پس از اتفاقاتی که در ازبکستان برای تیم ملی جوانان به وقوع پیوست، صمد مرفاوی که هدایت ملیپوشان کشورمان را بر عهده داشت ترجیح داد سکوت کند و خیلی پیرامون آن صحبت نکند ولی سکوت سرمربی این تیم سرانجام در خبرورزشی شکسته شد و مرفاوی طی گفتگوی اختصاصی با ما پیرامون ماجراهای تیم ملی جوانان و همچنین وضعیت کنونی استقلال با صراحت صحبت کرد. حرفهایی که برای اولین بار از زبانش جاری و نکات بسیاری در قالب این گفتگو افشا شد:
طلب چهار ماهه
از آذرماه سال گذشته بابت حضور در تیم ملی جوانان طلب دارم و هنوز وصول نشده است. پس از پایان رقابت های قهرمانی آسیا و بازگشت تیم به تهران هیچ تماسی از طرف فدراسیون با من گرفته نشد تا بگویند بیا و تسویه حساب کن.
سرتاج شلوغ است
خیلی دلم می خواست جلسهای با آقای تاج داشته باشم و به رئیس فدراسیون فوتبال تجربیاتم را منتقل کنم اما چنین اتفاقی هنوز رخ نداده و به نظر می رسد سرتاج شلوغ است. می خواستم تجربیات خودم را در عرصه تیمهای پایه به مرد شماره یک فدراسیون منتقل کنم. هنگامی که سرمربی تیم جوانان شدم، این تیم در سید چهارم آسیا قرار داشت و همطراز با نپال و بنگلادش بود که اصلاً در شان فوتبالمان نبود اما حالا در سید دوم آسیا قرار گرفته ایم که در نوع خود پیشرفت است. تیم جوانان در دوره قبلی اصلاً به این مرحله که ما رسیدیم، نرسید. این تیم عمر ۸ماهه ای داشت و زمانی که تشکیل شد، بازیکنانش را در تیم های لیگ برتری تحویل نمی گرفتند اما حالا میبینیم همان نفرات در لیگ برتر بازی می کنند و حتی یک نفر از جمع بازیکنان ما به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت می شوند. ما در کافا قهرمان شدیم، تحت عنوان صدرنشین به مرحله نهایی رقابتهای قهرمانی آسیا صعود کردیم و در مرحله نهایی هم به عنوان تیم اول از گروهمان بالا آمدیم. اتفاقی که در عرصه تیم ملی جوانان ایران طی سالیان اخیر طبق آمار بی سابقه بوده است. حالا در بازی با عراق که حذفی بود شکست خوردیم و نتوانستیم به جام جهانی جوانان را پیدا کنیم. طبیعی است که خیلی دلم می خواست مسافر جام جهانی می شدیم ولی به هر حال شکست وجود دارد. مگر برزیل و اسپانیا در همین جام جهانی ۲۰۰۲ در مراحل حذفی شکست نخوردند؟ مگر انگلیس که شش گل به ما زد در مرحله حذفی مغلوب فرانسه نشد؟ تیم جوانان از بابت نرسیدن به جام جهانی ناموفق بود اما موفقیت اصلی در تیم های پایه، تغذیه کردن و معرفی بازیکنان مستعد به فوتبال هر کشور است که آمار می گوید ما در این عرصه کاملاً موفق بوده ایم.
همت فدراسیون
در کمال احترام باید بگویم برای بازی با عراق که اسفند ماه پارسال برگزار شد اگر فدراسیون همت می کرد شاید ماه آن مسابقه را هم می بردیم و به جام جهانی میرسیدیم. فراموش نکنید قبل از اعزام تیم به ازبکستان از بابت برنامهریزی و امکانات فوقالعاده دچار مشکل بودیم. مرحله آخر اردوی تیم تشکیل نشد و زمستان که در تهران برف باریده بود ما حتی برای زمینه تمرین هم مشکل داشتیم و در نصف محوطه زمین تمرین می کردیم اما با این وجود به ازبکستان رفتیم و تحت عنوان تیم صدرنشین به مرحله یک چهارم رسیدیم. اینکه می گویم همت فدراسیون دقیقاً همین جاست. ما دلمان می خواست مدیران فدراسیون را در آن مرحله کنار خودمان می دیدیم. حتی اگر به بازیکنان پاداش هم نمی دادند اما فقط حضور پیدا می کردند، انگیزه و روحیه بچهها به مراتب بیشتر میشد اما متاسفانه چنین اتفاقی رخ نداد.
استخر و امکانات پزشکی
خود بچه ها می توانند در این رابطه توضیح بدهند که ما در ازبکستان هم استخر داشتیم و هم آب درمانی و ریکاوری. طبیعی است که هنگام سفر به خارج از کشور یک سری محدودیت ها داریم و باید مجوزهای لازم را کسب کنیم اما با وجود اینکه آنجا استخر و سالن بدنسازی مختلط است، طوری هماهنگ می کردیم تا برای ساعتی این اماکن به صورت اختصاصی در اختیار خودمان قرار می گرفت، استفاده کنیم. یک نکته دیگر را هم بگویم. بخشی از ریکاوری به امور پزشکی تیم برمی گردد که ما متاسفانه امکانات پزشکی را به طور حرفهای در اختیار نداشتیم. این اصلاً به معنای آن نیست که با پزشکان بدی در اختیار داشتیم. نه، این بندگان خدا زحمات خود را کشیدند ولی وقتی قبل از مسابقه به این مهمی کاروان تیم ملی را در حالی راهی می کنند که پزشک تیم فقط دوتا قرص و مکمل همراه خودش دارد، از بابت امکانات اصلاً قابل مقایسه با سایر تیمها نیست خوب چه انتظاری میتوان داشت؟ اینها مواردی بود که من انتظار داشتم برخی از همکارانم پیرامون آنها پس از پایان مسابقات حرف بزنند اما متاسفانه چیزی نگفتند.
استارت ناکامی استقلال
استقلال در ماه های اخیر یا اصلاً مدیر نداشت یا اینکه اگر مدیری هم داشت همه فکر و ذکر آن مدیر پرداخت بدهی و تسویه حساب کردن با استراماچونی بود. حالا این سوال مطرح است که مگر باشگاه پرسپولیس بدهی نداشت پس چرا بدهی آنها این همه سر و صدا نکرد؟ فروردین ماه دیدیم که مدیران استقلال به برنامه فوتبال برتر رفته اند و آن مناظره شکل گرفت. به نظرم شکست استقلال در دربی همانجا در تلویزیون استارت خورد. البته در این رابطه اصلا ایرادی به برنامه فوتبال برتر نمی گیرم بلکه معتقدم آن مناظره از نظر مدیریتی به ضرر استقلال بود و در نهایت دود آن به چشم تیم رفت.
تفاوت ساپینتو با سرمربی ایرانی
در همین خبرورزشی من بهمن ماه پارسال مصاحبه کردم و به مدیران استقلال هشدار دادم حالا که تیم روی نوار پیروزی قرار دارد، با ریکاردو ساپینتو صحبت کنند و به او بگویند پرخاشگری هایش می تواند دردسر بزرگی برای استقلال به وجود آورد اما متاسفانه این هشدار را جدی نگرفتند و حالا داریم عواقب آن را می بینیم. اگر یک مربی ایرانی پس از دربی آن رفتار را با داور ها انجام می داد شک نکنید ۶ماه محرومش میکردند. مگر ساکت الهامی را محروم نکردند؟ البته قبول دارم که گاهی اوقات داورها اشتباهات بزرگ و تاثیر گذاری انجام می دهند اما به هر حال اشتباهات وجود دارد. این اولین بار نیست که داوران اشتباه می کنند و آخرین بار هم نخواهد بود اما سرمربی استقلال باید خودش را کنترل کند چون دردسرش برای تمام مجموعه خواهد بود. در مورد ماجراهای جمعه شب، من برای آقای عبدالله ویسی به عنوان یک مربی ایرانی و یک خوزستانی احترام زیادی قائل هستم به ریکاردو ساپینتو هم به عنوان سرمربی تیم استقلال احترام زیادی می گذارم اما به نظرم رفتار هر دو نفر اشتباه بود. آقای ویسی دلیلی نداشت پیرامون سرمربی استقلال صحبت کند و ساپینتو هم نباید از آن کلمات استفاده می کرد و آن طور جواب می داد. به نظرم بزرگان و سرپرستان دو تیم باید قضیه را مدیریت می کردند. وقتی بزرگتر های نیمکت چنین حرکاتی را انجام می دهند دیگر از بازیکنان چه انتظاری باید داشته باشیم؟ گاهی اوقات حرف هایی را می شنویم که اصلاً قشنگ نیست. به نظرم مدیران استقلال باید در رابطه با امور مدیریتی و افراد هم سطح خود صحبت کنند و برخی بحث ها را به سرپرست تیم و حتی دستیاران سرمربی واگذار نمایند.
تمدید قرارداد
البته در فوتبال چیزی قابل پیش بینی نیست و استقلال به لحاظ ریاضی هنوز شانس قهرمانی در لیگ برتر را دارد ولی باید بپذیریم که احتمال وقوع چنین اتفاقی با توجه به نتایجی که طی چند هفته اخیر به دست آمده است، زیاد نیست و ما باید روی جام حذفی خیلی بیشتر متمرکز شویم. مسابقاتی که دو پیروزی متوالی در آن می تواند ما را به یک جام با ارزش برساند. با توجه به حساسیت کنونی مسابقات ترجیح میدهم فعلاً پیرامون وضعیت ریکارد و ساپینتو صحبت نکنم اما به عنوان یک استقلالی قدیمی به مدیران باشگاه استقلال هشدار میدهم مبادا تا قبل از مشخص شدن تکلیف استقلال در جام حذفی قرارداد ساپینتو را تمدید کنند چون این میتواند دردسرساز شود. ابتدا بگذارند تا ببینیم در آن مسابقات چه نتایجی می گیریم پس از آن برای نیمکت تیم تصمیم گیری کنند.
فرستادن لیست استقلال
دلیل اینکه استقلال دوباره از لیگ قهرمانان آسیا محروم شد و همه هوادارانش ناراحت شدند، ضعف امور مدیریتی است و متاسفانه این برای اولین بار نیست که چنین اتفاقی در باشگاه بزرگی که سابقه قهرمانی در آسیا را هم دارد رخ می دهد. فصل قبل هم استقلال نتوانست به آسیا برود و ماجراهای زمستان سال۸۵ را هم که من خودم سرمربی بودم هنوز همه به خاطر داریم. ما از آسیا حذف شده بودیم اما هنوز لیست بازیکنان را برای کنفدراسیون نفرستاده بودند! انگار می خواستند لیست استقلال را با مترو یا قطار به مالزی بفرستند! همین ماجرای استراماچونی را نگاه کنید. اگر سر فرصت و در زمان مناسب پرونده را جمع و جور می کردند هم استقلال از آسیا حذف نمیشد و هم اینکه با مبلغ بسیار کمتری قضیه را جمع می کردیم و همه چیز به پایان می رسید. دیگر احتیاج هم نبود برای پرداخت طلب سرمربی اسبق تیم از بانک وام بگیریم و ماجراهای پس از آن اتفاق بیفتد.