خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ از اردوی پرسپولیس و استقلال که در ترکیه دایر شد، چه بهرهای به دو تیم برتر و پرآوازه فوتبال ایران رسید؟ اردوهای گرانقیمت!
در این اردوها، کدام یک از ضرورتهای درجه اول و درجه دوم، زیر ذرهبین دقت قرار گرفتند؟ آیا هیچ عادت غلطی، که ریشه دارد در نحوه آموزش و اصول تمرین، برطرف شد؟ و آیا هیچ عادت نوپدید و عملکرد واجبی، در دستور تکرارهای اجرایی، قرار گرفت؟
در استقلال، همه به این نتیجه رسیدهاند که استراماچونی، چنتهای دارد پر از نکات نو و تازههای مفید و فایدهمند! ولی هنوز کسی از خلق عادات حرکتی تازه، حرف نمیزند. آیا پای پنهانکاری و رازداری در میان است؟ آیا استقلال پوست میاندازد، ولی برملا نمیکند؟
نوبت به بررسی زندگی اردویی پرسپولیس که میرسد، نه غافلگیر میشویم و نه دود از کلهمان برمیخیزد! تمام حرفهای بیرانوند، که این اردو را بدترین میداند، عین واقعیت است و تمام ایرادهای وارده، ناشی از آسانگیری و کارنابلدی است! حتی در انتخاب محل اردو، صد کار ناکرده و صد حرکت غلط وجود دارد! در انتخاب حریفان دیپورت شده هم آش و کاسه به هم میآمدند!
رهآورد استقلال از اردوی ترکیه چه بود؟ دستاورد پرسپولیس کدام آوردهها را شامل میشود؟! آری، دیدیم و شنیدیم که استراماچونی، با کمال علاقه و بسیار دلسوزانه، نظارتی همهسویه دارد بر تمرینهای روزانه استقلال! کالدرون هم در این مایه، چیزی کم نگذاشته است! ولی نتیجه چیست و عایدی کدام است؟ استقلال خود را متفاوت نشان میدهد! با حضور دیاباته، مهاجمی از کشور مالی!
پرسپولیس، دیاباته ندارد! پرسپولیس کالدرون را دارد؟ آیا کالدرون آمده است تا یک دیاباته هم او بیاورد؟
اهواز شگفتیساز
شواهد گواهی میدهند که غافلگیری سال ۹۸ را باید از اهواز انتظار کشید! بازیهای متفاوت را و یقهگیریهای غیرمتعارف را، باید از تیم فولاد منتظر بود!
از اهواز قیل و قالی به گوش نمیرسد! جواد نکونام و تیمش، سخت مشغولند، ولی بیسر و صدا. نه «ها» یی در کار است و نه «هو» یی به گوش میرسد! فولاد پولش را هم داشت که در ترکیه دلارها را هدر دهد و به آب روان بسپاردش! ولی جواد، مثل اردو ندیدهها عمل نکرد! ولی جواد به خودش، به سطح تمریناتش و به کلاس نوآوریهایش اعتقاد داشت!
در لیگ نوزدهم! حرفهای جدیدی خواهیم شنید! در لیگ نوزدهم، صحنههای بدیعی خواهیم دید! سالها پس از آنکه لیگ برتر را، لیگ پرشکوه دانستند و دانستیم، به رغم همه اشکالات و تمام مشکلات، انتظار رشد یابندهای از هنر نمایشی و قدرت چالشی فوتبال ایرانی داریم! حریفان سنتی، با نیروهای «نوخاسته»ای مواجهند؛ فولاد اهواز را زنگ تفریح نباید دانست! نفت آبادان، چیزی بیشتر از یک ترازوی تعادلبخش است! عادت کردهایم یحیی گلمحمدی را حریفی تعیینکننده بدانیم و تراکتور هم که جای خودش را، مرتب باز و بازتر میکند! تراکتور، بزرگی است در حال بزرگتر شدن! با مرد اولی به نام مصطفی دنیزلی!
مثلث قدرت لیگ، هم با خودش هم با حریفانی که در عرصه نبردهای رقابتی، هیچ قصد کوتاه آمدن ندارند، پیکاری دارد تا روز آخر! رزمی دارد که زیبایی از هر گوشهاش میبارد! البته اگر مجریان لیگ اجازه بدهند! اگر «من بلدم» ها، مخل و مزاحم روند لیگ نشوند!
یادمانی، واجبتر از واجب
میخواستیم سؤال کنیم: ... طلب منصور پورحیدری از استقلال چه شد؟ دیدیم جواب خود را خیلی جلوتر از این گرفتهایم؛ آنجا که میگویند «چو دانی و پرسی، سؤالت خطاست».
ما، حق و حقوق آدم پاکباختهای مثل پورحیدری را نمیدهیم تا بهجای بدهی ۳۰ هزار دلاری به پروپییچ نامی از کرواسی، مبلغ ۴۳۰ هزار دلاری را با منت در طبق اخلاص بگذاریم و تقدیمش کنیم!
ما فراموش کردهایم همه بدهیهایی را که به «پدر استقلال» داریم بابت نیم قرن عمری که در این باشگاه سپری کرد، ولی فردا و پسفردا، دو دستی مطالبههای وینفرد شفر و پسرش را باز هم با خواهش و تمنا، به در خانهشان میفرستیم!
درباره «پادوانی» آوازی دیگر را باید سر داد! درباره مردی که برای استقلال، سلامتش را داد، فلج شد، ویلچرنشین شد! باید پرسید: ... با پادو دیگر چرا؟ پول او که عین حق او بود.
در این اردوها، کدام یک از ضرورتهای درجه اول و درجه دوم، زیر ذرهبین دقت قرار گرفتند؟ آیا هیچ عادت غلطی، که ریشه دارد در نحوه آموزش و اصول تمرین، برطرف شد؟ و آیا هیچ عادت نوپدید و عملکرد واجبی، در دستور تکرارهای اجرایی، قرار گرفت؟
در استقلال، همه به این نتیجه رسیدهاند که استراماچونی، چنتهای دارد پر از نکات نو و تازههای مفید و فایدهمند! ولی هنوز کسی از خلق عادات حرکتی تازه، حرف نمیزند. آیا پای پنهانکاری و رازداری در میان است؟ آیا استقلال پوست میاندازد، ولی برملا نمیکند؟
نوبت به بررسی زندگی اردویی پرسپولیس که میرسد، نه غافلگیر میشویم و نه دود از کلهمان برمیخیزد! تمام حرفهای بیرانوند، که این اردو را بدترین میداند، عین واقعیت است و تمام ایرادهای وارده، ناشی از آسانگیری و کارنابلدی است! حتی در انتخاب محل اردو، صد کار ناکرده و صد حرکت غلط وجود دارد! در انتخاب حریفان دیپورت شده هم آش و کاسه به هم میآمدند!
رهآورد استقلال از اردوی ترکیه چه بود؟ دستاورد پرسپولیس کدام آوردهها را شامل میشود؟! آری، دیدیم و شنیدیم که استراماچونی، با کمال علاقه و بسیار دلسوزانه، نظارتی همهسویه دارد بر تمرینهای روزانه استقلال! کالدرون هم در این مایه، چیزی کم نگذاشته است! ولی نتیجه چیست و عایدی کدام است؟ استقلال خود را متفاوت نشان میدهد! با حضور دیاباته، مهاجمی از کشور مالی!
پرسپولیس، دیاباته ندارد! پرسپولیس کالدرون را دارد؟ آیا کالدرون آمده است تا یک دیاباته هم او بیاورد؟
اهواز شگفتیساز
شواهد گواهی میدهند که غافلگیری سال ۹۸ را باید از اهواز انتظار کشید! بازیهای متفاوت را و یقهگیریهای غیرمتعارف را، باید از تیم فولاد منتظر بود!
از اهواز قیل و قالی به گوش نمیرسد! جواد نکونام و تیمش، سخت مشغولند، ولی بیسر و صدا. نه «ها» یی در کار است و نه «هو» یی به گوش میرسد! فولاد پولش را هم داشت که در ترکیه دلارها را هدر دهد و به آب روان بسپاردش! ولی جواد، مثل اردو ندیدهها عمل نکرد! ولی جواد به خودش، به سطح تمریناتش و به کلاس نوآوریهایش اعتقاد داشت!
در لیگ نوزدهم! حرفهای جدیدی خواهیم شنید! در لیگ نوزدهم، صحنههای بدیعی خواهیم دید! سالها پس از آنکه لیگ برتر را، لیگ پرشکوه دانستند و دانستیم، به رغم همه اشکالات و تمام مشکلات، انتظار رشد یابندهای از هنر نمایشی و قدرت چالشی فوتبال ایرانی داریم! حریفان سنتی، با نیروهای «نوخاسته»ای مواجهند؛ فولاد اهواز را زنگ تفریح نباید دانست! نفت آبادان، چیزی بیشتر از یک ترازوی تعادلبخش است! عادت کردهایم یحیی گلمحمدی را حریفی تعیینکننده بدانیم و تراکتور هم که جای خودش را، مرتب باز و بازتر میکند! تراکتور، بزرگی است در حال بزرگتر شدن! با مرد اولی به نام مصطفی دنیزلی!
مثلث قدرت لیگ، هم با خودش هم با حریفانی که در عرصه نبردهای رقابتی، هیچ قصد کوتاه آمدن ندارند، پیکاری دارد تا روز آخر! رزمی دارد که زیبایی از هر گوشهاش میبارد! البته اگر مجریان لیگ اجازه بدهند! اگر «من بلدم» ها، مخل و مزاحم روند لیگ نشوند!
یادمانی، واجبتر از واجب
میخواستیم سؤال کنیم: ... طلب منصور پورحیدری از استقلال چه شد؟ دیدیم جواب خود را خیلی جلوتر از این گرفتهایم؛ آنجا که میگویند «چو دانی و پرسی، سؤالت خطاست».
ما، حق و حقوق آدم پاکباختهای مثل پورحیدری را نمیدهیم تا بهجای بدهی ۳۰ هزار دلاری به پروپییچ نامی از کرواسی، مبلغ ۴۳۰ هزار دلاری را با منت در طبق اخلاص بگذاریم و تقدیمش کنیم!
ما فراموش کردهایم همه بدهیهایی را که به «پدر استقلال» داریم بابت نیم قرن عمری که در این باشگاه سپری کرد، ولی فردا و پسفردا، دو دستی مطالبههای وینفرد شفر و پسرش را باز هم با خواهش و تمنا، به در خانهشان میفرستیم!
درباره «پادوانی» آوازی دیگر را باید سر داد! درباره مردی که برای استقلال، سلامتش را داد، فلج شد، ویلچرنشین شد! باید پرسید: ... با پادو دیگر چرا؟ پول او که عین حق او بود.