خبرورزشی/ علی جوادی؛ ۱- مانور روی معوقات یک میلیارد تومانی عادل، تلاشی بیهوده برای منزوی کردن عادل بود. فردوسیپور برای جذب مخاطبان دهها میلیونی مستحق پاداش بود نه توبیخ اما گویا در سیاست سازمان صدا و سیما برنامه پرمخاطب و کار جذاب، گناهی نابخشودنی است. این را چون در آن سازمان برنامه داشتم و با نگاه و فکر مدیرانش آشنا هستم، میگویم.
۲- اینکه به عادل فردوسیپور یک میلیارد بدهیم خیلی غریب است؟ کمترین پیشنهادی که برای خروج از ایران به او شده ۳۰ برابر این رقم است. عادل فرصت بزرگی است که به تهدید، تبدیلش میکنیم. آنسو، شبکههایی هستند که حاضرند سالی ۵۰ میلیارد تومان به او بدهند اما او در ایران مانده چون خاکش را دوست دارد و ما باید قدردان این عشق باشیم نه آنکه عقوبتش کنیم. مدیران صدا و سیما باید بپذیرند عادل برای این میزان علاقه به وطن و مردم کشورش شایسته تجلیل است نه بیمهری و بیاعتنایی.
۳- باور داریم که عادل، سرمایه سازمان صدا و سیماست و در این مدت خدمت کرد؟ طبق انتخاب مردم با محوریت سازمان صدا و سیما، برنامه عادل، سالها بهترین برنامه بود تا مشخص شود رسانه ملی برای چه به این مجری و تهیهکننده پول میدهد. برای این حجم مخاطب چقدر باید پرداخت؟ صدا و سیما بهره فراوانی از برنامه عادل میبرد و عدالت این بود که حق این تهیهکننده برای برنامه باکیفیتش ادا شود. مسی هم بیشترین پول را در میان بازیکنان دنیا میگرفت و میگیرد اما چه کسی ادعا کرده که مسی گران است؟ بارسلونا در همه این سالها بهرهاش را برد و پول خوب هم داد چون کیفیت آدمها با هم تفاوت دارد.
۴- عادل تا روزهای آخر، کنترلشده رفتار کرد اما اگر از کنترل خارج شده بود، باز هم نمیشود به او ایرادی گرفت چون مدیریت بالادستی به او اجازه خروج داد. این ایراد را همه از رفتار کیروش هم میگرفتند اما آنچه کیروش را از ریل خارج کرد؛ مدیریت نادرست مدیران بالادستی بود که اجازه طغیان به او دادند. اگر بلد نیستیم بزرگان را کنترل کنیم یا نمیتوانیم انسانهای محبوب ببینیم، ایراد از آنها نیست. خود را باید بشکنیم چون آینه شکستن خطاست.