اما اتفاقات بازی رفت دو تیم ایران و کویت در تهران بسیار جالب توجه بود. هدایت تیم ملی را حشمت مهاجرانی برعهده داشت و هدایت تیم ملی کویت هم برعهده ماریو زاگالو سرمربی برزیلی بود که توانسته بود طلاییپوشان را قهرمان جام جهانی کند. پیش از آغاز بازی این دو مربی با شیوه های گمراه کننده و فریبکارانه سعی داشتند تا دلهره و هراس را درد دل رقیب بیاندازند و طوری کری می خواندند که بر حساسیت بازی افزوده بود.
آنزمان حسن روشن در خط حمله تیم ملی حرف اول و آخر را میزد و تمام تیم های آسیایی از رویارویی با این مهاجم تندوتیز وحشت داشتند به خصوص ماریو زاگالو که مرتباً شرایط حسن روشن را پیگیری میکرد. نکته اصلی اینجا بود که حسن روشن به شدت مصدوم شده بود و مینیسک زانویش پارگی داشت و به هیچ عنوان نمی توانست بازی کند اما این خبر کاملاً محرمانه بود و حشمت مهاجرانی کاری کرده بود که تحت هیچ شرایطی خبر مصدومیت شدید روشن از اردو به بیرون درز نکند.
مهاجرانی با ترفندی خاص یک روز قبل از بازی ترکیب ۱۱ نفره تیم ملی را برای مقابله با کویت اعلام کرد و حسن روشن در فهرست اصلی تیم قرار گرفت. کویتیها هم تمام برنامه ریزی خود را برای نحوه مهار حسن روشن توسط ماریو زاگالو انجام داده بودند و نکته جالب اینجا است که زمانی که تیم ملی وارد زمین شد رضا عادلخانی به جای حسن روشن در ترکیب اصلی قرار گرفته بود و نام حسن روشن در بین ذخیره ها قرار داشت.
مهاجرانی حتی در بین دو نیمه نیز ول کن کویتی ها نبود و به حسن روشن گفت لباس تیم ملی را بپوشد و بین دو نیمه هر طور شده خودش را آرام آرام گرم کند و مقابل چشمان کویتی ها خودش را نشان دهد در حالی که هر دو می دانستند حضور مهاجم تیم ملی در میدان با آن مینیسک پاره امکان پذیر نیست اما به هر حال لازم بود دلهره و اضطراب در اردوی کویت باقی بماند.
کویتی ها با یک ترکیب دفاعی بازی می کردند و برای کسب تصاویر به میدان آمده بودند اما تیم ملی با تکل غفور جهانی کار حریف را یکسره کرد تا ایران شانس اول صعود به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین لقب بگیرد.