به گزارش خبرورزشی، پرسپولیس در دومین بازی خود مقابل تراکتور نیز به تساوی یک بر یک دست یافت تا از دو بازی ابتدایی خود در لیگ جاری ۲ امتیاز دشت کرده باشد. تساوی که در شهر تبریز به دست آمد برای این تیم بسیار ارزشمند بود. چرا که جریان مسابقه به گونه ای پیش رفت که کسب یک امتیاز در آن شرایط برای گاریدو و شاگردانش یک پیروزی محسوب خواهد شد.
اگرچه تنها دو هفته از رقابتهای لیگ برتر گذشته و با توجه به قرعه سخت پرسپولیس در ۶ بازی ابتدایی و از همه مهم تر این که پرسپولیس هرگز طعم میزبانی را نچشیده باعث میشود تا قضاوت در مورد عملکرد این تیم زود به نظر برسد اما آن چه بر این تیم در همین دو بازی گذشته نشان میدهد که یکی از مشکلات فعلی پرسپولیس شناخت کم گاریدو از فوتبال ایران محسوب میشود. شناختی که شاید اگر دستیاران ایرانی او بیشتر به این مربی اطلاعات میدادند میتوانست در این مقطع بسیار بیشتر باشد.
گاریدو درحال حاضر مهرداد خانبان را به عنوان دستیار فنی در اختیار دارد و سیدجلال حسینی هم که به تازگی مدرک A مربیگری را دریافت کرده و باید تجارب بیشتری کسب کند. همین ترکیب نشان میدهد که پرسپولیس تا چه اندازه روی نیمکت به حضور یک دستیار قوی از نظر فنی و همین طور آشنا به مسائل حاشیه ای نیاز دارد.
بدنسازی سنگین
مرور دو بازی پرسپولیس نشان میدهد که در همان اولین گام این تیم به خاطر تمرینات سنگین بدنسازی پیش فصل هنوز به شرایط خوب بدنی نرسیده است. آن هم درشرایطی که به واسطه تعیطلات زیاد لیگ برتر به خاطر بازیهای ملی، معمولا بدنسازی تیمها برای چند بازی انجام میشود. کمتر شاهدیم که مربیان لیگ برتری، بدنسازی سنگین برای یک فصل انجام دهند. چرا که لیگ برتر تقویم منظمیندارد و هر چند هفته یک بار تعطیل میشود و فرصت بدنسازی دوباره برای همه تیمها وجود دارد. موضوعی که گویا اصلا به گاریدو منتقل نشده و او گمان میبرد با یک لیگ کاملا پویا با برنامه ای مشخص و از پیش تعیین شده رو برو است و به همین دلیل تمرینات سنگی بدنسازی او نیز برای یک فصل بدون تعطیلی تجویز شده است.
غافلگیری در هر دو مسابقه
از سوی دیگر در همان بازی اول و هنگامیکه خط دفاعی و سرمربی پرسپولیس روی یک پرتاب اوت غافلگیر شدند، مشخص میکند که هیچ کدام از مربیان و آنالیزورهای پرسپولیس به گاریدو و دروازه بان الجزایری اش گوشزد نکرده بودند که در تیم ذوب آهن بازیکنی وجود دارد که اوتهای بلند ارسال میکند و هر پرتاب بلند او میتواند به عنوان یک ضربه ایستگاهی خطرناک درنظر گرفته شود. یا همین بازی با تراکتور که پرسولیس روی هر ضربه ایستگاهی متزلزل نشان داد تا مشخص شود گاریدو از این که تراکتوریها چقدر روی ضربات ایستگاهی خطرناک هستند بی اطلاع بوده است.
در طول مسابقه نیز تعویضهای گاریدو نشان میدهد که هیچ مشورتی با او صورت نمیگیرد. جا به جایی پورعلی گنجی با یک مدافع میانی در هر دو بازی نشان میدهد که سرمربی سرخها خودش باید به شناخت کافی از فوتبال ایران برسد و دستیارانش تمایل چندانی به تزریق اطلاعات به او نیستند.
بازیکن تمرین، بازیکن مسابقه
این یک واقعیت است که در تمام تیمهای دنیا دو نوع بازیکن وجود دارند. بازیکنان تمرین و بازیکنان مسابقه و شناخت سرمربی از کیفیت فنی هر دو گروه بسیار مهم است. چیزی که در پرسپولیس اصلا دیده نمیشود و گویا گاریدو خودش باید این نفرات را بشناسد. به هرحال مربیان خارجی به تمرین اهمیت زیادی میدهند و هر بازیکنی در تمرین آماده تر باشد برای لیست انتخاب میشود. در این جا هم این وظیفه دستیاران است که به او گوشزد کنند که کدام بازیکن در تمرینات بهتر است و کدام یک از نفرات، بازیکن مسابقه هستند که اگر گاریدو این را میدانست شاید در هر دو بازی ابتدایی دوهافبک جوان خود یعنی یاسین سلمانی و محمد خدابنده لو را سکونشین نمیکرد. دو بازیکنی که بیشتر بازیکن مسابقه هستند تا بازیکن تمرین.
روی دیگر ماجرا
البته که میتوان از سوی دیگر نیز به این ماجرا نگاه کرد و این که شاید گاریدو از دستیارانش مشورت نمیگیرد اما اگر کمیبا دقت تحلیل کنیم همین که گاریدو هیچ پیش زمینه ای از تعداد تعطیلات بالای رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران ندارد و چنین بدنسازی فشرده ای را برای شاگردانش تجویز میکند یا این که نمیداند کدام بازیکن حریف اوتهای بلند میاندزد به خودی خود نشان میدهد که مشکل او مشورت نکردن نیست بلکه مشکل او اطلاعات و شناخت کم او از فوتبال ایران، دیدگاههای فنی دیگر مربیان لیگ برتری و همین طور بازیکنان تیمهای دیگر است که دلیلش اطلاعات ناقصی است که دستیاران و آنالیزورهای او به این مربی منتقل کرده اند.
نتیجه گیری
هرچند گاریدو نشان داده مربی بسیار باهوشی است و با توجه به سابقه حضورش در تیمهای بزرگ خاورمیانه به خوبی شگردهای کار کردن در تیمهای بزرگ و پرهوادار را میداند و به زودی با شرایط فوتبال ایران خو میگیرد و به همین دلیل به سرعت متوجه میشود که دلیل مشارکت کم دستیارانش برای دادن اطلاعات به او چه بوده است. اما نمیتوان از این حقیقت گذشت که پرسپولیس روی نیمکت نیاز به یک مربی با دانش و همین طور با دیسیلین ایرانی دارد که سابقه مربیگری در لیگ برتر را داشته و به خوبی و بدون هیچ چشمداشتی به گاریدو کمک کند. مربی که برای تزریق اطلاعات به این مربی بادانش هیچ ابایی نداشته باشد و به خوبی بداند وظیفه دستیاری یعنی چه. مربی که از هر لحاظ یک "کمک" خوب باشد. آیا درویش با آسیب شناسی مشکلات تیمش در این دو بازی به این نقطه رسیده یا پرسپولیس باز هم باید در ادامه راه امتیاز از دست بدهد؟