همیشه در باب توانمندی ایجنتها در فوتبال ایران و اینکه همیشه و در همه جا آنها دست بالاتر را در قبال مدیران فوتبال ما داشتهاند، صحبت شده و رسانهها نیز به این موضوع پرداختهاند اما هر بار سوژهای جالب توجه ما را به این مقوله قدیمی جلب میکند. نقل و انتقالات همیشه باعث داغ شدن بازار شایعات و اخبار در فوتبال میشود و در فوتبال ما با توجه به روشهای جذاب دلالها این بازی اسم و فامیل با ستارهها و تیمهای بزرگ و کوچک جالبتر است.
این روزها همه جا صحبت از بازگشت علی علیپور به خانه است که با پیراهن پرسپولیس به عنوان آقای گلی لیگ برتر هم رسید. او که بعد از چند فصل نسبتا ناموفق در پرتغال اخیرا قراردادش با ژیل ویسنته فسخ کرد. در چنین مواردی یک سری چیزها معمولاً به صورت ثابت و روتین تکرار میشود. خبر پیشنهادات ریز و درشت از پرتغال و سایر کشورهای اروپایی و ارقام درشت از کشورهای حوزه خلیج فارس برای بازیکنانی که میخواهند برگردند، یک خبر تکراری است که انگار فقط نام فرد تغییر میکند و سایر جملات همیشه ثابت است! اما در انتقال یک بازیکن به یک باشگاه بزرگ موارد زیادی دخالت دارد. مواردی که حتی گاه به رغم خواسته قلبی خود بازیکن و مربی و مدیرعامل آن تیم مانع از انعقاد قرارداد بازگشت شده است. به عنوان مثال تابستان گذشته و پرونده شجاع خلیلزاده!
خود شجاع دوست داشت مثل سالهای اخیر در کنار کنعانی زادگان بازی کند. خواسته تیم ملی هم همین بود. شجاع در زمان حضور در پرسپولیس از بازیکنان محبوب بود و خیلی از همبازیانش زمینه بازگشت او را فراهم کرده بودند. او نزد مدیران و کادر فنی هم مقبولیت کافی داشت و از همه مهمتر فیکس تیم ملی هم بود اما نتیجه چه شد؟ جوی که در فضای مجازی ایجاد شد و پیامی که به خواسته هواداران تعبیر و و مانع بازگشت شجاع به خانه لقب گرفت! همه چیز به پای نحوه جدایی او از پرسپولیس و بوسیدن لوگوی الریان نوشته شد و اینکه هواداران هنوز از دست او دلخور هستند.
اگر فرض را بر اهمیت نظر هواداران بگذاریم همان شرایط که در مورد شجاع خلیلزاده رخ داد حالا در مورد علیپور هم صادق است. او در شرایطی بدتر پرسپولیس را ترک کرد در حالی که این تیم مهاجم نداشت و تا آمدن عیسی آل کثیر این نقیصه پرسپولیس را رنج میداد. علیپور در آن مقطع پایش را در یک کفش کرده بود که میخواهد به اروپا برود. کم نبودند کسانی که میگفتند بماند و به تیمش کمک کند تا پیشنهاد بهتری برسد اما مرغ علیپور یک پا داشت. اتفاقا پیشبینیها در مورد سرنوشت او در پرتغال رنگ تحقق گرفت و او موفق نشد! اما اگر به صورت کامل این پرونده را هم کنار بگذاریم و کاری به تعداد بازیها و گلهای علیپور در اروپا نداشته باشیم، مهمترین شرط امضای قرارداد یک بازیکن با یک باشگاه سلامت جسمانی است. کم نیستند کسانی که فکر می کنند علیپور بابت چند بار مصدومیت از ناحیه ربات صلیبی خیلی مهره مطمئنی نیست و اتفاقاً همین حالا نیز تازه از یک مصدومیت سنگین برگشته است.
در کنار اینها به شرایط فعلی پرسپولیس نگاه کنید که آل کثیر را در اوج دارد و خبر از تمایل اوسمار به برخی مهاجمان شاغل در لیگ برتر هم هست. در چنین شرایطی باید دید که آیا پرسپولیس تمایلی به بازگشت علیپور دارد یا صرفاً این علاقه یک طرفه و البته که کاملاً قابل درک است!