفتند. 

وی درباره برخورد بعضی هواداران سرخابی‌ها گفت: از آنجا که بحث بازی بحث پرسپولیس (اشاره به حواشی که در این بازی برای وریا غفوری روی سکوها پیش آمد) و این موارد مطرح بود، خوشایند بعضی استقلالی‌ها نبود. صحبت‌هایی شنیدم که اصلاً خوب نیست؛ اما اشکال ندارد. مثل اینکه من در حال مرگم شما می آیید بنده را نجات بدهید. بعد بگویند شما می‌خواهید من را بکشید!