در ایران یک مربی به جای آنکه تمام تمرکزش را روی مسائل فنی و بازیهای تیمش بگذارد، مدام باید به فکر مسائل حاشیهای باشد. به ادبیات تند گلمحمدی در کنفرانس دیروز نگاه کنید یا خودتان را جای نکونام بگذارید. سرمربی استقلال یا باید به فکر زمین چمن و میزبانی استقلال در آزادی باشد یا باید پیگیر وارد شدن نام گوستاوو بلانکو در لیست استقلال! در حالی که وظیفه یک مربی این چیزها نیست و او باید تمام تمرکز خود را روی مسائل فنی، مشکلات بازیکنان و آنالیز حریفان بگذارد. حالا شما ببینید در کدام تیم خارجی یک مربی درگیر این چیزهاست؟ نکونام میگوید چطور سپاهان توانست مشکل برایان دابو و آلکثیر را حل کند ولی ما نمیتوانیم! البته سپاهان قراردادها را اصلاح کرد اما بازیکنان استقلال حاضر به کم کردن قراردادهای خود نیستند که اتفاقا این هم جزو درگیریهای فکری نکونام است. گلمحمدی هم که میگوید من نامه فسخ خودم را به باشگاه دادهام و تازه این در حالی است که او امسال ۲۰ درصد گرفته و بابت پارسال هم تسویهحساب کرده است.
اینکه پرسپولیس و استقلال نه ورزشگاهی برای بازی کردن دارند و نه حتی یک ورزشگاه شیک و کوچک اختصاصی برای تمرین کردن، چیزی نیست جز بیعرضگی مطلق مدیران در تمام سالهای گذشته. هر جای دنیا دو تیم با این همه پتانسیل و هوادار داشته باشند، حداقل ۵ ورزشگاه اختصاصی برایشان میسازند اما اینجا تمام آرزوی نکونام این است که تیمش جمعه آینده هم در چمن خراب آزادی بازی کند و البته نام گوستاوو بلانکو هم در لیست قرار بگیرد!