خبرورزشی/ مهدی همدانی؛ برای نسلی که تلویزیون را در سالهای جنگ شناخت، نامش با یکی از ماندگارترین آثار فاخر ایران گره خورده بود. «خان عمو»ی تقوایی در داییجان ناپلئون برای نسل ما «شعبون استخونیب علی حاتمی شد و واقعاً یک هزاردستان بود و یک شعبونخان. در روزهای خاموشی و ترس از بمب و موشک، جذابیت نقشی که در هزاردستان داشت، یکی از دلایل میخکوب شدن من و ما پای تلویزیونهای سیاه و سفیدی بود که گاهی اوقات برای تماشای هزاردستان باید هزار بار با آنتنش گلاویز میشدیم.
زمان گذشت و ما فهمیدیم مردی که با دستان جادویی عبدالله اسکندری و دیالوگهای فراموشنشدنی علی حاتمی یکی از بیرحمترین کاراکترهای آن سریال بهیادماندنی را ایفا میکرد، چهرهای باسواد و خوشقلب به نام «محمدعلی کشاورز» است. مردی که چندی پس از آن مجموعه رؤیایی، نقشی فراموشنشدنی در فیلم «مادر» ایفا کرد و اواسط دهه ۷۰، خیابانهای ایران به خاطر سریال پدرسالار و نقشآفرینی فوق العاده او، خلوت میشد.
۱۱ سال قبل وقتی ناصر حجازی فقید برای اولین بار در بیمارستان بستری شده بود، با استاد کشاورز تماس گرفتیم و خواستیم از ناصرخان برایمان بگوید و کهنهسوار عرصه هنر ایران بهرغم بیماری و ضعف جسمانیاش، چقدر زیبا برایمان از حجازی گفت که البته از رفیق گرمابه و گلستان علی حاتمی کمتر از این هم انتظار نمیرفت. محمدعلی کشاورز بر گردن بسیاری از بزرگان سینما حق استادی داشت و آنها زیر سایه او قد کشیده بودند ولی دیروز ناگهان خبر آمدای دل غافل، سایه پدرسالار از روی سر شاگردانش برداشته شد.
وقتی داود رشیدی مسافر ابدیت شد، همه گفتند اولین غول هزاردستان بر زمین افتاد و چقدر تلخ است که حالا بنویسیم محمدعلی کشاورز هم به رشیدی، مشایخی و انتظامی پیوسته. حالا خانداداش اخموی «مادر»، پدر دلسوز «کهنهسوار» و مرد مقتدر «پدرسالار» به راهی رفت که همه ما سرانجام مسافرش میشویم، اما کاش همچون استاد کشاورز نامی نیک از خودمان به جا بگذاریم.
خداحافظ شعبونخان، بدرود آقااسدالله، خدانگهدار عموجون سرهنگ. حتماً علی حاتمی مقابل دروازههای بهشت به استقبالت آمده و استاد انتظامی کنار جمشیدخان مشایخی و داودخان رشیدی برایت دست تکان میدهند. حیف که در آخرین روزهای بهار، زندگیات خزان شد.