بهمن فروتن کارشناس فوتبال ایران درباره شکست ۲ - صفر تیم ملی مقابل کره جنوبی، از زاویه ای متفاوت نگریسته است. بخش هایی از این مصاحبه را در زیر می خوانید:
*در این بازی، توقع زیادی از تیم ملی نمیرفت، چون آدرنالین لازم در خون بازیکنان وجود نداشت. در برخی بازیها، ایجاد کردن انگیزه لازم در بین بازیکنان خیلی سخت است و مطمئنم اگر این بازی برای صعود به جام جهانی تعیین کننده بود، نتیجه چیز دیگری میشد.
*سردار آزمون در خط حمله، از گشنگی مُرد! چرا نباید یک هافبک تهاجمی داشته باشیم که سردار آزمون را آن جلو تغذیه کند؟ اواخر بازی، سردار آزمون یک پاس زیبای عقربی به صیادمنش داد اما هنوز نمیدانم که صیادمنش میخواست با آن توپ چه کار کند؟ ما بازیکنانی داریم که تا یک جایی خوب تمرین میکنند، اما وقتی به یک جایی میرسند، دست از تمرین کردن میکشند. شاید اگر آن توپ را صیادمنش گل کرده بود، میتوانستیم مانند بازی با لبنان به بازی برگردیم اما در مقابل ما با تیم کرهای روبهرو بودیم که حسابی انگیزه داشت و سون هیونگ مین به گونهای بازی میکرد که انگار دیدار تاتنهام و لیورپول برای قهرمانی لیگ برتر است. انگار فعل خواستن برای آنها بزرگتر بود.
*ما این همه راه تا کره جنوبی رفتیم و اگر نگوییم ۸۵ میلیون نفر اما ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر به تماشای بازی تیم ملی نشستند اما حتی یک بازیکن ما آمادگی لازم را برای این بازی نداشت. بازیکنان آماتور هم میدانند که برای یک بازی آماتور چقدر باید آمادگی داشته باشند اما بازیکن حرفهای و در سطح ملی ما، آمادگی لازم را برای یک بازی ملی مهم نداشتند.
*معتقدم اسکوچیچ مربی خوبی است، اما دیگر سرمربی صنعت نفت یا ملوان نیست و باید در کارش اتوریته داشته باشد. چند روز پیش برنامهای را میدیدم که بازیکنان قدیمی منچستر یونایتد درباره رانگنیک صحبت میکردند و میگفتند او خیلی شُل است و اگر شُل و ول نبود، تیم بهتر نتیجه میگرفت. حتی اسکولز از این صحبت کرد که آنها از فرگوسن میترسیدند که بازی میکردند. درست است که باید با بازیکنان نسل جدید طور دیگری برخورد کنیم، اما مربی هم باید طوری برخورد کند که بازیکن از او حساب ببرد و با دیدن مربی کنار زمین بدود نه اینکه در زمین راه برود.
*روی گل اول کره جنوبی و یک دقیقه قبل از به ثمر رسیدن گل، عارف غلامی توپ را میگیرد و پنج بازیکن ایران ایستادهاند که هیچ پرسی روی آنها نیست اما او در یک فاصله ۳۰ متری توپ را روی سینه بازیکن کرهای میاندازد که تا فاصله ۱۵ متری توپ، هیچ بازیکنی از ایران نیست و همین توپ برمیگردد و در نهایت گل میشود. یکی باید از عارف غلامی که مدافع تیم صدرنشین لیگ برتر ماست، سؤال کند آن چه پاسی بود؟
*دروازهبان ما روی گل اول، ادا درآورد و سؤالم از امیر عابدزاده این است که چرا میخواستی آن توپ را جمع کنی؟ وقتی شوت از آن فاصله صورت گرفته، قدرت و شدتش مشخص است، دروازهبان باید آنجا یا توپ را مشت کند یا به کرنر بفرستد اما دروازهبان ما میخواهد توپ را جمع کند. اگر تیم ملی برای این بازی انگیزه و تمرکز داشت، باید در زمین میجنگید اما متأسفانه مجری تلویزیون طوری صحبت میکند که بازیکنان تیم ملی یک وقت از او نرنجند و با این شرایط و نقد، میخواهیم از گروهمان در جام جهانی هم صعود کنیم.
*آنهایی که میگویند اسکوچیچ مربی نیست یا مربی خوبی نیست، زمانی که مارک ویلموتس را برای تیم ملی آوردند، کجا بودند؟ قدر مسلم یک چیز است و آن هم اینکه بخش بزرگی از فوتبال ما دست دلالهاست و آنها هستند که میگویند اسکوچیچ نباشد و او را تغییر دهند. سؤال من این است که اگر اسکوچیچ نه، پس دنبال چه کسی هستند؟ اگر میگویند آقای ایکس بیاید، دنبال کنید و ببینید که دُم مربی ایکس به کجا وصل است، چون قطعاً آنها دنبال مربی گرانقیمت هستند.
*من مربی خوبی میشناسم که قیمتش ۵۰۰ هزار دلار است اما قطعاً آنها اگر اسکوچیچ را عوض کنند، دنبال مربی ۵۰۰ هزار دلاری نمیگردند و مربی زیر ۴ میلیون دلار را نمیخواهند، چون اگر مربیای مثل کارلوس کیروش خرج نکند، نمیخواهند و این مسئله هم پشتوانهای ندارد. ما استراماچونی را به استقلال آوردیم و قطعاً اگر بین او و اسکوچیچ از من میپرسیدند کدام سرمربی تیم ملی شود، من میگفتم استراماچونی اما او را هم نگه نداشتند، چون مربی ارزانی بود. مربی خوب از نظر دلالها، مربی گرانقیمت است که نام بزرگ هم داشته باشد. شما به عراق و امارات نگاه کنید که با نام بزرگ و مربی گران به کجا رسیدند؟
*برخی میگویند باید در جام جهانی نتیجه بگیریم اما مگر ما با کیروش نتیجه گرفتیم یا اگر ویلموتس میماند، با او چه نتیجهای میگرفتیم؟ وقتی اسکوچیچ آمد، ما تازه فهمیدیم که بقیه تیمهای گروه ما چقدر ضعیف هستند. با این حال اگر اسکوچیچ خوب نیست، چطور تیم ملی را به جام جهانی برد؟ ویرا تیم ملی ما را به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه برد و به این دلیل او را بیرون انداختند که در رختکن به بازیکنان گفته بود در زمین آنطور که دوست دارید بازی کنید. بعد از آن ایویچ را آوردیم اما ببینید با او چه کردیم و در نهایت بیرونش انداختیم. حالا هم یک رئیس فدراسیون را به جرم جادوگری بیرون انداختهاند، مقابل کره جنوبی مفتضحانه بازی کردند و در زمین هم ۱۱ بازیکنی حضور داشتند که میخواستند در زمین باشند تا این اتفاقات رخ بدهد!
*کنعانی زادگان همانقدر خوب بود که ۱۰ بازیکن دیگر ما خوب بودند و همانقدر بد بود که بقیه بد بودند، اما دروازهبان ما بدتر نبود. من از فوتبال ایران عذر خواهی میکنم، چون سالهای سال در فوتبالی بزرگ شدم که یکی از مختصات آن رک بودن و صراحت داشتن و گفتن واقعیت است و اگر از بازیکنی انتقاد میکنم، برای این است که چیزی را ماستمالی نکنیم تا این مشکل ادامه پیدا کند.
*من از فوتبال ایران و بازیکنان ایران عذرخواهی میکنم که واقعیت را میگویم، چون آنها عادت کردهاند که واقعیت را نشوند. شما به همین چند ماه پیش برگردید که اسکوچیچ یک واقعیتی را گفت و طارمی در ادامه قهر کرد و دقیقاً این حاشیه، ساخته دست آنهایی بود که میخواستند اسکوچیچ سرمربی تیم ملی نباشد و او را تغییر دهند. زمانی که مانده بودیم و کاسه چه کنم چه کنم دست گرفتیم، اسکوچیچ آمد و ما را سریعتر از همه تیمها به جام جهانی برد و حالا وقتی آمده، نتیجه گرفته، میخواهند او را عوض کنند.
*یکی از دلایلی که میخواهند اسکوچیچ را تغییر دهند، این است که میگویند مربی ۴۰۰-۳۰۰ هزار دلاری به چه درد میخورد! برانکو در عمان چقدر پول میگیرد؟ اما تیمی ساخته که تیم ملی ژاپن را در خاک ژاپن شکست میدهد و اگر بازی آخرش را هم پیروز شود، به یک امتیازی استرالیا میرسد. برانکو مربی گرانی نیست و او را نمیخواهند اما مربی گران قیمت مثل ویلموتس آمد، گند زد و هنوز هم دنبال حل کردن مسئله او هستیم.
*من اگر مربی باشم، بازیکنی که بخواهد با راه رفتنش در زمین، مربی عوض کند را کنار میگذارم اما اسکوچیچ حتی دست به تعویض این بازیکنان هم نزد. دلالها نمیخواهند اسکوچیچ مربی تیم ملی باشد، چون او مربی گرانی نیست. روزی که عزیزی خادم رئیس فدراسیون فوتبال شد، میخواستند او را مجبور کنند که مربی تیم ملی را عوض کند و این فشارها هنوز ادامه دارد.