دو حقیقت متناقض در مورد ژوزه مورینیو وجود دارد. هرکسی که ذرهای علاقه به درام داشته باشد مجذوب این آدم است و میخواهد او به فوتبال بازگردد. با این حال تقریبا هیچ کس او را به عنوان مربی باشگاه خود نمیخواهد.
این مربی سرکش پس از اخراج از رم بیکار است، جایی که بسیاری از هواداران همچنان او را به خاطر کسب اولین جام اروپایی باشگاه تحسین میکردند. آن لیگ کنفرانس اروپا بود، رقابتی که مورینیو در دوران شکوهش آن را بو میکشید. فصل گذشته، او نزدیک بود که لیگ اروپا را نیز اضافه کند، اما رم در ضربات پنالتی توسط سویا در فینال شکست خورد و در نهایت مورینیو در پارکینگ به داور بازی آنتونی تیلور به دو زبان فحش داد و او را نفرتانگیز خطاب کرد و با چهار جلسه محرومت مواجه شد.
آیا مورینیو از این شرمساری عمومی درس گرفت؟ شما چه فکری میکنید؟
او قبل از اخراج از سِمت خود دو بار در سه روز کارت قرمز گرفت و مجموع اخراجهایش در رم را به عدد ۶ در دو سال و نیم رساند. مردی که کار خود را به عنوان مترجم سر بابی رابسون در بارسلونا آغاز کرد، دوست داشت به غولهای کاتالانی خودی نشان بدهد. در حالی که ژاوی هفته گذشته تحت فشار بود، مورینیو وارد بارسلونا شد و هدفش از سفر هنوز نامشخص است.
دستیاران مورینیو از زمانی که سلطنت ادی هاو رو به بدتر شدن رفت، او را به خانه معنوی سر بابی یعنی نیوکاسل مرتبط میکردند. چنین انتقالی برای هواداران لیگ برتر جذاب خواهد بود، به جز ارتش نیوکاسل. درگیریهای هنگام دست دادن با مربیان تیم حریف را تصور کنید، یا جنگ لفظی با داور، یا نمایشهای کنفرانسهای مطبوعاتی که در استمفوردبریج، اولدترافورد و تاتنهام دیدیم.
اما هواداران نیوکاسل مانند پیروان هر باشگاهی که با مورینیو مرتبط است، بیشتر به فوتبال منفی و سبک مدیریتی منسوخ و جنگجویانه علاقهمند هستند. و مالکان عربستانی باشگاه در رد چنین پیشنهاداتی تردید به خود راه ندادند.
سه شغل آخر مورینیو در انگلیس، دوره دومش در چلسی، سپس منچستریونایتد و اسپرز، کاتالوگی از درگیری با بازیکنان ارشد، از ادن آزار گرفته تا پل پوگبا و دله الی بود. ظاهرا این مربی پرتغالی قرارداد دو ساله ۱۰۰ میلیون پوندی برای مربیگری تیم ملی عربستان سعودی و همچنین پیشنهادات سه باشگاه لیگ عربستان را رد کرده است. روباه نقرهای ۶۰ ساله هنوز معتقد است که میتواند در یک باشگاه سطح بالای اروپایی کار پیدا کند.
اما اگر او در عربستان سعودی نیمهبازنشسته میشد، چه تجربه اجتماعی جذابی بود. آیا آقای خاص سابق در رژیمی که بیاحترامی به مقامات معمولاً با شلاق یا مجازاتی به مراتب بدتر از آن ختم میشود، جرات دارد که به این شکل به داوران بتوپد؟ آیا او واقعاً در هنگام مربیگری الشباب در مقابل جمعیتی کمتر از هزار نفر، به خودش زحمت میدهد که کنار زمین بیاید و داد و هوار کند یا جست و خیز کند؟
به احتمال زیاد دورنمای انتقال به ناپولی، قهرمان سقوط کرده ایتالیا که در حال حاضر در رده نهم سری آ و یک پله کمتر از رم است، مناسبتر و به همان اندازه جذاب است. در آنجا مورینیو میتواند زیر نظر رئیس آئورلیو دیلاورنتیس کار کند، که یکی از معدود مردان فوتبالی است که از مربی پرتغالی رکتر و خودخواهتر است.
مورینیو بدون شک وارد ناپل خواهد شد و خود را بزرگتر از دیگو مارادونا معرفی خواهد کرد. و سپس یک جام میبرد و در فصل سوم خود دچار یک فروپاشی کامل خواهد شد. زیرا مدل کار او همین است.
اما این داستان طرف دیگری نیز دارد
با مورینیو عمیقاً در مورد فوتبال صحبت کنید تا متوجه شوید که با یکی از دقیقترین، آگاهترین و باهوشترین افراد در این ورزش روبهرو هستید. مردی که قادر به خوشرویی، شوخطبعی و نجابت نیز هست. و مربیای که ۲۵ جام بزرگ کسب کرده است. به نظر میرسد در حال حاضر هیچ کس در لیگ برتر او را نمیخواهد. اما کلودیو رانیری چندین دهه را بدون موفقیت سپری کرد، اما در اواسط ۶۰ سالگی در لستر ظاهر شد و عنوان قهرمانی را به دست آورد. رزومه مورینیو در لیگی متفاوت از رزومه کاری رانیری است. پس چرا ژوزه نه؟ این سوالی است که صاحبان باشگاههای انگلیسی که نیاز به اصلاح شرایط دارند را آزار میدهد.
و دیر یا زود کسی وسوسه خواهد شد.
بیشتر بخوانید: