به گزارش خبرورزشی، مهدی پاشازاده مدافع ملی پوش اسبق استقلال یکی از بهترین نفرات ما در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه بود و بلافاصله پس از همان مسابقات لژیونر شد، آقا مهدی بیست و یکم دی سال ۱۴۰۰ مصاحبه‌ای خواندنی با خبرورزشی پیرامون فراز و نشیب‌های زندگی ورزشی خود انجام داد که چکیده حرف‌هایش را دوباره برای شما عزیزان به رشته تحریر درآورده‌ایم:
- مرحوم مصطفی شرکا وقتی در تیم جوانان اکباتان بازی می‌کردم، نمایشم را دید و پیشنهاد داد به استقلال بروم. شاید باورتان نشود دو هفته قبل از اینکه به استقلال بروم، در ورزشگاه شهید شیرودی بازی می‌کردیم و صدای تشویق تیم بزرگسالان استقلال توسط جمعیت را می‌شنیدم اما ناگهان خودم را کنار بزرگان این تیم دیدم.
- شاهین بیانی، محمد آینه چی و امیر قلعه نویی خیلی به من کمک کردند تا در استقلال موفق شوم.
- احمدرضا عابدزاده دروازه‌بان بزرگی بود ولی نمی‌دانم چرا با من خوب نبود؟ در استقلال با وجود اینکه ۱۸ سال داشتم، پدیده شدم اما عابدزاده در جلسه آخر فصل مقابل بقیه بازیکنان طوری رفتار کرد که انگار تمام گل‌های خورده تیم تقصیر پاشازاده بوده است! یادم می‌آید زمانی که صورتم به سمت زمین حریف بود، عابدزاده توپ را به پشت سر من پرتاب می‌کرد تا لو برود و مهاجم رقیب آن را بگیرد! این حرکت عابدزاده برای خراب کردن مهدی پاشازاده جوان حتی به قیمت گل خوردن استقلال در آن مقطع را هرگز متوجه نشدم!
- از اینکه تعداد بازی‌های ملی ام نسبت استعدادم زیاد نیست هرگز شکایتی نکرده‌ام چون احترامی که الان مردم به من می‌گذارند را شاید به بعضی‌ها با حدود ۱۰۰ بازی ملی هم نگذارند. در جام جهانی ۹۸ فرانسه فیکس بازی کردم، به تیم منتخب جهان دعوت شدم و لژیونر هم شده‌ام. دیگر چه می‌خواهم؟
-در اولین دربی که سال ۱۳۷۰ بود، هنوز حتی ۱۷ سالگی را هم کامل پر نکرده بودم اما مامور مهار ناصر محمدخانی شدم. به زعم کارشناسان نمایش خوبی هم ارائه کردم و کیهان ورزشی فردای آن روز تیتر زده بود: "این جوان آینده‌دار استقلالی را خوب به خاطر بسپارید" مرحوم پورحیدری چند ساعت قبل از شروع آن مسابقه من را کنار کشید و گفت امروز فیکس بازی میکنی.
- با کریم باقری از زمانی که در تیم ملی جوانان شاگرد مرحوم محمود یاوری بودیم رفیق هستم. ما هر دو آذری زبان بودیم و کریم آن زمان هرگاه تهران می‌آمد، منزل ما بود.
- در تیم ملی بزرگسالان چوب استقلالی بودنم را خوردم. در مقطعی علی آقا پروین سرمربی تیم ملی بود و پس از آن هم مهندس عابدینی رییس فدراسیون فوتبال شد و این مساله ناخودآگاه روی انتخاب نفرات تاثیر می‌گذاشت. مگر می‌شود شما ۱۷ سالگی در دربی بدرخشی ولی به تیم ملی حتی دعوت هم نشوی؟
- قبل از اینکه به استقلال بروم، پرسپولیسی‌ها دنبالم بودند اما انتخابم از همان اول استقلال بود چون ناصر حجازی را دوست داشتم و به مکتب استقلال هم علاقه فراوانی داشتم.
- در دوره آقای مایلی کهن حتی هنگامی که تیم ملی بازی دوستانه داشت هم به من فرصت حضور در میدان نمی‌رسید! البته به هر حال سلیقه مربی است.
- اگر بگویم هنگامی که علی اکبر استاد اسدی در ترکیب تیم ملی فیکس بازی می‌کرد ناراحت نمی‌شدم، دروغ گفته‌ام. استاد اسدی همزبان و رفیقم بود. ما دوران خوبی با هم داشتیم ولی باورم نمی‌شد وقتی در دفاع استقلال آقایی میکنم، فیکس تیم ملی نباشم.
-در بازی پلی آف مقدماتی جام جهانی مقابل ژاپن استاد اسدی به خودمان گل به خودی زد تا والدیر ویرا صدایم بزند و به زمین بفرستد. از آنجا به بعد فیکس تیم ملی شدم.
- در مسابقه برگشت مقابل استرالیا دو بار توپ را از روی خط دروازه بیرون کشیدم ولی به نظر خودم جدال مقابل یوگسلاوی بهترین نمایشی بود که با پیراهن تیم ملی ارائه کردم.
- بعد از صعود به جام جهانی، تیم میدلز بورو انگلیس به من پیشنهاد داد ولی پس از مشورت با دوستان و نزدیکانم تصمیم گرفتم راهی بایر لورکوزن آلمان شوم. از بابت ترانسفرم ۹۰۰ هزار مارک به باشگاه استقلال رسید.
-در جام جهانی فرانسه ما یک نیمه خوب مقابل آلمان داشتیم ولی در نیمه دوم همه چیز برهم خورد. با احترام به آقای جلال طالبی معتقدم اگر مربی جاه طلب‌تری روی نیمکت بود، می‌توانستیم آلمان را شکست بدهیم.
- بعد از پیوستن به بایرلورکوزن روی من به عنوان یک مهره فیکس حساب می‌کردند اما در اثر برخورد با امرسون برزیلی ربات صلیبی ام پاره شد و بدشانسی سراغم آمد. در نهایت هم به عنوان بازیکن قرضی در اختیار فورتناکلن قرار گرفتم. تیمی که هارولد شوماخر دروازه‌بان معروف تیم ملی آلمان سرمربی آن بود و همسرش هم ایرانی بود. البته آن زمان نامزد بودند ولی من را به جشن عروسی خود هم دعوت کردند.
- بدشانسی ام در فورتنا کلن تکمیل شد و در هفته پنجم دوباره همان زانوی آسیب دیده قبلی ربات صلیبی پاره کرد.پزشکان گفتند باید برای همیشه از فوتبال خداحافظی کنم اما تسلیم نشدم، جراحی کردم و ۱۸ ماه بعد برگشتم استقلال. بعد از آن هم به راپیدوین پیوستم.
- اگر بخواهم تیم منتخب استقلال را انتخاب کنم مرحوم ناصر حجازی را درون دروازه می‌گذارم. خودم و رضا حسن‌زاده فاع وسط می‌شویم، جواد زرینچه و آندرانیک اسکندریان مدافعان راست و چپ ما هستند، مهدی فنونی‌زاده هافبک دفاعی می‌شود، مجید نامجو مطلق و مرحوم ایرج دانایی فرد هافبک‌های راست و چپ قرار می‌گیرند، امیر قلعه نویی هافبک تهاجمی خواهد بود و در خط حمله هم زوج حسن روشن همراه با مرحوم غلامحسین مظلومی بازی میکنند. هدایت این تیم را نیز به مرحوم منصور پورحیدری می‌سپارم.
