چند روز پیش بود که خسرو حیدری و تیمش (تیم امید استقلال) در یک ضیافت ناهار دسته جمعی در تهران گرد هم آمدند. تیم خبرورزشی برای پوشش خبری این دورهمی جالب و همینطور گفتگو با خسرو حیدری، سرمربی امید استقلال آنجا حضور داشتند.
گفتگو با خسرو حیدری مفصل، بدون تعارف و سرشار از ناگفته ها بود. از دوران بازیگری و اتفاقاتی که با مربیانش رخ داد گرفته تا حالا که خودش مربی است. از کار با بازیکنان جوان گرفته تا مشکلات آکادمی استقلال. هم از لزوم سرمایه گذاری بر بازیکنان جوانان صحبت شد هم از اینکه چرا استقلال باید میلیاردها خرج جذب بازیکنان جوان کند وقتی می تواند بهترین بازیکنان را در آکادمی خودش پرورش بدهد.
دوران سرمربیگری ساپینتو، نکونام و همینطور فرهاد مجیدی نیز بخش هایی دیگر از این گفتگو را به خود اختصاص داد. در پایان گفتگو از او پرسیدیم لقب "حیدری فابرگاس" از کجا آمد و همچنین سقف آرزوهایش در مربیگری کجاست.
بیننده و خواننده گفتگوی مفصل من (سامان خدائی) با خسرو حیدری باشید.
سلام و درود به تمام شما مخاطبان عزیز خبر ورزشی. امروز میهمان ما جناب آقای خسرو حیدری هستند. سلام، خیلی خوش آمدید به خبرورزشی.
خسرو حیدری: سلام عرض میکنم خدمت شما و همکارانتان، در خدمتتان هستم.
ابتدا توضیحی برای مخاطبانمان بدهم که امروز ما اینجا هستیم. در ضیافت ناهار امیدهای استقلال حضور داریم و خسرو حیدری نیز حضور دارد. اعضای تیم هم بودند و جو صمیمیای بود. حالا تصاویرش را میبینید. نظر شما درباره این جو چطور است؟ فلسفهاش چیست؟ و چرا این برنامهها را برای تیم برگزار میکنید؟
خسرو حیدری: خب، چون ما با بچههای آکادمیک کار میکنیم و جوان هستند، نیاز دارند که هر از گاهی از فضای فوتبال دور باشند. دوستان ما نیز هستند که بچهها را به رستورانها و جاهای دیگر میبرند تا دور هم باشند و بگویند و بخندند و رفاقتشان بیشتر شود. این کار را از ساپینتو یاد گرفتم. زمانی که ساپینتو به ایران آمد و با جو فوتبال ایران آشنا نبود، بعد از سه چهار هفته اولین برد که آوردیم، بچهها را به رستوران دعوت کرد. این کار به یک عادت تبدیل شد و هر از گاهی یکی از بازیکنان تیم رستوران میگرفت و بچهها را دعوت میکرد.
تاثیرش هم دیده میشود. قطعا تیم نزدیکتر میشود و مثل یک خانواده. تاثیر روحی و روانیاش هم در کار مشخص است.
خسرو حیدری: بله، چون فضای فوتبال کاملا فشرده است و بازیکنان چند ساعت تمرین سخت دارند و تحت فشار زیادی هستند. این دورهمیها باعث ریکاوری روحی و روانی میشوند و تاثیر مثبتی دارند. همچنین، ما اکنون در نیم فصل هستیم و چند بازیکن جدید هم اضافه شدهاند که در همین دورهمیها سریعتر با هم دوست میشوند و تیم واقعا معنای تیم بودن را حس میکند.
در دنیای فوتبال، خصوصا مربیان جوانتر و امروزیتر، فاصله سنی کمتر است، این کمک میکند؟ شما هم مربی جوانی هستید و فاصله سنی زیادی با بازیکنان ندارید.
خسرو حیدری: بله، من چهار پنج سال پیش فوتبال را کنار گذاشتم و تا چند سال پیش مثل همین بچهها بازی میکردم و شرایطشان را کاملا درک میکنم. سعی کردم که بیشتر به عنوان برادر بزرگتر کنارشان باشم. دیدن این بچهها من را یاد خودم میاندازد که در همان سن و سال با چه شرایط سختی تمرین میکردم. فوتبالیستها اکثرا از لحاظ مالی ضعیف هستند و حتی بهترین فوتبالیستهای دنیا هم زمانی توپ جمع کن بودند. فوتبال کلا یک ورزش سخت است.
بچهها در این سن و سال بیشتر چه چیزهایی میخواهند؟ توصیه تاکتیکی، رفاقت، احترام؟ چه چیزی برایشان از مربی مهمتر است؟
خسرو حیدری: این بچهها در سن آکادمی هستند و نیاز به یک پکیج کامل از کار فنی و روحی روانی دارند. باید به آنها آموزش دهیم که چگونه زندگی کنند. من متوجه شدم که نگاه کافی به آکادمی وجود ندارد و آن را می توانی از رفتار بازیکنان بفهمی، بسیاری از بازیکنان چیزی یاد نگرفتهاند. حتی نمیدانند چه غذایی باید روز بازی بخورند یا شبها چه ساعتی بخوابند. در اروپا بچهها از سنین پایین به مدرسه فوتبال میروند و یاد میگیرند که اگر بخواهند فوتبالیست حرفهای شوند، چه شرایطی نیاز است. در ایران بازیکن با استعداد بالا میآید اما نواقصی وجود دارد که به او لطمه میزند. نمی داند در چه شرایطی کدام کار را انجام دهد. من بیش از بحث فنی روی رفتار حرفه ای آنها کار کنم. استعداد داشتن به تنهایی شما را فوتبالیست نمی کند. چون من سعی کردم مانند برادری بزرگتر به آنها آموزش دهم و همیشه به آنها میگویم که روی زمین چمن من شوخی ندارم، ولی بیرون از آن مثل برادرتان هستم و میتوانید مشکلاتتان را با من مطرح کنید.
زمانی که در این سن و سال بودید، از مربی چه انتظاراتی داشتید؟ رفاقت، احترام، بار فنی بالا؟ کدامیک برای شما مهمتر بود؟
خسرو حیدری: در سنین پایین، دوست داشتم همه چیز را یاد بگیرم، چه فنی و چه اخلاقی. فوتبال یک ورزش حرفهای است و باید مجموعهای از آیتمها کنار هم باشد تا شما فوتبالیست شوید. من به بازیکنانم همیشه میگویم که شما استعداد دارید و باید خود را روی زمین چمن نشان دهید. اگر درست استفاده نکنید، به اهداف خود نمیرسید. من خودم هم در سن شما بودم و شرایط مالی سختی داشتم. سعی کردم همیشه از پتانسیل خود استفاده کنم و تجربیاتم را در اختیار آنها بگذارم. از آنها می پرسم شما به جز فوتبال چه کاری بلد هستید؟ همه نگاه می کنند، چیزی نمی گویند. می گویم از این استعداد استفاده کنید، بعد مالی و معنوی شما را می تواند دگرگون کند این فوتبال، از آن استفاده کنید. باید قدردان فوتبال باشند. چندتا از آنها کار می کنند، کار راحتی هم نیست. به آنها می گویم من اگر جای شما بودم در این دو ساعت طوری تمرین می کردم که دیگر نیاز نباشد آن کار سخت بیرون را انجام دهم.
آیا مربیانی که در ردههای پایه با آنها کار کردید را به خاطر دارید؟
خسرو حیدری: بله، من مربیانی مانند آقای علی نقویان، حمید درخشان در تیم ملی جوانان، خدابیامرز مجید پروین، صمد مرفاوی و خدا بیامرز رضا احدی را به خاطر دارم. همچنین با مربیان خارجی در امید نیز کار کردم و از هر کدام چیزهایی یاد گرفتم، چه از لحاظ فنی و چه اخلاقی.
آیا با آنها در ارتباط هستید؟
خسرو حیدری: با اکثرشان در ارتباط هستم چون اکنون هم در فوتبال پایه هستیم و بسیاری از آنها را میبینم.
میگویند زکات علم و دانش، آموزش آن است. چه لذتی دارد این آموزش به نسل جوان و مربیگری؟
خسرو حیدری: بسیار لذتبخش است و اینکه میتوانم روی جوانانی که تازه میخواهند فوتبالیست شوند تاثیر مثبت بگذارم، برایم بسیار زیباست. همیشه به آنها میگویم که تجربیاتم را در اختیارتان میگذارم و باید از آنها استفاده کنید. اگر پنج سال دیگر به صحبتهایم فکر کنید یعنی تاثیری روی شما نداشتهام. همین لحظه از چیزی که می گویم استفاده کنید، آن را تجربه نکنید، تجربه من را استفاده کنید.
برخی مربیان هستند که مثلا همیشه به شاگردانشان میگویند که من خودم در جام جهانی بازی کردهام، من با فلان بازیکن هم تیمی بودم، این کار و آن کار را کردم و این موضوع میتواند اعصاب بازیکن را به هم بریزد. شما از این مربیان نیستید؟
خسرو حیدری: ما خودمان هم این دوره را طی کردیم و مربیانی داشتیم که برخی تعریف میکردند و برخی نه. بازیکن باید بداند با چه شخصیتی کار میکند و از چه کسی یاد میگیرد. اگر بازیکنان مربی را قبول داشته باشند، هر چه بگوید را قبول میکنند. مهمترین چیز این است که بازیکنان مربی را قبول داشته باشند. اگر قبول نداشته باشند مربی هرچه بگوید، تاکتیکی، اخلاقی، بازیکن قبول نمی کند.
من یاد یک خاطره افتادم. ما بازی دربی را داشتیم و آقای قلعهنویی فیلم بازی خودشان را پخش کردند. فیلم از دربیها و بازی تیم ملی بود که مثلا امیرخان سانتر کرد و علی دایی گل زد. فیلم تمام شد، به امیرخان گفتم یک پیشنهاد برای شما آمده، چون فقط فیلم خودت را نشان دادی. این هم یک خاطره جالب بود. البته با آقای قلعهنویی، چون من آن موقع با ایشان خیلی شوخی میکردم و خیلی نزدیک بودم، به همین دلیل این را در جلسه مطرح کردم. ولی خب بازیکن باید بداند که با چه کسی دارد کار میکند.
بله، بیشتر از این بابت پرسیدم که بعضی مربیها بازیکنان را عصبی میکنند و لجشان را در میآورند. البته قطعا همه بازیکنان با مربیهایی برخورد داشتند که رفتارهای اذیتکننده بروز دادند.
ببینید مربیها خیلی متفاوت هستند. مربی یک نفر است، شما ببینید در یک تیم بیست تا، بیست و پنج بازیکن است و شما نمیتوانید فقط روی یک نفر فوکوس کنید. همیشه در حال مرور بیست و پنج نفر در ذهن خود هستید ولی مربی یک نفر است و خیلی راحت میتوانید آنالیزش کنید. به همین دلیل رفتارهایش میتواند بعضی مواقع نمی توان گفت روی مخ... هر مربی یک ایده و یک تفکر دارد. یک مربی داد و بیداد میکند، یک مربی آرام است، یک مربی بیشتر صحبت میکند. من خودم همه نوع مربی را دیدهام دیگر، با خیلی از مربیان کار کردهام، چه ایرانی چه خارجی.
یک جایی احترام من نسبت به شما چند برابر شد و احتمالاً احترام خیلیهای دیگر، چه در کار رسانه و چه در کار فوتبال. شما پشت دستیارتان ایستادید حتی به قیمت حتی اخراج. ماجرا چه بود؟
خسرو حیدری: فکر کنم سه چهار ماه است که ما در آکادمی هستیم و واقعاً اتفاقاتی رخ داد که دردآور بود. نمیتوانم بگویم که مشکل بود. واقعاً با خودم تصمیم گرفتم که اگر به آکادمی آمدم، تاثیرگذار باشم. نه اینکه فقط بیایم و چند ماه مربیگری کنم و بروم. چون من خودم در این تیم بزرگ شدم و دلم برای این تیم میسوزد. واقعاً این همه پتانسیل داریم، این همه بازیکن داریم که میتوانند در آکادمی استقلال بازی کنند. نمیتوانم درک کنم که استقلال آکادمی داشته باشد و بعد برای یک بازیکن جوان از یک تیم دیگر میلیاردها تومان پول رضایتنامه بدهد. بازیکنی که در آکادمی بزرگ شده، شرایط استقلال را میداند و اگر کسانی دلسوزانه کار کنند، این بچهها را پرورش دهند و یاد بدهند، به راحتی میتوانند در تیم بزرگسالان بازی کنند.
خوشبختانه امسال برای اولین بار این اتفاق افتاده و ما بازیکنی به نام هاشمینسب داریم که سال اول امیدش است. او تازه از جوانان به تیم امیدها آمده است اما می بینید مربی مثل آقای موسیمانه اهمیت میدهد و یک جوان را در زمین میگذارد. حسام اسکندری هم همینطور است که الان این دو نفر با تیم حتی به دبی هم رفتند. من به عنوان مربی افتخار میکنم که این بچهها عاقبت به خیر میشوند و به جایی که میخواستند میرسند. نکته دوم اینکه ما از آکادمی با قراردادهای پنجاه میلیونی و صد میلیونی بازیکن میآوریم و او را تبدیل به بازیکنی میلیاردی میکنیم.
چرا نباید بازیکنان بیشتری به فوتبال بزرگان معرفی کنیم؟ الان خوشبختانه آقای پیتسو هم نگاه خوبی دارد. من به بازیکنان میگویم که شانس در خانهتان را زده است که میتوانید خودتان را نشان دهید. این موقعیتی است که شما دیده میشوید. زمان ساپینتو، از تیم امید بازیکن میگرفتیم، ولی شرایط تیم ما اینقدر خوب بود که آنها فقط میآمدند تمرین میکردند. ولی الان شرایطی در استقلال داریم که یک مربی آمده است و این بازیکنان میتوانند دیده شوند. ما هم تمام توان را می گذاریم بازیکن برای بزرگسالان استقلال آماده کنیم.
من پیشنهادهایی از تیمهای لیگ یکی و حتی تیمهای لیگ دویی داشتم اما به خاطر خاطرات بدی که از دوره خوشه طلایی بود، من تصمیم گرفتم که بیایم تیم امید استقلال و افتخار کنم که در باشگاه خودم خدمت میکنم. این تیم مثل خانه خودمان است. شاید درست نباشد بگویم اما اکثر خرجهای تیم امید را خودم و چند نفر از دوستانم دادهایم. برخی از بازیکنان ما که شهرستانی هستند، با پاداش بردی که دوستان ما به آنها میدهند، یک هفته ۱۰ روز زندگی را می گذرانند، این برای باشگاه استقلال خوب نیست. حالا خدا را شکر هلدینگ خلیج فارس آمده است که از نظر مالی و وجهه خوبی در کشور دارند، باید از پایه شروع کنند. نگاهشان به استقلال طوری باشد که می خواهند یک ساختمان را از پی بسازند، نگاهشان به فوتبال پایه باشد.
در این سه چهار ماه مشکلاتی داشتیم که شاید درست نباشد همه آنها را بگویم، مسائل درون خانوادگی است اما هلدینگ آمده و در این چند ماه جلسات خوبی هم داشته ایم. امیدوارم برنامه های تیم پایه را اجرا کنند. اگر برنامه ها اجرا شود قول می دهم تیم های پایه هر سال سی چهل درصد بازیکن به تیم بزرگسالان بدهند.
پس این حمایت فقط از کادر فنی نبوده، بلکه از تیم هم بوده است.
خسرو حیدری: فرقی نمیکند. ما وقتی مشکلات را بیان میکنیم، کسی با کسی مشکل شخصی ندارد، مسائل تیم بوده. حتی اگر دستیار من هم درباره مشکلات باشگاه صحبت کرده، حرفهای من را زده است، هیچ فرقی نمیکند. من زمانی که بازی میکردم، سالی کلاً شاید دو سه مصاحبه میکردم. خبرنگاران بعد از دربی امیدها آمدند و گفتند که صحبت کن. گفتم من بزرگسالان هم دربی بازی میکردم، زیاد مصاحبه نمیکردم. دستیارم صحبت کرد و حرف های ما را گفت، اگر من هم حمایت کردم، بخاطر این بود که مشکلاتی داشتیم که با هم با آنها دست و پنجه نرم کردیم.
مثلا در تماس تلفنی به آقای سمیعی گفتم که با بازیکنان جوانی که با بزرگسالان تمرین میکنند، قرارداد بلندمدت ببندید. اینها باید بازیکن استقلال باشند. این بازیکنان میتوانند به تیم بزرگسالان کمک کنند. هم برای خود بازیکن خوب است که می بینید به او اهمیت دادند و دیده شده و هم برای استقلال خوب است...
سرمایهگذاری بلندمدت است دیگر.
خسرو حیدری: بله این بازیکنان میتوانند در آینده قیمتهای بالاتری داشته باشند و به استقلال کمک کنند. ما در همین تیم امید چند هفته پیش با تیم سایپا و پیکان بازی کردیم و ستارههای آن تیمها پارسال بازیکنان استقلال بودند. متاسفانه من نمی دانم برخی از دوستان قبلا در آکادمی چه کار می کردند. بازیکنان وقتی قرارداد میبستند، از تیم جدا میشدند و این نرمال نیست. نرمال این است که بازیکنسازی کنیم و بازیکنان شایستهای به تیم بزرگسالان معرفی کنیم. در تمام دنیا همین است اما متاسفانه برخی در آکادمی فکر منافع شخصی بودند.
در استقلال باید بازیکن شایسته بازی کند. از خیلی جاها تماس گرفتند فلان بازیکن بیاید، جلوی آنها ایستادم. در دوران بازیگری هم صداقت داشتم. سعی کردم چیزی که در توانم است را برای تیمم بگذارم. الان هم همین است، بازیکن سفارشی نمی آورم اما متاسفانه بازیکنانی سفارش شدند از این ارگان و آن سازمان که به خود جرات می دهند چنین چیزی را مطرح کنند. اصلا به من گفتند برخی تیم ها در لیگ برتر الان دست ماست! ما می توانیم بعدا از شما استفاده کنیم. گفتم پس این بازیکنان را ببر همان تیمی که الان دست شماست!
من از بازیکنی در تیم امید استفاده می کنم که بتواند در بزرگسالان بازی کند. الان هم حداقل شصت هفتاد درصد تیم من قابلیت بازی برای بزرگسالان را دارند. البته قبل تر این اعتماد به نفس را نداشتند. تلاش کردیم چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ اخلاقی که همه آنها دوست دارند برای بزرگسالان بازی کنند.
یک تشکر از پیتسو موسیمانه هم اینجا داشته باشم. سر تمرین با او صحبت کردم، به من گفت فقط بازیکن بساز و به من بازیکن بده. من لذت بردم از این تفکر او.
بحث همان منافع است؛ یعنی منافع تیم و آکادمی وسط باشد یا منافع شخصی. یک بخش دیگر هم حمایت است. مربیان بسیار مطرحی داشتیم که به خاطر اینکه عمر مربیگری خود را چند هفته طولانیتر کنند، پشت کادر خود را خالی کرده و علیه بازیکنان صحبت کردهاند. این موضوعات را هم متاسفانه قطعا دیدهایم.
خسرو حیدری: وقتی ما یک کاری را شروع میکنیم، این یک کار گروهی است و همه به هم متصلاند. ما باید همه آنچه که داریم را با صداقت برای این جوانان بگذاریم تا آنها هم استفاده کنند و به جایی که میخواهند برسند. خیلی جالب است به شما بگویم که مبالغی در تیمهای پایه رد و بدل میشود بابت بازی کردن در تیمها که اصلا باور نمیکنید. شاید من هم فکر نمیکردم، ولی پیشنهاداتی با مبالغ بالا میدهند که برخی افراد در تیم بازی کنند. خوشبختانه ما جلوی این کار را در امیدهای استقلال گرفتیم و هر کسی که شایسته باشد به تیم میآید. من به خود بازیکنان میگویم که حق شما را به کسی که شایستگی ندارد نمیدهم که جای شما بازی کند. هر کسی که شایسته باشد، به تیم امید استقلال میآید و بازی میکند.
متاسفانه این موضوع آنقدر زیاد شده که در خیلی از تیمها عادی شده است. میگویند فلان تیم چند بازیکن پولی دارد. این لفظ زشت است و این وضعیت اصلا خوب نیست.
خسرو حیدری: شاید تیمهایی باشند که خرج تیمشان بالاست و به هر حال از این روش استفاده کنند که بازیکنان مالی بیاورند. ولی در استقلال و پرسپولیس نباید این اتفاق بیافتد.
شما با مربیان زیادی کار کردید، چه داخلی چه خارجی، چه ملی و چه باشگاهی. تجربه کار با کدامیک از آنها الان بیشتر به کارتان میآید؟
خسرو حیدری: من در زمان بازیگری با مربیان زیادی کار کردم. آخرین شان هم کیروش بود که تقریبا هشت نه سال با او کار کردم و خیلی چیزها از او یاد گرفتم. دیسیپلینی که داشت و تعهد کاری که داشت واقعا جالب بود. در مربیگری هم که چند سالی است شروع کرده ام، بیشتر کارهای مربیگری را از ساپینتو یاد گرفتم. او واقعا یک مربی حرفهای بود و از کار کردن با او لذت میبردم.
بعد از قطع همکاری ساپینتو با استقلال، این شایعه شد که شما به حجت کریمی گفتید که من را به عنوان سرمربی استقلال بگذارید. واقعا چنین چیزی اتفاق افتاد؟
خسرو حیدری: واقعا خیلی جالب است. شما ببینید، من خسرو حیدری واقعا حداقل میدانم که هر کسی یک جایگاهی دارد. در این بیست سالی که در فوتبال بودم همیشه جایگاه خود را میدانستم و هیچوقت بیشتر از آن نخواستم. وقتی من دستیار ساپینتو بودم، دوست داشتم که او بماند. حتی به حجت کریمی گفتم که قرارداد او را تمدید کنید. چون یادم است که هفت تا گل به تراکتور زدیم، اما قرارداد ساپینتو تمدید نشد. من آنجا متوجه شدم که میخواهند ساپینتو را رد کنند. من هیچوقت چنین حرفی نزدم که من سرمربی باشم و حتی وقتی که مطرح شد که به عنوان سرمربی موقت باشم، چون نکونام رفته بود، آن زمان هم نخواستم.
همین را میخواستم بپرسم. اینجا باز هلدینگ با شما صحبت کرد یا نه؟
خسرو حیدری: صحبت کرده بودند که شما هم یکی از گزینهها هستید و سهراب بختیاری زاده هم بود که او را انتخاب کردند که آن دو سه بازی را سرمربی باشد و بعد مربی خارجی بیاید. در زمان ساپینتو هم من هیچوقت از کسی نخواستم که من را به عنوان سرمربی بگذارد.
یکی از مدیران سابق آکادمی استقلال ادعا کرده بود که مجتبی هاشمینسب کشف من است. این مطرح شد. سردبیر ما هم گفت که به خدا اگر سه تا عکس به او نشان دهید نمیتواند تشخیص بدهد کدام مجتبی هاشمینسب است. واثعا این کشف چه کسی بود؟
خسرو حیدری: متاسفانه، در مشکلاتی که پیش میآید کسی نمیآید جلو بگوید که من هم در این مشکلات بودم. ولی وقتی یک بازیکن مثل هاشمینسب به تیم بزرگسالان میآید، خیلیها میخواهند به نام خودشان بزنند. مجتبی هاشمینسب به نام من نیست. مجتبی هاشمینسب مال آکادمی استقلال است و یکی از بازیکنانی است که چندین سال در آکادمی بازی کرده و تلاشش را کرده و به تیم بزرگسالان رسیده است. فقط ما امسال یک فرآیندی را برای آنها درست کردیم که راهشان را درست بروند و پله پله بالا بروند.
مجتبی هاشمینسب نیم فصل آمد و به من گفت که میخواهد از استقلال برود. گفتم چرا؟ گفت تیم نفت و گاز گچساران من را میخواهد. به او گفتم که فکرت را بزرگ کن. تو باید به تیم بزرگسالان استقلال فکر کنی نه هر تیم لیگ یکی. تو با این پتانسیلی که داری میتوانی در لیگ برتر و حتی در باشگاه استقلال بازی کنی. میتوانی از او بپرسی. آن روز هم پدرش تماس گرفت و تشکر کرد. به او گفتم که دیدی بهت گفتم فکرت را بزرگ کن. الان هم میگویم که باید به جام جهانی فکر کنی. همیشه وقتی به یک چیزی میرسی، باید فکرت را بزرگ کنی. نباید رویاپرداز باشی. باید واقعبین باشی ولی با پتانسیلی که داری، اعتماد به نفس داشته باشی که میتوانی از آن هم بالاتر بروی.
ما الان بازیکنانی داریم که مثل هاشمینسب هستند. حسام اسکندری هم مهاجم نوک بوده که تصادف خیلی بدی داشت پنج شش ماه پیش، چند ماهی دور از میادین بود. او به تیم ما آمد و همش میگفت که باید به بزرگسالان برود، میگفت که دیگر در امیدها خیلی بازی کرده است. به او گفتم که حسام، تو الان یک دوره بدی را داشتی. تصادف داشتی و رسیدی. بیا، ما به شرایط آرمانی میرسانیمت و میتوانی به باشگاه استقلال بروی یا هر تیمی که خواستی. حسام اسکندری هم دو شب پیش که میخواست به دبی برود، تماس گرفت و تشکر کرد. گفت که شما راه درست را به من یاد دادید. من کار خاصی نکردم. من فقط تجربهای که داشتم را مثل یک برادر بزرگتر به او منتقل کردم. گفتم که باید در تیم ما بازی کنی و به شرایط آرمانی برسی و دوباره به بزرگسالان بروی.
وقتی که سهراب بختیاریزاده مربی شد، او حسام اسکندری را میخواست، ولی من ندادم. گفتم که او هنوز به مرز آمادگی نرسیده است که بتواند به تیم بزرگسالان کمک کند. او خیلی ناراحت شد. قهر کرد و چند روز به تمرین نیامد. من گفتم که تو شرایط بازی کردن در تیم بزرگسالان را الان نداری، چون تازه با تیم ما تمرینات را شروع کردهای و چون کتفش آسیب دیده بود، به بازیکنان دیگر گفتم که به او تنه نزنند. فقط بیاید در بازی باشد که اعتماد به نفسش دوباره برگردد و بتواند بازی کند.
گفت که شما زحمت کشیدید و من الان خیلی خوشحالم. گفتم که من میدانستم که تو میتوانی به اینجا برسی ولی باید به موقع باشد. الان شرایط خوبی پیش آمده که یک مربی با دل و جرات (موسیمانه) آمده که این جوانان میتوانند خودشان را نشان دهند.
بیتعارف میپرسم، گفتید که این بازیکنان کشف کسی نیستند. اینها محصول آکادمی استقلال هستند. آیا باشگاه استقلال آنقدر که باید برای آکادمی وقت گذاشته، پول گذاشته؟ منابع گذاشته یا نه، این بازیکنان همت مربیان پایه بودهاند؟ این بازیکنان مدیون استعداد خودشان بودهاند؟
خسرو حیدری: اینها سالانه میآمدند و یک قراردادی میبستند. در سطح تهران استعدادهایی هستند که در تیمهای استقلال، پرسپولیس، سایپا و پیکان میچرخند و این هنر باشگاه استقلال است که اینها را جذب کند و نگه دارد. متاسفانه ما هم مثل هاشمینسب خیلی بازیکن داشتیم. یعنی در این چند ساله من میتوانم بگویم حداقل بیست تا بازیکن از زمان خود من که با ساپینتو بودیم، حداقل بالای بیست تا بازیکن از استقلال جدا شدند. یعنی قرارداد داشتند ولی پولشان را نگرفتند. چون میدانید در قراردادهای امید اگر پولشان را تا یک درصدی نگیرند، خیلی راحت میتوانند بروند هیات فوتبال و فسخ کنند و این خیلی بد است. اصلاً مبلغی هم نیست، ولی انقدر باشگاه استقلال مشکلات دارد که هیچوقت نتوانسته به آکادمیاش خوب بپردازد. ولی واقعاً الان وقتش است که وقتی یک بازیکنی مثل هاشمینسب، حسام اسکندری و بازیکنان دیگر اضافه میشوند و این پتانسیل را دارند که بروند با بزرگسالان تمرین کنند و حتی بازی کنند. خب، چرا ما این کار را نکنیم؟ واقعاً باید هولدینگ یک برنامه خوب بریزد که ما از بازیکن جوان حداقل بینیاز باشیم.
دلیلش فقط همان مشکلات آکادمی است؟ چون آکادمی واقعاً سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری روی آینده تیم، سرمایهگذاری روی بازیکنان. اصلاً کلاً در فوتبال این بیتوجهی به آکادمی وجود دارد. دلیلش چیست؟ شاید مثلاً یک دورهای یک مدیری بیاید در استقلال، پرسپولیس یا هر باشگاه مطرح دیگری و یک مدت توجه کند به آکادمی. دوباره آن مدیر برود و بشود همان آش و همان کاسه. چکار کنیم که این بشود فرهنگ فوتبال ما که آقا، این توجه به آکادمی باشد؟ به خدا به نفع تیم و باشگاه است.
خسرو حیدری: قطعاً به نفع تیم است، ولی متاسفانه همیشه میگویند مرغ همسایه غاز است. مثلاً شما فلان جوان را از یک تیم میگیری و میآوری و میلیاردها تومان هم پول رضایتنامهاش را میدهی. تازه شاید آن شرایط بازیکنی که در آکادمی است هم نباشد که بیاید رشد کند، ولی متاسفانه میگوییم چون در لیگ برتر بازی کرده و میتواند به استقلال کمک کند. ولی واقعاً این درست نیست. ما میتوانیم تیم استقلال را با همین آکادمی و با مبالغ پایین بسازیم. وقتی یک بازیکن ۱۰۰ میلیون قراردادش است، چرا نباید یک حقوق ماهیانه بگیرد که خرج خودش کند. اصلاً نمیگوییم سرمایهگذاری. چون آن بازیکن در آن سن نیازی به سرمایهگذاری ندارد ولی نیاز دارد که یک پولی در جیبش باشد که بتواند یک غذای خوب بخورد. من بازیکنی دارم که به بزرگسالان رفته و ناهار نخورده بوده. حالا اسم نمیبرم، ولی این هست دیگر. یعنی بدون ناهار به بزرگسالان رفته بود که آنجا بعد از تمرین بهشان غذا میدادند. من از آنها خواستم که به بچههای ما غذا بدهند، مخصوصاً بچههایی که شهرستانی هستند. دیگه آنها واقعاً دستشان باید در جیب خودشان باشد. حالا بچههایی که تهران هستند با خانوادهشان هستند. بالاخره پدر و مادرها به هر نحوی این بچهها را آماده میکنند که بروند فوتبال بازی کنند، ولی بچهای که از خانوادهاش جدا شده و به تهران آمده، واقعاً ظلم است، این بچهها با این پتانسیل که میتواند یک بازیکن بزرگ شود، حتی پول ندارد که غذا بخورد.
در همین مورد باشگاه این اشتباه رادرباره شما هم کرد. شما، آندرانیک تیموریان، مجتبی جباری، امیرحسین صادقی و پیروز قربانی همه در استقلال بازی میکردید در ردههای سنی. بعد جدا شدید و باشگاه مجبور شد با چند برابر قیمت شما را برگردانند به جایی که تیم خودتان بوده.
خسرو حیدری: خب، حالا من و مجتبی جباری که بحث خدمت سربازی بود که از همون جوانان استقلال رفتیم تیم ابومسلم و خدمت سربازی را گذراندیم. ولی بازیکنان دیگر هم بودند که در همین آکادمی استقلال بودند و حالا آن موقع اصلاً به جوانها نگاه نمیکردند. من الان به بازیکنان جوان میگویم که شما خیلی راحت دارید در بزرگسالان تمرین میکنید. ما اصلاً شاید، ما تازه تیم ملی جوانان فیکس بودیم. یک جلسه مثلاً ما را به باشگاه استقلال میبردند که اصلاً نمیگذاشتند پایمان به توپ بخورد. ولی الان جوانها میروند خیلی راحت با بزرگسالان تمرین میکنند. من به آنها گفتم که با حفظ ادب و احترام، باید اعتماد به نفس داشته باشید که با بزرگسالان خیلی راحت تمرین کنید.
از مشکلات بیتوجهی به آکادمی گفتیم. یکی از مشکلات دیگر این است، چون فوکوس کمتری روی ردههای سنی پایینتر است، دو تا مساله خیلی مطرح میشود. حالا در رده پایینتر بحث شرطبندی و مشکل داوری را داریم. که در لیگ برتر هم مشکل داوری وجود دارد با این همه دوربین که بازی ها را پوشش میدهند. با مشکل داوری یا اصلاً با پدیده شرطبندی در این مدت مواجه شدید؟
خسرو حیدری: شرطبندی را خب نمیدانم. حالا جا دارد که از آقای میرشاد ماجدی یک تشکر ویژه بکنم که ایشان از وقتی که در هیات فوتبال تهران آمدند، سعی کردند این فوتبال پایه را پاک کنند. من دیدم تیم داوری میگذارند و دو تا ناظر ویژه هم میگذارند روی بازیها که خدایی نکرده داورها مشکلی پیش نیاورند و خیلی حواسشان هست.
ولی خب، بالاخره این چیزها در فوتبال بوده. حالا ممکن است شرطبندی یا هر چیز دیگری باشد ولی مهم این است که کسانی که در راس هستند مثل آقای میرشاد ماجدی تاثیرگذار باشند. من میبینم که ایشان واقعاً وقت میگذارد برای فوتبال پایه تهران و میبینیم که الان خیلی از بازیکنان به تیم بزرگسالان میروند. خب، پس این نشان میدهد که خیلی از تیمها مثل پیکان و سایپا دیگر بحث بازیکن پولی را شاید نداشته باشند چون به هر حال یک پشتوانهای دارند و مشکل مالی ندارند و سعی میکنند که بازیکنساز باشند مثل باشگاه فولاد و باشگاه سپاهان. در این باشگاهها قطعاً بازیکنان پولی پیدا نمیکنید ولی در تیمهایی که خرجشان را از جیب میدهند، شاید هر کاری بکنند. البته در تیمهای بزرگ هم این اتفاق افتاده که ما شاید نتوانیم تعریف کنیم ولی متاسفانه این وجود دارد. ولی باید جلویش را بگیریم. در استقلال و پرسپولیس واقعاً زشت است. نباید هیچوقت پیش بیاید که بازیکنی بخواهد به ناحق وارد تیم بشود.
گفتید که موسیمانه به شما گفته که بازیکن بساز و به من بده. آیا از وقتی که او آمده با شما مشورت هم گرفته؟ ارتباطش با شما چگونه است؟
خسرو حیدری: خب من همان جلسه اول که دیدمش، به او گفتم که من خودم اینجا بودم دو سال پیش. هر کمکی از دستم بر بیاید برای شما انجام میدهم. چند تا بازیکن که روز اول تمرینشان بود، من خودم با آنها رفتم و پرزنتشان کردم برای مربی. حتی از من پرسید که کدام بازیکن میتواند الان بازی کند. من همان هاشمینسب را به او گفتم که شما فردا میتوانید او را در زمین بگذارید و واقعاً فردایش بازی کردیم.
بعد از اینکه کاکوتا مصدوم شد، من خودم هاشمینسب را لب خط دیدم. یک ذوقی کردم، باورم نمیشد. فکر کنم اگر خودم بازی میکردم اینقدر خوشحال نمیشدم که کسی که به هر حال شاگرد خودم بوده، برای اولین بار در سطح امید دارد بازی میکند، بعد یک مربی از آن ور دنیا میآید و این را فردایش میبرد و در زمین میگذارد.
این نشان میدهد که آقای موسیمانه واقعاً چقدر به جوانها بازی دادن اعتقاد دارد. چون مربی بزرگی است. مربی بزرگ از بازی دادن به جوان نمیترسد. مربیان ایرانی خوب شاید این ریسک را کمتر بکنند. ما همین بازیکنان را زمان آقای نکونام هم معرفی کرده بودیم ولی خب، حالا چند تا تمرین رفتند ولی کلاً متوقف شد.
پس ارتباط با جواد نکونام در این حد و این مشورتها نبود آن دوره؟
خسرو حیدری: نه، نه.
یک شایعهای شنیده شد که بعد از اینکه اسم شما مطرح شد به عنوان گزینه استقلال، همان موقع که جواد نکونام هدایت تیم را به عهده داشت، دیگر جواد نکونام کاملاً قطع کرد ارتباط را و نه بازیکن گرفت از شما و نه ارتباطی بود. این درست است؟
خسرو حیدری: ببینید، در دو مقطع اسم من مطرح شد برای مربی موقت و خب بالاخره شاید طبیعی باشد که دیگر ارتباط ما با کادر فنی بزرگسالان کاملاً قطع شد و دیگر بازیکنی از ما به تیم بزرگسالان نرفت. حتی بازیکنان از من میپرسیدند که مشکل چیست که دیگر تمرین بزرگسالان نمیرویم. که دیگر حالا من نیازی نبود برای آنها توضیح بدهم و گفتم که هر وقت صلاح بدانند، به هر حال از ما بخواهند ما بهشان بازیکن میدهیم.
به عنوان یک دوست، یک کسی که سالها کنار هم بازی کردید و یک همبازی. دلیل سقوط جواد نکونام در استقلال چیست؟ جواد نکونام فاصله عرش تا فرش را خیلی سریع طی کرد. خیلی اتفاقات افتاد. اصلیترین دلیلش را چه میبینی؟ چه شد که سرنوشت به اینجا کشید؟
خسرو حیدری: خب ببینید، در استقلال واقعاً همیشه حواشی زیاد است و کسی موفق است که بتواند این حواشی را کنترل کند به هر طریقی. حالا نکونام هم پارسال خب با آن تیمی که واقعاً ساخته بود که فاقد بازیکن بود، واقعاً من سال قبلش را تحسین میکنم چون واقعاً با هیچچیز به هر حال ما دوم شدیم که میتوانستیم اول بشویم. یعنی اگر آن گل آفساید گرفته میشد، استقلال قهرمان میشد و خب ما یک نایب قهرمان سربلند بودیم و نکونام کارش را خیلی خوب انجام داد و پارسال را گذراند.
امسال چون تیم و خود ایشان بستند، سطح توقعات بالا رفت و هواداران انتظار داشتند که با آن تیمی که پارسال بازیکن نداشت و تقریباً سصت و خوردهای امتیاز گرفت و نایب قهرمان شد، این تیم مدعی اول قهرمانی باشد امسال. حواشی امسال به هر حال زیاد بود و فکر کنم آقای نکونام هم مقداری حواسشان به این حواشی رفت و مقداری کنترل تیم از دستش خارج شد. ما بدنسازی خوبی نداشتیم. حالا آن کشمکشهایی که داشتند، بدنسازی خوبی نداشتیم و دیدیم که چند هفته اول مسابقات واقعاً استقلال خیلی بد کار میکرد.
حتی الان آقای پیتسو هم که آمده، هنوز هم ترکشهایش هست و این تیم خوب بدنسازی نکرده و شاید یک سری بازیکن آماده نباشند. حالا خدا رو شکر این فیفا دی برای آقای موسیمانه خیلی خوب شد تا نفرات را بشناسند. چون ایشان روزی که آمدند، فکر کنم بازی داشتیم با خیبر. اول که بازیهای آسیایی بود که خب ایشان فقط رفتند بازی را دیدند نفرات را بشناسند. بعد دو سه روز بعدش بازی با خیبر ایشان رفتند و نشستند روی نیمکت. به هر حال هنگ کرده بود رو نیمکت که چه شده؟ تیم استقلال چه بلایی سرش آمده؟
چون ایشان وقتی به استقلال آمد، میدانست که با یکی از بهترین تیمهای آسیا میخواهد کار کند. و در مصاحبه خودشان هم گفتند که تیم دو ستاره آسیا است و من خودم یک ستاره دارم که میشود سه ستاره. و میدانست که کجا آمده و خودش هم انتظار نداشت که این شرایط را ببیند، سورپرایز شد. واقعاً سورپرایز شد و من خیلی ناراحت بودم از اینکه ایشان آمده و دست و پایش بسته است و نمیتواند کاری بکند. ولی این فیفا دی خیلی کمک کرد که ایشان هم یک نیمچه بدنسازی داشته باشد و تفکراتش را به بازیکنان نشان بدهد. من سر تمرین بزرگسالان هم رفتم. بازیکنان همه روی مثبت بودند و من با رامین رضاییان، زبیر نیکنفس، روزبه، حسینی و... صحبت کردم. با همه که صحبت میکردم، همه از ایشان راضی بودند و میگفتند که قطعاً میتواند روی تیم تاثیرگذار باشد.
از حواشی گفتید. دوران ساپینتو هم یک سری حواشی داشت. یعنی ساپینتو را استقلالیها که از نظر فنی قبول دارند اما یک سری حواشی کنار زمین پیش میآمد. با ساپینتو نزدیک بودید. آیا این اتفاق خارج از زمین هم وجود داشت؟ یعنی مثلاً آدم عصبی بود، پرخاشگری داشت خارج از زمین؟
خسرو حیدری: ببینید، خارج از زمین که خیلی آدم بگو بخند و مهربان و خیلی آدم احساسیای بود. این صفر تا صدش یک خورده زود انجام میشد. ولی در زمین کاملاً جدی بود و به نظرم مربی حرفهای بود. حالا یک مقدار زود عصبی میشد که من خودم همیشه به او میگفتم مثلاً با داور شما خیلی نباید کلنجار بروید و اگر یک موقع قراره اعتراضی هم انجام بشود، ما که دستیارش هستیم میتوانیم اعتراض کنیم. اگر هم کارت بگیریم، حتی کارت قرمز هم من بگیرم، شاید آنقدری تاثیر نداشته باشد که شما مثلاً کارت قرمز بگیرید.
متاسفانه در فوتبال ایران وقتی یک نقطه ضعفی از یک مربی خارجی پیدا میکنند، همه زوم میکنند. یعنی مثلاً ساپینتو میرفت با بازیکن خودمان دعوا میکرد، داور میآمد کارت زرد میداد، میگفت: "بابا من دارم با بازیکن خودمان دعوا میکنم." میگفت: "نه، صدایت رفته بالا." کارت زرد میداد.
دیگر نمونه بارزش بازی فینال حذفی با پرسپولیس بود که به ناحق اخراج شد. من یک مصاحبه قبلاً داشتم و گفتم تا این لحظه مشخص نشده که چرا ساپینتو اخراج شد ولی در این مصاحبه میگویم که در این فاصله مشخص شد که ایشان نباید اخراج میشد. حتی داورها آمدند صحبت کردند. خب ایشان هم آمده مربی استقلال شده. خب استقلال همیشه دیوارش کوتاه است و همه دوست دارند که استقلال بیاید پایین.
خب ایشان هم یک سری ضعفهایی داشت که روی آن زوم میکردند. وگرنه ساپینتو خیلی مربی حرفهای بود و نکات فنیاش، آن یک ذره عصبی شدنش را پوشش میداد. گزینه هم بود، همین چند وقت پیش که برگردد و ایشان هم میآمد میتوانست موفق باشد دوباره که حالا دیگر نشد. ولی خب الان به نظرم یک مربی خوب آمده با رزومه هست و در آسیا هم کار کرده. در همین دو سه تمرینی که من رفتم هم تمرینهای خیلی خوب و حرفهای داشتند و هم خیلی جدی بودند.
در رابطه با ساپینتو یک شایعهای مطرح میشد. میگفتند که سر بازی از آن نوشیدنیها میخورد و به همین خاطر بعضی وقتها رفتارش غیر عادی میشود. واقعاً همچین چیزی بود؟
خسرو حیدری: دیگر باعث تعجب است. وقتی میگوییم یک مربی حرفهای، یعنی اینکه شما سر بازی باید از یک چیز روتین پیروی کنید. بیایید سر بازی و هیچ وقت ما همچین چیزی را ندیدیم چون خیلی هم به او نزدیک بودم. به نظرم خیلیها هم دوست نداشتند ایشان هم بیاید ایران چون مربی موفقی بود.
در خصوص خود خسرو حیدری چند تا سوال در ذهن است که میخواهم بپرسم. یکیش لقبش، میگفتند حیدری فابرگاس. ولی خب همپست نبودید. مثلاً چرا حیدری کافو نمیگفتند که همپست بودید؟ از کجا آمد این لقب اولین بار؟
خسرو حیدری: خب ببینید، هر بازیکنی که به استقلال میآید، سر تمرین هواداران که میآمدند، یک اسمی را صدا میکردند و یک لقبی را به یک بازیکن میدادند. شاید هم یک لقبی را میدادند که با فامیلیاش جور در بیاید. شاید حیدری کافو نمیشد ولی حیدری فابرگاس میخورد. حالا یک خاطره جالب هم راجع به این لقبی که به من داده بودند برایتان تعریف کنم. یک بار ما بازی داشتیم در استادیوم آزادی، هواداران داشتند صدا میزدند و در میکروفون آقای فردوسیپور پخش میشد. بعد عادل میگفت که حیدری فابرگاس واقعاً یک مقدار بیربط است نسبت به پست بازیشان که آن هافبک وسط و خسرو حیدری سمت راست بازی میکند.
جالبتر آن که هواداران در استادیوم نمیدانم از چه طریقی متوجه شده بودند که عادل این حرف را در گزارشش زده. همان لحظه، فکر کنید مثلاً ده دقیقه بعد در استادیوم صدا میزدند: "عادل یادت باشه، حیدری، فابرگاسه". داشتم برای خود عادل هم تعریف میکردم. گفتم که دیگر آنجا گفتی. همانجا هواداران جوابت را دادند. من با عادل خیلی خودمانی هستم و شوخی داریم. چیز خاصی نیست. مثلاً میگفتند جباری ریوالدو، مثلاً این راست پا و آن چپ پا است.
ولی خب جدا از سبک بازی، وزنش باید با اسم بخواند دیگر.
خسرو حیدری: دقیقاً. این هم هست.
یک مساله دیگر. سقف آرزوهای خسرو حیدری در مربیگری کجاست؟ سرمربی استقلال بشود؟ یک روزی سرمربی تیم ملی بشود یا سرمربی لژیونر؟ مثل کاری که فرهاد مجیدی دارد میکند.
خسرو حیدری: یک کسی را گفتیم فرهاد مجیدی. واقعاً جا دارد که از فرهاد یک تشکر کنیم بابت اینکه یک نگاه حرفهای داشت و بعد از اینکه در استقلال موفق شد تیم استقلال را بدون باخت قهرمان کند، رفت لژیونر شد. مربیگری واقعاً سقف ندارد. خود گواردیولا الان اگر ازش سوال کنید، قطعاً نمیگوید ته مربیگری کجاست. چون واقعاً مربیگری همیشه باز است و شما میتوانید، حتی اگر گواردیولا هم هستید، به بالاترین سطح از فوتبال برسید. ولی الان در حال حاضر آرزویم این است که وقتی الان در آکادمی هستم، وظایفم را خیلی خوب انجام بدهم و بتوانم حداقل چند تا فوتبالیست مثل مجتبی جباری به باشگاه استقلال معرفی کنم.
ممنون از خسرو حیدری عزیز که خیلی صادقانه به تمام سوالات ما پاسخ داد و ممنون از مخاطبان خبرورزشی که تا این لحظه همراه ما بودند. امیدوارم لذت برده باشید. من دیگر هیچ سوالی ندارم. اگر سوالی بوده که نپرسیده باشم یا صحبتی هست با مردم و دوستداران فوتبال و هواداران استقلال، صحبت پایانی را واگذار میکنم به شما و این دوربین خبرورزشی که پشت سر من هست. رو در روی دوربین.
خسرو حیدری: اول از همه تشکر میکنم از شما که این وقت را در اختیار من گذاشتید. یک صحبتی هم با هواداران استقلال دارم که واقعاً از آنها میخواهم که از آقای موسیمانه حمایت کنند و به او فرصت بدهند. مربی خوبیه و من مطمئنم که آقای موسیمانه میتواند استقلال را به روزهای خوب برساند.
ممنون از شما خسرو حیدری عزیز و ممنون از مخاطبان خبرورزشی که تا این لحظه همراه ما بودند. خدا نگهدارتان.
همچنین ببینید:
- خسرو حیدری: این کار را از ساپینتو یاد گرفتم، خیلی به دردم خورده است!
- به قلعه نویی گفتم امیر خان از بس خودت را نشان دادی برای شما پیشنهاد آمد!
- خسرو حیدری: اتفاقی که در آکادمی رخ داد دردآور بود/ خرج تیم امید را دوستان من میدهند!
- خسرو حیدری: اگر ساپینتو موقع بازی نوشیدنی الکلی میخورد، حتما من متوجه میشدم!