امیر حاجرضایی از کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال در گفت و گویی درباره مباحث مختلف سخن گفت. بخش کوتاهی از این مصاحبه را در زیر میخوانید:
*گاهی به من زنگ میزنند که استقلال و پرسپولیس بیانیه میدهند و فضا را ملتهب میکنند. من چه باید بگویم؟ هر روز این داستانها وجود دارد. نمیخواهم جوانهایی را که تماس میگیرند ناامید کنم و میگویم چه باید گفت؟ این سوالات را میتوان از جوانترها پرسید. من به یک روزنامه پیشنهاد کردم میتوانیم تمام شماره هفتهای منچستر یونایتد را تحلیل کنیم. جرج بست، اریک کانتونا، دیوید بکام، کریستیانو رونالدو و ... بازیکنانی بودند که میتوانستند تاریخ یک تیم را زیر و رو کنند. موضوع برای من جالب بود اما آنها سیاست خبری خود را داشتند و این موضوع را نپسندیدند.
برای دیدار تیم ملی ایران با کره جنوبی به جز کنعانیزادگان که به طور قطعی محروم است، به سایر نفرات امیدوار هستم. امیدوارم حداقل یک یا دو نفر مصدومیت خود را پشت سر بگذارند و به تیم ملی کمک کنند. به یک نفر هم راضی هستم. دو، سه شب پیش که بازیهای لیگ قهرمانان اروپا را میدید، شنیدم که کروس مصدوم بود اما توانست ۶۰ دقیقه بازی کند. امیدوارم یکی از آقایانی که گفتید (مجید حسینی، شجاع خلیلزاده، مرتضی پورعلی گنجی) به تیم ملی برسد. البته باید دید آمادگی سیاوش یزدانی چقدر است. بالاخره او در ملوان بازی میکند که وضعیت بسیار ایدهآلی در لیگ دسته اول دارد و صدرنشین است. در لیگ خودمان هم بازیکنانی هستند که در صورت ناچاری، اسکوچیچ باید به نحوی این کم و کاستی را برطرف کند.
*یک دوره طولانی بود که روسای قبلی فدراسیون فوتبال (به جز عزیزی خادم که در عرض ۱۱ ماه اخراج شد) معایب خودشان را پشت حضور در جام جهانی پنهان میکردند. میگفتند دوبار به جام جهانی رفتیم، دیگر چه انتقادی دارید؟ داشتند آرزوهای جامعه فوتبال را حقیر میکردند که وقتی به جام جهانی رفتیم، کافی و تمام است. ما همین الان زمینهای خوب نداریم. شیراز زمین چمن ندارد. مازندران با آن همه منابع طبیعی بکر از اکسیژن تا باران و زمین حاصل خیر، زمین ندارد و تیمش در مشهد بازی میکنم.
*باید خیلی بیانصاف باشیم که از اسکوچیچ اینطور انتقاد کنیم. اصلا فوتبال را کنار بگذاریم. یک مقدار وجدان داشته باشیم. در آن بحران خرداد ۱۴۰۰، در گرمای منامه، در یک اتفاق نادر که میتوانست در حافظه تاریخی مردم بماند، در حال حذف از مرحله مقدماتی بودیم. حالا بعضی اوقات میبینم یک آقایی مینویسد که ایشان مربی خانه به خانه بوده است. این چه حرفی است؟ روی هاجسون سرمربی تیم ملی انگلیس بوده و حالا سرمربی واتفورد است. میخواهی با این حرف او (هاجسون) را کوچک کنی؟ قبل از او هم رانیری سرمربی واتفورد بود. بنیتس که یک اروپا را برده، از اورتون اخراج شد. بخشی از این جملهها و تخریب اسکوچیچ به خاطر اطلاعات ناکافی است. این نگاه غیرمنصفانه ما است که اینطور به قضایا نگاه میکنیم و واقعا ظلم میکنیم.
*شانس ما برای صعود به دور دوم جام جهانی کم است اما اگر بخشی از جامعه ما بخواهند القاء کنند که آرزوی ما این است که به دور دوم جام جهانی برویم، میگویم آرزوی ما این نیست. آرزوی ما ساختار مناسب در فوتبال است. ما باید مسلح به تکنولوژی باشیم. از داوری پرسیدم قیمت گوشیهای رادیویی چقدر است؟ گفت ۶ هزار دلار. در این گردش مالی سنگین، چطور نمیتوانیم ۶ گوشی رادیویی را تامین کنیم؟ چرا VAR نداریم؟
*خوشحالم به جام جهانی رفتیم اما کعبه آرزوهایم نیست. رویای من یک زمین خوب است که هواداران فوتبال بتوانند یک بازی را از نزدیک تماشا کنند. نساجی بعد از ۱۶ سال به لیگ برتر آمده اما هوادار فوتبالش از دیدن بازیهای این تیم محروم مانده است.
*دیشب خواندم که دبیرکل فدراسیون فوتبال گفته بازی استقلال و پرسپولیس بدون تماشاگر است. چرا به مردم امیدواری میدهید و بذر امید را در دلشان میکارید؟ به خدا دروغ آدم را کوچک و حقیر میکند. چرا این قدر دروغ میگوییم. بگویید نمیتوانیم. مردم هم بهتر درک میکنند. میخواهند خودشان را توانمند نشان دهند.
*باورم نمیشود ۷۶ سالم شده است و همه چیز اینقدر به سرعت گذشت و پیرانه سری از راه رسید. چیزی که به من اجازه داد که زندگی کنم این بود که هر کاری را عاشقانه انجام میدهم. باید کاری را دوست داشت تا انجام داد. من عاشق مجلات خارجی و تجرمه کردن آنها با استفاده از دیکشنری بود. منتظر این هستم که به سراغ اینترنت بروم و مقالاتی را بخوانم. گاهی دختر میگوید مشقهایت تمام شد؟ میگویم مشق نیست، عشق است. دختر میگوید سر پیری عاشق شدی. میگویم عشق پیری و جوانی نمیشناسد. باید با همه چیز عاشقانه بود.