بی دفاع/ بسکتبال از حیاط خانه مادربزرگ تا تالار مشاهیر
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

بی دفاع، عنوان کتابی است از شرح حال زندگی اسطوره بسکتبال آمریکا، اسکاتی پیپن.

"بی‌دفاع" عنوان کتابی‌ست که سکاتی پیپن به کمک مایکل آرکوش در نوامبر سال ۲۰۲۱ در بحبوحه‌ی پندمیکِ کووید_۱۹منتشر کرد. این کتاب شرح حالی‌ست از زندگیِ این ورزشکار سیاه‌پوستِ پرآوازه، از دورانِ کودکی‌اش و حکایت فقر در خانواده‌ای پرجمعیت اهلِ ایالت‌های بسیار نژادپرستِ جنوب امریکا، تا روزگار جوانی و تحصیل‌اش در کالج، سپس آغاز دوران ورزش حرفه‌ای و در نهایت بازنشستگی و ورودَش به تالار مشاهیر ورزش بسکتبال.

عنوان اصلیِ کتاب به زبان انگلیسی (Unguarded) حاویِ ایهامی ظریف است: از طرفی به معنای "بی‌دفاع/بدونِ مدافع" است، از طرف دیگر اشاره به "بی‌پرده" سخن گفتن دارد. از آن‌جا که محتوای ورزشی کتاب بر سایر جنبه‌ها غلبه دارد، عنوان "بی‌دفاع" را برای آن برگزیدم (در فرهنگ بسکتبال، واژه‌ی "دفاع کردن" معادلِ مصدرِ "to guard" در نظر گرفته می‌شود).

انگیزه‌ی اصلی نگارش این کتاب، تنها پس از انتشار مستندِ پربیننده‌ی ۱۰ قسمتیِ شبکه‌ی ای. اِس. پی. اِن امریکا در سکاتی به وجود آمد؛ مستندی تحت عنوان "آخرین رقص" که منحصراً به زندگیِ ورزشی مایکل جُردن اختصاص یافته است. در این مستند از مایکل جُردن چهره‌ای ابرقهرمانانه ترسیم شده که بسیاری از رقبایش را با عزمی راسخ از سر راهش تا قله‌ی عظمت کنار می‌زند. اما مستند راهِ مبالغه را تا جایی ادامه می‌دهد که برخی از هم‌تیمی‌های جُردن در تیم شیکاگو بولز را نیز در نقطه‌ی مقابل او قرار می‌دهد؛ گویی این قهرمان به تنهایی از پس تمامیِ مشکلاتی برمی‌آید که رقبا، و حتی هم‌تیمی‌هایش برایش ایجاد می‌کنند. یکی از این هم‌تیمی‌ها هورِس گرَنت است، که جُردن عملاً او را "خبرچینِ رختکن تیم" معرفی می‌کند، و دیگری سکاتی پیپن، که از او نیز پرتره‌ی بازیکنی خودخواه ترسیم شده که منافع شخصی‌اش را همواره به موفقیت تیمیِ بولز ترجیح می‌دهد.

بی دفاع/ بسکتبال از حیاط خانه مادربزرگ تا تالار مشاهیر

به دلیل قدرتِ تجاریِ برندِ جُردن در ایالات متحده، بخش عمده‌ی رسانه‌های امریکایی به محتوای روایت‌های این مستند وفادار ماندند، اما این روایت‌ها با توصیف اکثریتِ مطلق اهالی ورزش بسکتبال (بازی‌کن‌ها، مربی‌ها، گزارشگران تلویزیونی و رادیویی) در امریکا از سکاتی، تضادی آشکار دارد؛ چرا که او در دوران بازی‌گری‌اش به بازی‌کنی دارای روحیه‌ی تیمی، ازخودگذشته، حمایت‌گر، خوش‌اخلاق و دارای روحیه‌ی جوان‌مردانه مشهور بود.

سکاتی بدون شک یکی از بهترین مدافعان در تاریخ بسکتبال به شمار می‌رود. حتی دشمنِ قدیمی‌اش "آیزایا تامس" (که در این کتاب‌ چندین بار به نامش اشاره می‌شود) به تازگی او را "بهترین مدافع در تاریخ بسکتبال" نامید. این که او علیرغمِ جثه‌ی بزرگ، بلندای قامت و دستان کشیده و پرتوانش هرگز بازیکنی خشن نبوده، که برعکس، با لبخندی همیشگی بر لب در یادها مانده است، ادعاهای مستند ای. اِس. پی. اِن را زیر سوال می‌برد. تعداد بسیار زیادی از هم‌تیمی‌های مشترکِ پیپن و جردن نیز از سکاتی به عنوان "بهترین هم‌تیمی‌شان در تمام طول دوران‌ حرفه‌ای‌شان" یاد کرده‌اند. در نتیجه، به نظر می‌رسد ادعاهای مستند ای. اِس. پی. اِن نه بر پایه‌ی واقعیت، که صرفاً برای تبلیغ "برَند جُردن" دستچین شده‌اند. حتی شاید بتوان ادعا کرد عنوان "فیلم تبلیغاتی" برای این "مستند" مناسب‌تر است.

مستند ای. اِس. پی. اِن نمونه‌ای است از انسانیت‌زداییِ جریان‌های تبلیغاتیِ حاکم بر رسانه‌های جمعی که برای تبلیغ کالاهای خود حاضر به تخریب چهره‌های ورزشی می‌شوند. این بخشی از فرهنگِ خشونت در ورزشی است که به‌طور سیستماتیک سیاه‌پوستان را به "برده‌هایی" گران‌قیمت برای مولتی‌میلیاردرهای امریکایی تبدیل کرده است. میلیونرهایی که سلامتی‌شان را در ازای ثروت به حراج گذاشته‌اند. میلیونرهایی در چنگِ مالکانی که هر سال صدها میلیون دلار از نبرد تن‌به‌تنِ بازی‌کن-دارایی‌هایشان سود می‌کنند، در پشت سلسه‌مراتبِ اداریِ باشگاه‌هایشان، در کاخ‌هایشان پنهان می‌شوند و در یک چشم برهم زدن سرنوشت بازی‌کن-دارایی‌هایشان را تغییر می‌دهند. مالکان باشگاه‌ها بدون توجه به این‌که این بازی‌کنان نیز انسان‌هایی دارای عواطف‌اند، نه "مهره‌های یک شطرنجِ غول‌پیکر"، بی‌توجه به پیوندهای اجتماعی بازی‌کنان، در یک آن، آن‌ها را از بستر اجتماعی‌شان جدا و جابجایشان می‌کنند.

با تأکید بیش از حد بر این واقعیت که این بازی‌کنان، خود "میلیونرهایی"اَند، به سادگی ممکن است فراموش کنیم که این میلیونرها نیز انسان‌اند، نه کالا، و شایسته‌ی رفتارِ خشونت‌آمیزی نیستند که بر بخش عمده‌ی زیست‌شان سایه افکنده است. خشونتی که هم در ساختارِ سلسله‌مراتبِ باشگاه‌های حرفه‌ای وجود دارد، هم در ادبیاتِ رسانه‌های جمعی که وظیفه‌ی اصلی‌شان مراقبت از منافعِ تجاریِ شرکت‌های غول‌پیکر است، و بازتاب آن نیز در بخشی از فرهنگ هواداری. به‌راستی برای چه هواداران باید لباس بازیکن‌های به‌تازگی جابجا شده را آتش بزنند (رفتاری که هواداران تیم باستن سلتیکس با گارد رأس تیم‌شان "آیزایا تامس" از خود نشان دادند)، در ورزشگاه‌ها هزاران نفر دشنام بر زبان جاری کنند، حتی به بازیکن‌های تیم‌های رقیب حمله‌ور شوند (مانند فاجعه‌ی زدوخورد در پَلِس[۱])؟ بازی‌کن‌های سابقاً شاغل در لیگِ اِن. بی. اِی به بهترین نحو این شرایط را توضیح داده‌اند: این لیگ در درجه‌ی نخست یک تجارت است، نه ورزش.

مستند ای. اِس. پی. اِن مایکل جردن را برای روحیه‌ی "رقابتی‌"اش می‌ستاید و ادعا می‌کند به کمک همین روحیه، جردن "به تنهایی" بر تمامی مشکلات فائق شده است، فارغ از این‌که ورزش بسکتبال پیش از همه یک ورزش تیمی‌ است، نه فردی. از نظر سکاتی، برخلاف آنچه این مستند می‌کوشد نشان دهد، علت پیروزی‌های متوالیِ تیم بولز در دهه‌ی ۱۹۹۰، نه عزمِ راسخ مایکل برای "کنار زدنِ رقیبان"، آن هم به‌تنهایی، بلکه پیوندِ بازی‌کنان تیم، فداکاری و یک‌دلی‌شان بود، و این مستند با "تقدیس رقابت"، تصویر نادرستی از ورزش بسکتبال ترسیم کرده است. همکاری، فداکاری و دوستی: این است سرشتِ ورزش گروهی. درست مانند جامعه‌ی انسانی، که برخلاف ادعاهای هوادارانِ مکتبِ "بقای اصلح"، نه مبتنی بر "اصل تنازع برای بقا"، نه بر "تقدّس رقابت"، بلکه پیش از هرچیز بر همکاری بنا شده است.

اگرچه سکاتی خود یکی از میلیونرهای ورزش حرفه‌ای است، اما کتابش افشاگری‌های بسیاری در رابطه با فرهنگِ خشونت‌آمیز ورزش حرفه‌ای دارد؛ از رفتار سرشار از خشونتِ بالادستی‌ها در ساختارِ سلسه‌مراتبیِ ورزش حرفه‌ای پرده برمی‌دارد؛ به تقلب و "گاوبندی" در ورزش حرفه‌ای برای بالا رفتنِ درآمد لیگ، به گروکشیِ باشگاه‌های ورزشی در هنگام عقد قرارداد با بازیکن‌ها و محرومیت از همراهی در تمرین گروهی برای کاهش مبلغ قراردادها، تبعیض نژادی، تبعیض طبقاتی، اذیت و آزارِ سیستماتیکِ بازیکنان تازه‌وارد، قربانی شدنِ سلامت بازیکنان برای موفقیت تیم‌ها و کسبِ "چند میلیون دلار بیشتر"، تحمیل باور به وفاداریِ یک‌طرفه‌ی بازیکنان در عینِ رفتار کالایی با آنها از طرف باشگاه‌های حرفه‌ای، و دستکاریِ آمارِ مسابقه‌های ورزشی برای بالا نگه داشتنِ ارزشِ اقتصادیِ شرکت‌های سرمایه‌گذار بر "ستاره‌"ها اشاره می‌کند. از این نظر این کتاب برای اهالی کمترآشنا با ورزش حرفه‌ای، دارای افشاگری‌های ارزشمندی‌ است.

همچنین برای خوانندگانِ حرفه‌ای‌ترِ ورزش بسکتبال، روایتگر جذّاب‌ترین لحظات مسابقات بسکتبال حرفه‌ای در دهه‌های ۱۹۸۰، ۱۹۹۰ و اوایل قرن جدید است، با جزئیاتیِ متفاوت، و از نگاهِ بازی‌کنی متعهد به تیم، که بسیاری او را یکی از "بهترین مدافعان تاریخ بسکتبال" می‌دانند، همچنین چشم‌اندازهای جدیدی رو به تحلیل مسابقه‌های ورزشی می‌گشاید.


[۱] The Malice at the Palace : "فاجعه‌ی زدوخوردِ پَلِس" اشاره به درگیری بازیکنان و هواداران تیم دیترویت پیستنز (تیم میزبان) با بازیکنان تیم ایندیانا پیسرز (تیم میهمان) در روز نوزدهم نوامبر سال ۲۰۰۴ دارد.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی