آرتین زهرابی؛ یک لحظه تصور کنید کریم باقری را فقط برای داد و بیداد یا همان سیلیهای گوش نوازش به تیم ملی آورده اند تا نقش یک میانجی را ایفا کند؛ با این همه آیا میشود از افتخارات و سوابق ملی باقری بی تفاوت گذشت؟
کریم باقری چهره ای معقول در تیم ملی، پرسپولیس و یکی از نمایندگان فوتبال ایران در لیگهای اروپایی بود. مردی که پس از پایان فوتبالش همچنان چهره ای موجه داشت و بلندپروازی اش در فوتبال هم معقول بود.
بنابراین وقتی مردی در قوارههای کریم باقری درباره اختلافات در تیم ملی سخن میگوید و نصیحتی به همه دوستان میکند، باید سخنش را به دیده احترام نگریست و به او اعتماد کرد.
اگرچه توقع این بود که کار سرمربی تیم ملی و یکی از بهترین مهاجمان فوتبال ایران که در اروپا میدرخشد به اینجا نکشد و همه چیز شکل و شمایل آبرومندانه تری پیدا کند اما حالا که چنین نشد وظیفه کیست تا پایان این ماجرا را رقم بزند؟
نه قرار است تا پایان رقابتهای مقدماتی جام جهانی؛ اسکوچیچ در تیم ملی نباشد نه میتوان طارمیکه یک بازیکن معمولی در فوتبال ما نیست را تا روز آخر حذف کرد. عقل، درایت و منطق میگوید که کریم باقری در قامت یک بزرگ تر و چهره فراموش نشدنی فوتبال کشور، نقش پدرانه اش را در تیم ملی ایفا کند تا غائله ختم شود.
به کریم باقری باید در این شرایط اعتماد کنیم؛ چرا که مسئله ما «تیم ملی» است؛ این تیم را دوست داریم و نمیخواهیم بیش از این، خرد شدنش را در انظار عمومی ببینیم.
این تیم به سادگی ساخته نشده است؛ برای رسیدن به این نقطه، سالها روی فوتبال ایران کار شد تا این همه لژیونر و بازیکن درجه یک در سایر لیگها داشته باشیم. انتظار داریم که هیچ احدالناسی دست به تخریب این تیم نزند. حذف این بازیکنان به هر بهانه ای؛ به این تیم آسیب میزند. تیم ملی ما را خراب نکنید.
به توصیه کریم باقری هم عمل میکنیم؛ او این مشکل را باید حل کند...