روایت شنیدنی ناصر حجازی از راز زندگی‌اش/ یک مربی خارجی مرا حجازی کرد/ نظر اسطوره استقلال درباره عابدزاده
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

زنده یاد ناصر حجازی در روزهای بیماری خود یک بار همراه با احمدرضا عابدزاده به دفتر روزنامه خبرورزشی آمد.

خبرورزشی - ناصر حجازی وقتی به دفتر روزنامه آمد که در پیک بیماری خود قرار داشت. او قبلا هم که سرحال بود به جشن خبر ورزشی آمده بود اما برای آخرین بار قبل از اینکه حجازی را روی تخت بیمارستان ببینیم، در دفتر روزنامه میزبان و در واقع میهمان او و احمدرضا عابدزاده بودیم.

جالب اینکه حجازی آن روز حرف‌های بسیار جالبی در مورد خودش، ماجرای پیشنهاد منچستر، حضورش در بنگلادش و احمدرضا عابدزاده زد و گفت: یکبار می‌خواستم از تاج بروم اما رایکوف مانع شد و به مدیر باشگاه گفت من تحت هر شرایطی حجازی را می‌خواهم. سال قبل از آن قرارداد من حدود ۳۰ هزار تومان بود اما وقتی فهمیدم رایکوف اصرار دارد که بمانم گفتم من ۲۰۰ هزار تومان می‌خواهم تا قراردادم را تمدید کنم. عجیب اینکه رایکوف قبول کرد و به یکی از اطرافیانش گفت به باشگاه بگویید ناصر هر چقدر پول می‌خواهد به او بدهند تا بماند!

حجازی که خنده اش گرفته بود در ادامه گفت: اگر می‌دانستم رایکوف این حرف می‌زند، می‌گفتم ۵۰۰ هزار تومان می‌خواهم اما به هر حال با همان ۲۰۰ هزار تومان در تاج ماندم حتی یک شرط دیگر هم گذاشتم که باز هم رایکوف که مربی سخت گیری بود در کمال تعجب قبول کرد. من گفتم به شرطی در تاج می‌مانم که فقط یک روز در میان تمرین کنم البته خودم هم گاهی به صورت اختصاصی تمرین می‌کردم اما به هر حال سرمربی یوگوسلاو تاج با این درخواست من هم موافقت کرد و در نهایت تاجی ماندم.

زنده یاد حجازی در ادامه گفت: رایکوف کاشف من بود و در ۱۷ سالگی مرا به یک تورنمنت بسیار مهم در اروپا برد در آن تورنمنت من در سه بازی ۱۰ گل خوردم و همه ایران گفتند چرا رایکوف یک بچه را درون دروازه تیم ملی قرار داده است اما آن مرد فقید تنها کسی بود که مثل کوه پشتم ایستاد و حمایتم کرد تا تبدیل شوم به ناصر حجازی.

ناصر خان افزود: من عابدزاده را خیلی دوست دارم او استعداد مرا نداشت اما پشت کارش به مراتب بیشتر از من بود و با تلاش زیاد به همه جا رسید. من شخصا این جور آدمها را خیلی دوست دارم چون خودم هم زحمت زیادی کشیدم من به عنوان یک بازیکن از استقلال به محمدان بنگلادش رفتم کاری که هیچ کس حاضر به انجام آن نبود اما من الان به شما راز زندگی ام را می‌گویم. در سال ۱۳۶۵ من برای تأمین معاش خانواده به بنگلادش رفتم و حدود دو سال در آنجا ماندم من دروازه بان تیم ملی بودم اما با یک قانون عجیب مجبور شدم از تیم‌ ملی بروم و آینده‌ام را در کشوری جستجو کنم که اصلاً فوتبال نداشت اما خدا کمکم کرد در قلب مردم هم قرار گرفتم. هر چند که هیچ وقت محبت‌هایی که رایکوف در حقم کرد و زحمت‌ها و مرارت‌هایی که در بنگلادش کشیدم را فراموش نخواهم کرد.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظرات

  • منتشرشده: ۶
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • ناشناس IR ۱۹:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
    روحت شاد اسطوره
  • ناشناس US ۲۰:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
    چطور6 تاخوردی از محبوب دل ها خخخخخخخخخخ
  • تتلیتی وحشتناک با هوش US ۲۱:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
    من موندم مایلی کهن چرا هیچوقت از حجازی حرفی نمیزنه نه خوب نه بد و حتی تسلیت هم نگفت موضوع چیه ؟
  • م. ر. IR ۲۱:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
    خدا رحمتش کند
  • هوادار IR ۲۲:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۱
    ناصرخان اونایی که تو رو زدن تا به جای تو و امثال تو خودشون و دارو دسته شون باشن یکی یکی رفتن و هنوز هم دارن میرن و جز ننگ برای خودشون چیزی باقی نذاشتن هواداران واقعی فوتبال خارج از هر شعار و کُری خوانی دوستان ودشمنان فوتبال و ورزش کشور رو بخوبی میشناسن
  • ابی از فلاح IR ۰۴:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۲
    من نمیخوام پشت مرده بحرفم،اما یچیزایی و بخاطر کیسه ها نمیتتونم نگم!!! نگاه کنید به گلبرگ معروفشون ک مثلا با شخصیترین مرد تاریخ باشگاهشون و پاکترینشون هم هست ار قضا!!!!!ببینید خودش داره میگه چجوری سواستفاده کرده از باشگاه و طرفداراش بخاطر پول بیشتر،همین کارو چگوارا پلاستیکیشون هم ابتدای امسال کرد،یا یکی از سواستفاده های دیگرش همین تمرین یک روز در میون،یعنی این به باشکاهش در واقع تکلیف کرده!!!!حالا با اون ویدیئو کلیپش کارندارم ک میگفت چجوری بازیکن حریف و با نامردی از حرکتش بگیرید و هجوم ببرید سمت قاضی میدان،چرا؟؟؟؟بخاطر اینکه با نامردی کاراشوتو پیش ببرن.... خبرورزشی توهین نکردم،تمام اتفاقات و با توجه به حرفه خبرنگاری و واقع گرایی ک دارین از مصاحبه های خودتون گفتم.پس خواهشا نظرمو کامل بچاپید.پیشاپیش یک دنیا ممنونم از کل اکیپ کاریتون

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی