خبرورزشی/ نیلوفر رهگذر ؛ میسی فرانکلین، شناگر آمریکایی که تاکنون پنج بار به مدال طلای المپیک دست یافته، در گذشته چالشهایی را که مرتبط با سلامت روانش بوده، پشتسر گذاشته ولی درسهایی که از رواندرمانی خود یاد گرفته، هنوز هم در دوران قرنطینه راهگشای او هستند. فرانکلین حالا مانند بسیاری از افراد دیگر روزهای سختی را در قرنطینه سپری میکند. روزهایی که احساسات انسانها مثل یک ترن هوایی در پیچ و خم قرار گرفتهاند. او حالا در این ایام به درسهایی که از رواندرمانگر خود در هنگام مبارزه با اضطراب و افسردگی پس از المپیک 2016 ریودوژانیرو آموخته، روی آورده است.
او در المپیک ۲۰۱۲ لندن و در سن 17 سالگی به 4 مدال طلا دست یافت ولی 4 سال بعد به دلیل نتایج ناامیدکننده در مسابقات المپیک ۲۰۱۶ ریو، سلامت روانش به مخاطره افتاد. هر چند که او حالا بر تمامی این مشکلات غلبه کرده است.
فرانکلین در لایو اینستاگرام به آماند دیویس از بخش ورزشی CNN گفت: «من در روزهای سخت چیزهایی را به خود گفتهام که هرگز در عرض یک میلیون سال آنها را به دیگران نخواهم گفت. این کار در آن دوران واقعاً برای من مفید بود، زیرا حس حقارت داشتم و به گفتوگوی منفی با خودم میپرداختم. من میتوانم وارد عمل شده و به شما بگویم «نه شما نمیتوانید اینطور با خودتان صحبت کنید»، من هنوز هم در حال تمرین کردن هستم. هنوز هم روزهایی وجود دارند که آن افکار باز از راه میرسند. با این وجود، بر این باورم هنگامی که روزهایتان را با آرامش سپری میکنید، از عشق به خود سرشار میشوید و با مهربان بودن نسبت به خود همدیگر را کمک میکنید.»
آزادانه سخن گفتن
پس از موفقیتهای او در المپیک 2012، انتظارات زیادی از او برای موفقیت در المپیک 2016 هم وجود داشت. هر چند که او مدال طلای دیگری را در مسابقات شنایی ۴ در ۲۰۰ متر آزاد به مجموعه مدالهای خود اضافه کرد ولی در تمامی مسابقات انفرادی از دستیابی به مدال جا ماند.
فرانکلین توانمندی خود در رویارویی با مسائل پیشروی خود را مدیون دو شناگر آمریکایی دیگر بهنام مایکل فلپس و آلیسون اشمیت میداند که آزادانه درباره افسردگی صحبت میکردهاند. فرانکلین پس از ملاقات با یک رواندرمانگر گفته است او میتواند درسهایی را که قبلاً آموخته در این دوران عجیب مورد استفاده قرار دهد. او در توضیحات خود نوشته: «یکی از بزرگترین چیزهایی که یاد گرفتم، این است که من در گذشته احساسات و عواطف خود را با برچسبهای خوب و بد مشخص میکردم. معتقد بودم هنگامی که خوشحال هستید از یک حس واقعی خوب برخوردارید ولی هنگامی که غمگین هستید بیشک با احساس متفاوتی روبهرو میشوید که من از آن تحت عنوان احساس بد نام میبردم اما حالا یکی از چیزهایی که من واقعاً مجبور به انجام بودهام، تمرین در مورد آن است که احساسات دوسویه نیستند و چیزی به عنوان احساسات خوب و بد وجود ندارد.»
او در حال حاضر در دوران قرنطینه در خانه خود در کلرادو به اتفاق همسرش هایز و سگشان اولیور، از درسهایی که در طول درمان یاد گرفته، برای مقابله با مشکلات موجود در دورانی که در داخل خانه سپری میکند، استفاده میکند. فرانکلین میگوید: «این درسها در این ایام و در روزهایی که با خستگی مفرط از خواب بیدار میشوم، بسیار مفید بودهاند. من انگیزهای ندارم و این روزها کاری را انجام نمیدهم ولی به جای آنکه خودم را واقعاً تحقیر کرده و با خود فکر کنم که واقعاً روز بیفایدهای داشتم، فکر میکنم، نه این همان چیزی بود که امروز از نقطه نظر احساسی و فیزیکی به آن نیاز داشتم و وجودم نیز در جستوجوی آن بود و من به آن افتخار کرده و احترام گذاشتهام.»