به گزارش خبرورزشی، باخت استقلال و پرسپولیس حتی در شرایط عادی هم یک مسئله مهم است. تیمهایی که در دهه ۶۰ سالی یک بار میباختند و هواداران همیشه و در هر تورنمنتی از آنها توقع پیروزی پرگل و قهرمانی دارند.
پس وقتی در یک فصل یکی از این دو تیم بزرگ چند بار ببازد، واقعا همه را درگیر میکند. استقلال فصل قبل در کل فصل فقط یک بار باخت و لیگ بیست و یکم در آخرین قهرمانی خود، رکورد بدون شکست را به جا گذاشت.
استقلال از کجا به کجا رسید؟
چطور تیمی که فصل قبل بهترین خط دفاعی را داشت و ۶۷ امتیاز جمع کرد -آن هم بدون خرید مورد نظر مربی در ابتدای فصل- این فصل که مشکل مالی نداشته و همه خواستههای مربی انجام شده به اینجا میرسد؟
سوال روز هواداران و کارشناسان همین است و هر کس به فراخور اطلاعات خود از مجموعه استقلال و شناخت روی فوتبال ایران، جوابی دارد. جوابهایی که میشود آنها را در دو محور کلی دستهبندی کرد و آن را به نظرسنجی گذاشت، از درون یا بیرون؟
هیولای درون
استقلال به خودش میبازد. حتی پیش از شروع هر مسابقه و اصلاً نام حریف مهم نیست، زمین برگزاری مسابقه مهم نیست، تاریخ برگزاری مسابقه هم مهم نیست! استقلال در هر شرایطی، هر کجا، مقابل هر حریف به زمین برود، از پیش بازنده است...
در زیر مجموعه این دلیل -یعنی باخت استقلال به خود- حالا میتوان این جزئیات را بررسی کرد. برای دومین بازی متوالی سه تایی شد و این یعنی تیم از نظر کار دفاعی نیاز به یک بازسازی بزرگ دارد.
اما استقلال تازه مربی خارجی آورده، سومین مربی قبل از رسیدن به ثلث اول لیگ که در تاریخ بیسابقه است. همین نداشتن ثبات و نگرانی مربیان از بابت برکناری میتواند دلیل دیگری باشد. اینکه بازیکنان به حرف مربی گوش نمیدهند چرا که مطمئن نیستند او فردا هم مربی استقلال میماند!
چه کسی ارنج کرد؟
ارنج عجیب و عدم شناخت مربی نسبت به بازیکنان هم میتواند دلیل دیگری باشد. حتماً موسیمانه با دستیاران ایرانی خود مشورت کرده اما بعید است که آنها توصیه چنین ترکیبی را کرده باشند!
اگر سهراب و دستیاران ایرانیاش به این ترکیب باور داشتند، چرا استقلال در بازی قبلی مقابل هوادار و ذوب آهن در لیگ برتر و برابر النصر عربستان با این سیستم بازی نکرد؟ حتی جواد نکونام هم چه در آسیا مقابل السد و الغرافه و چه در لیگ برتر، هرگز با چنین ترکیبی به میدان نرفته بود!
گل کوچک در ترکیه!
اشتباهات عجیب تیمی و ناهماهنگی میتواند دلیل دیگری باشد که برگرفته از همان عدم ثبات در ترکیب است. اینکه خود موسیمانه هم گفت ما هیچ تاکتیکی برای بازی نداشتیم و البته که زمانی هم وجود نداشت تا مرد آفریقایی بتواند با تیمش تمرین کند.
آن هم تیمی که بقول جباری در پیش فصل و اردوی ترکیه فقط گل کوچک بازی کرده و نه بدنسازی داشته نه تمرین تاکتیکی!
بیماری ترس در وجود بازیکن
بیماری مسری بازیکنان و ترس از حمله میتواند دلیل دیگری باشد. کم نیستند کسانی که میگویند این تیم را باید کوبید و از نو ساخت. هیچکدام این بازیکنان شباهتی به سالهای گذشته کارنامه خود ندارند و انگار میترسند حمله کنند. میترسند پاس بدهند یا شوت بزنند، همیشه منتظر یک اتفاق بد هستند و نمیخواهند مقصر باشند...
انتخاب سیستم نوبرانه با چهار دفاع هم تازگی داشت. شاید مربی آفریقایی میخواست خیلی زود تیمش را با افکار خود سازگار کند اما بازیکنان استقلال نتوانستند این تغییرات را هضم کنند.
مدیران استقلال یا ترغیب کننده رقیب؟
اشتباه مدیریت و آن پوستر عجیب هم دلیلی بود. اتفاقی که به شکلی عجیب باعث انگیزه تیم خیبر شد. تیمی که بعد از شوک تغییر مربی به اندازه کافی انگیزه داشت و با این اشتباه جریتر شد. قبلا نمونهاش را در فوتبال ملی هم دیدهایم، روزی که کی روش عکس مربی کره جنوبی را به دیوار اتاق بازیکنان زد تا آنها را بابت حرفهای او تحریک کند.
آنالیز رقبا باشد برای بعد!
انگیزه خیبر با شوک تغییر مربی هم سهم داشت، درست مثل اولین حضور استقلال در خرم آباد و انگیزه تماشاگران و جو ورزشگاه که البته در این مطلب فعلاً کاری با این قسمت نداریم، چرا که استقلال به مجموعه رنگارنگی از رقبای مختلف با شرایط گوناگون باخته و خیلی نمیشود شباهتی بین خیبر با ذوب آهن و هر دو با پرسپولیس یا استقلال خوزستان، تیمهای ایرانی با السد و النصر پیدا کرد!
استقلال اگر هنر کند مشکلات درونی خود را حل میکند حالا آنالیز رقبا و پرداختن با آنها بماند برای بعد!