خبرورزشی - زندگی مارادونا داخل و خارج از مستطیل سبز کاملاً متفاوت است. کسی که در زمین فوتبال تک‌ستاره بود و حسابی می‌درخشید، بیرون زمین برای خاموش کردن آن ستاره هم تمام تلاشش را می‌کرد. عادت‌های بدی که در جوانی سراغش آمد باعث شد زندگی دیگو تحت تأثیر قرار بگیرد.
سلطان کوکائین
مارادونا به همان اندازه که فوتبال را دوست داشت از یک جایی به بعد عاشق کوکائین هم شد. از آنجایی که در زندگی نمی‌شود دو چیز را به‌طور همزمان به یک اندازه دوست داشت، مارادونا هم تاوان اعتیاد به کوکائین را داد و دو بار محرومیت از فوتبال را تجربه کرد. ۲۰ سال اعتیاد به کوکائین چیز کمی نیست و زیباترین لحظات جوانی عمر یک فرد را شامل می‌شود. او سال ۱۹۸۲ وقتی تنها ۲۲ سال داشت برای اولین بار مصرف کوکائین را آغاز کرد. علاقه او به کوکائین باعث شد حتی به کما برود و خواهش‌های عاجزانه دختر چهارساله‌اش برای ترک این ماده بود که کمی مارادونا را تحت تأثیر قرار داد. برای ترک کامل کوکائین حتی به بیمارستان روانی هم رفت...
زندگی سراسر شخصی!
مارادونا در زندگی شخصی خود هم از قوانین خاصی تبعیت نمی‌کرد. وقتی زندگی‌ات روی پاشنه کوکائین بچرخد، تعجبی ندارد که زندگی شخصی یا همان عاطفی‌ات را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد. مارادونا در زندگی شخصی خود یک‌بار ازدواج کرد و پس از ۲۰ سال از کلودیا جدا شد. ازدواجی که حاصلش دو دختر به نام‌های دالما و جیانینا بود. بعد از این زندگی مارادونا فاقد رسمیت بود اما دیگو توانست مجموعاً صاحب ۱۱ فرزند شود. او که به‌وسیله دخترانش لذت پدربزرگ بودن را هم چشید، در این سال‌ها به‌واسطه زندگی شخصی‌اش کم به دردسر نیفتاد. ولی با این حال او عاشق خانواده‌اش بود. علاقه به مادر، خواهر و برادرانش باعث شده بود مدام به آرژانتین تلفن کند و جویای احوال‌شان شود. مارادونا یک‌بار سال ۱۹۹۰ در مصاحبه‌ای برای اینکه میزان علاقه به خانواده‌اش را ثابت کند، قبض تلفن ۱۵ هزار دلاری‌اش را نشان داد که از تماس‌های مکررش به آرژانتین پرده برمی‌داشت. در دل همین خانواده، خواهرزاده مارادونا به‌نام هرنان لوپس ۲۰ ساله فوتبالیستی حرفه‌ای از آب درآمد. بازیکنی که برخلاف مارادونا در باشگاه ریورپلاته توپ می‌زند و سنت‌ها را جابه‌جا کرده است.
ارتباط با مافیا
از لحظه‌ای که پایش را به ناپل گذاشت، خطر دورش را گرفت. مافیای قدرتمند سیسیل خیلی زود با ابزارهای مختلف به دیگو نزدیک شد. برای اغوا کردن مارادونا دو چیز کافی بود، اولی کوکائین و دومی فراهم کردن روابط آزاد جنسی. مارادونا که پسرک فقیری در آرژانتین بود با هدایای گرانقیمت مافیای ناپل خیلی زود تحت فرمان آنها قرار گرفت. او دیگر با بزرگان مافیای سیسیل رفت‌وآمد می‌کرد و کادوهای گرانقیمتی هم می‌گرفت. با این حال وقتی دیگو به مشکل خورد، مافیا دیگر هوایش را نداشت و به او پشت کرد...
