همراهی دو دههای ما با خبرورزشی را شاید نسل جدید که به نسل اینترنت و شبکههای مختلف اجتماعی و مجازی معروف شدهاند، اصلا درک نکنند، رسیدن به آن که مطمئنا پیشکش. اما برای نسل ما که دهه ۷۰ و ۸۰ را دیدهایم و در آن دوران تنها دلخوشیمان و در اصل واسطه و رابط بین ما و تیم و بازیکنان محبوبمان همین نشریات کاغذی بودند، زمانی که تعدادشان حتی از انگشتان دو دست هم فراتر نمیرفت، هیچگاه فراموششدنی نیستند.
در آن زمان از پدر خود برای رفتن به مدرسه پول توی جیبی میگرفتیم یا اینکه هر چند وقت یکبار پولهایمان را که برای خریدهای دیگر بود جمع میکردیم تا بتوانیم روزنامه و مجله موردعلاقهمان را بخریم و با ورق زدن صفحه به صفحه آنها و دیدن پوسترهای تیم و بازیکنان محبوبمان کیف میکردیم. هر چند سخت بود اما یک سختی لذتبخشی بود که امروز با گذشت دو دهه بیشتر به لمس و درک آن پی میبریم.
امروز و پس از گذشت بیست و چند سال و حتی با گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و دسترسی سریعتر به اخبار و پیگیری رویدادها، هنوز برای نسل ما همراهی با نشریات کاغذی یک لذت خاص دارد؛ حالا که دیگر خودمان تشکیل خانواده داده و به قولی دست به خرج و یا پدر شدهایم و پولتوجیبی میدهیم. افزایش قیمتهای هرروزه اقلام و مایحتاج ضروری زندگی بسیاری از خانواده ها را مستاصل کرده و جور شدن دخل و برنامهریزی خرجها دیگر بهانهای بالاتر از این برایمان باقی نگذاشته که از بسیاری از لذتهای گذشتهمان بگذریم.
نمیشود به خبرورزشی محبوبمان خرده بگیریم چون این گرانی بالطبع روی خود روزنامه و اعضای آن هم تاثیر مستقیم گذاشته است و از این امر مستثنی نیستند. هر چند جای غر زدن، جای گلایه و جای ناراحتی دارد ولی همه اینها به این دلیل است که نمیتوانیم برخلاف میل باطنیمان دیگر هر روز این نشریه کاغذی را همراهی کنیم.
ماندگاری نزدیک به سه دههای روزنامه کاغذی خبرورزشی و در کنار آن راهاندازی سایت اینترنتی و شبکه اجتماعی خبرورزشی، دسترسی و امکان دنبال کردن آن را برایمان سادهتر کرده و جای شکر آن باقی است، اما روزنامه کاغذی یک چیز دیگر است. بوی کاغذ و لذت ورق زدن و خواندن کلمه به کلمه.
با اینکه دوست نداشتیم که به این زودیها گلایهمان را علنی کنیم اما چون با روزنامه محبوب خود احساس راحتی و صمیمیت میکردیم دوست داشتیم که سریعتر آن را مطرح کرده تا از میزان علاقه ما هم مطلع شوید.
محمود فخرالحاج| باشگاه خبرنگاران آزاد