فوتبال قوانینی دارد که همیشه قدرت خود را اثبات کردهاند و نمیتوان با آنها جنگید. مثلاً در فوتبال تیمی که برای مساوی به زمین برود، اغلب شکست میخورد و تیمی که زودتر به گل میرسد - مقابل رقبای جدی و در شرایط حساس و تورنومنتهای بزرگ - ناخودآگاه عقب میکشد تا به حفظ اندوخته خود بپردازد.
در فوتبال تیمی که تحت فشار دفاع میکند، امکان اشتباه فردی و تیمی بالاتری دارد. از طرفی انگیزه در فوتبال عنصر بسیار مهم و تعیین کنندهای است. در فوتبال نام بازیکنان و تیمها ضمانت پیروزی نیست، معمولاً بازیکنان و تیمهایی که انگیزه بیشتری برای برتری دارند موفق میشوند.
حال به بازی ایران و ژاپن نگاه کنید؛ در ماههای منتهی به جام ژاپن پیروزیهای خیره کنندهای داشت و به عنوان قدرت اول آسیا و مدعی اصلی به قطر آمد اما این تیم از همان بازی اول نشان داد که بیشتر تعدادی ستاره بزرگ اروپایی هستند تا یک تیم! ژاپن به وضوح ناهماهنگی داشت و به زبان عامیانه بازیکنانش یکدیگر را قبول نداشتند!
وقتی به بازی یک چهارم نهایی و فینال زودرس میان دو مدعی رسیدیم، اینجا در قطر همه چیز حاکی از پیروزی ژاپن بود. جو ورزشگاه، پیش بینی کارشناسان و حتی کارگردان تلویزیونی که ترجیح میداد به جای نشان دادن صحنه آهسته فرصت مسلم ایران، چهره تماشاگران ژاپنی را به تصویر بکشد!
حتی آنها که کشورشان تیمی در این جام نداشت هم انگار برای تماشای گلهای زیاد ژاپن بلیط خریده بودند! این وسط اما تماشاگران ایرانی با جان و دل تیم کشورشان را تشویق میکردند، انرژی که در درون بازیکنان هم میجوشید و همه میخواستند دل مردم را شاد کنند.
در چنین شرایطی اگر تیم کشورمان زودتر به گل میرسید، قانون فوتبال شامل حال ما شده و ناخودآگاه تحت فشار ژاپن قرار میگرفتیم. تیمی که کلی مصدوم و محروم داشت و در شرایط نابرابر به این بازی رسید. ژاپنیها با یک لشکر ستاره نامدار یک بازی راحت را در مرحله حذفی بردند و ما ۱۰ نفره ۱۲۰ دقیقه برابر سوریه جنگیدیم.
اما وقتی ژاپن با گل برتری به رختکن رفت، همه چیز به سود ما تغییر کرد. در مرحله حذفی شما فرصت جبران ندارید و بازیکنان میدانستند که تنها این یک نیمه را در پیش دارند. بازیکنانی که به دلیل شرایط سنی خیلی از آنها دیگر نمیتوانستند در جام ملتها بازی کنند و این آخرین فرصت آنها بود.
نسل درخشانی که به دلایل متعدد دستش از جام و افتخار کوتاه مانده و انگیزه بسیاری برای رقم زدن یک اتفاق تاریخی داشت. انرژی تماشاگران هم که ۹۰ دقیقه ملیپوشان خود را تنها نگذاشتند، در کنار دعای خیر مردم مزید بر علت شده بود. بازیکنانی که به خاطر دوست کنار ماندهشان حاضر به همه جور فداکاری بودند و همه اینها دست به دست هم داد تا ایران کاری کند کارستان...
ایرانی که همیشه در طول تاریخ در میادین بزرگ و مقابل رقبای اسم و رسمدار دست به کارهای بزرگی زده و این بار هم یوزها ثابت کردند جانشینان شایسته همان بزرگان هستند. بعد از زدن گل مساوی ایران برای زدن گل دوم آمد، گل را زد و آفساید اعلام شد، اما ایران دست از دلاوری نکشید.
تیم هیچ اشتباهی مرتکب نشد تا سرانجام مدافع وسط ما که تحت شدیدترین فشار روحی به قطر آمد، آن جلو برایمان پنالتی بگیرد. اتفاقاتی که هر کدامشان، هر چند دهه یک بار میافتند، همه در این بازی افتاد و همه پیرو همان منطق ساده فوتبال بود.
خواستن، توانستن است. در این دوره از مسئولان فدراسیون تا کادر فنی و بازیکنان، از هواداران تا رسانهها، همه یک تیم بودند و پشت هم ماندند و مزد این خواستن و انگیزه قطعاً پیروزی است.
بیشتر بخوانید: