استقلال بالاخره در کورس تنگاتنگ با پرسپولیس کم آورد و صدر جدول را به این تیم واگذار کرد. در فوتبال جذابیت مسابقات به همین نتایج غیر منتظره است و اینکه تیمها باید تا لحظه آخر برای پیروزی بجنگند. فوتبال یک ورزش گروهی است و ضعف و اشتباه یک نفر میتواند روی نتیجه یک تیم تاثیر بگذارد.
استقلال بد جایی قافیه را باخت. تیمی که تا هفته پانزدهم ۳ بار و از این هفته تا شروع هفته ۲۸ هفتههای متمادی و ماهها در صدر جدول بود (۱۶ هفته در فصل و ۱۳ هفته متوالی) و همین درد این مساوی و از دست دادن صدر را بیشتر میکند. استقلالیها دور رفت با ناباوری به خاطر نتایج سپاهان و پرسپولیس به صدر جدول رسیدند و در تمام هفتههای دور برگشت خود را لایقترین تیم برای قهرمانی میدیدند. اما هیچ کدام اینها دلیل نمیشود که آبیها حقیقت را نادیده بگیرند. فرار به جلو و فرافکنی کرده و با دادن آدرس غلط به هواداران، خود را گول بزنند.
پرسپولیس سال قبل ثابت کرده بود که تحت فشار، تمرکز خود را از دست نمیدهد و تمام این هفتهها با فاصله پشت سر استقلال آمد. اما استقلال نتوانست این فشار را تحمل کند. استقلال بزرگی و شخصیت دارد، سابقه و افتخار و طرفدار و حالا وقت نشان دادن عظمت این تیم بود. همان که پرسپولیس بارها در این سالها نشان داده ولی استقلال درست در شرایطی که باید از این شکست در کورس درس بگیرد، به راه اشتباه رفت. حالا وقت خودنمایی نکونام و هنر مربیگری او بود. وقت استفاده از کوه تجربه بینالمللی و درست زمانی که باید تکیه گاه بقیه می شد.
برای اولین بار سرنوشت لیگ افتاد دست رقیب؛ همان جایگاهی که در کل فصل استقلال داشت و حالا نوبت نکونام بود که باید مثل ویرا تیمش را در کورس نگه می داشت اما ببینید که او چه کرد و چه میگوید. حال عجیب آبی ها بین دو نیمه بازی قائمشهر دیدن داشت، پرسپولیس ۳ تا خورده و استقلال خود را قهرمان می دید اما این شمشیر دو لبه بود. نقطه مثبت این نتایج این بود که فشار از روی استقلال برای بردن برداشته شد و با یک مساوی هم صدر را نگه می داشتند اما نکته منفی هم این بود که بازی را رها و در باد شانس ناکامی رقیب بخوابند. نکونام راه دوم را برگزید و خیلی دیر فهمید که اشتباه رفته است.
شاید نکته مهمتر از نتیجه این بازی و از دست دادن صدر جدول، حرفهای جواد نکونام بعد از بازی و توضیحات مجدد او ۴۸ ساعت بعد باشد. از دست دادن امتیاز یک مسابقه و صدر جدول به اندازه کافی دردناک هست اما مهمتر و بدتر از آن، از دست دادن ادامه مسیر و امید به آینده است. جواد نکونام جوری صحبت کرد که انگار لیگ برای استقلالیها تمام شده و دیگر هیچ امیدی به قهرمانی ندارند. گفتن جملات نخنما که "نمیخواهند ما جام بگیریم" و "یک جام برای یک تیم است" چیزی جز بالا بردن دستها و علامت تسلیم نبود! حرفهایی که در تمام این مدت هرگز از زبان رقیب این تیم نشنیدیم و شاید رمز موفقیت آنها همین امیدواری و تلاش باشد.
جواد نکونام ناخواسته انگیزه برای مبارزه را در شاگردانش کشت. با گفتن این حرفها به آنها مجوز داد که دست روی دست بگذارند و تقدیرشان را بپذیرند. دقیقاً برعکس رفتاری که تمام این مدت پرسپولیسیها داشتند، آنها با امیدواری به آینده و لغزش حریف، هفتهها جنگیدند اما استقلال به محض از دست دادن موقعیت و رفتن به موقعیت سابق پرسپولیس، دست از مبارزه کشید و تسلیم شد!
این بازی و اتفاقات بعد از آن درسهای بزرگی برای همه فوتبالیها داشت. اینکه با طبیعت فوتبال نباید جنگید. ذات فوتبال یعنی مبارزه تا لحظه آخر و ناامید نشدن که به مراتب بدتر از شکست حتی در یک فینال است و البته درسهای دیگر، اینکه کار خود را بکنید و وقت و انرژی و تمرکز خود را روی رقبا نگذارید. قهرمانی به تیم حرفهایتر و با تجربهتر می رسد که زیر فشار سنگین، تمرکز خود را از دست نمیدهد.
بیشتر بخوانید: جواد نکونام باید یک تصمیم اساسی بگیرد؛ با این وضعیت در استقلال بماند یا برود؟