روند انتخاب سرمربی تیم ملی توسط فدراسیون با انتقادات بسیار زیاد کارشناسان مواجه شده است. اعلام اسامی ۷ نفر برای دریافت برنامه در حالی که ۴ نفر از آنها انصراف دادهاند و جای خالی برخی از بهترین مربیان ایران باعث بروز انتقادات شده است. در این باره ناصر ابراهیمی پیشکسوت و مربی سابق تیم ملی ایران مصاحبه ای انجام داد که بخش هایی از آن را در زیر می خوانید:
*فرض کنید با قلعهنویی صحبت کردند که آیا شما میخواهی سرمربی تیم ملی بشوی؟ این یک حالت است. حالت دیگر این است که خودشان یا عواملشان یکسری اسم مطرح کردند که فلانی بشود یا نشود. در هر صورت این یک کار اشتباه است. ابتدا باید هر کدام از اینها را تک به تک در فدراسیون میخواستند. روالش این است. من ۱۲ سال مربی تیم ملی بودم. هر بار که بحث انتخاب سرمربی تیم ملی بود یا رییس فدراسیون عوض میشد مرا میخواستند و صحبت میکردند و میپرسیدند آیا شما میخواهی سرمربی یا مربی بشوی و... شرایط را میگفتند و من هم شرایط خودم را میگفتم و در نهایت به نتیجه میرسیدیم.»
*حالا فدراسیون گفته ما این ۷ نفر را قبول داریم و از اینها برنامه میخواهیم که مثلا آقای قلعهنویی گفته من تمایل ندارم. ولی اینکه میگویند برنامه بدهید مساله است. مربی برنامه میدهد و در نهایت آنها نگاه میکنند تا ببینند آن کسی که به فکر خودشان در میآید، کدام است. آن میشود گزینه نهایی. آن چیزی که ما داریم میبینیم، این است که مثلا آقای قلعهنویی که تجربهاش از سایر گزینهها بیشتر بوده و سابقه نشستن روی نیمکت تیم ملی را هم دارد کشیده کنار. علتش چیست؟ آیا از او سوال کردند که چرا کشیدی کنار؟ ممکن است بگوید خستهام یا قرارداد دارم یا...
*از این ۷ نفر ۴ نفر کنار کشیدند. از میان کسانی که ماندند باید دید باتجربهترینشان چه کسی است و چه کارنامهای از خودش به جا گذاشته. الان حسین فرکی را داریم که ۸ یا ۹ سال روی نیمکت تیم ملی بوده و دستیار بلاژویچ و برانکو بوده. تجربه ملی و باشگاهی دارد. نکونام هم دستیار کیروش بوده و فرهاد مجیدی هم سابقه مربیگری در رده تیم ملی را ندارد. باید دید اینها تجربه این کار را دارند یا خیر. این هم یک مساله است. در کل اگر گزینهها همین سه نفر هستند آقای فرکی گزینه بهتری است، چون تجربه بیشتری دارد.
*تیم داشتن با اینکه یک نفر میخواهد سرمربی تیم ملی شود فرق دارد. من هم الان تیم ندارم ولی مدام در حال مطالعه هستم. ۸۲ سالم است و نه میخواهم مربی تیم ملی بشوم نه چیز دیگر. ولی فوتبالها را تماشا میکنم و در جریانم. حالا آنهایی که سنشان از ۷۰ و ۸۰ عبور میکند دیگر تمایلی ندارند که مربی تیم بشوند و شاید نهایتا در سمت مدیر فنی به کار گرفته شوند. ممکن است یک نفر باشد که وقتی تیم ندارد دیگر فوتبال را دنبال نکند ولی مثلا خود من همیشه در جریانم و دوستان هم زیاد تماس میگیرند برای مصاحبه و حرف زدن در مورد فوتبال.
*در بین این گزینهها تاکید میکنم هر سه تا بچههای خوبی هستند. بچههای باشخصیتی هستند. مربیان کارکشتهای هستند. نکونام ۸ سال در اسپانیا بوده و در لالیگا بازی کرده. تجربه خیلی زیادی پیدا کرده. فرهاد مجیدی هم به همین شکل. ولی فرکی هم بازیکن تیم ملی بوده هم بازیکن باشگاهی بوده سالها. هم کمک مربی تیم ملی بوده و در ردهها هم سابقه دارد. این گزینه بهتری است البته به یک شرط. به شرط اینکه کمکمربیهای خوبی انتخاب کند. هستند بزرگانی که میتوانند کمک کنند. مثلا مدیر فنی شوند. مثل زمان مرحوم دهداری که ایشان مدیرفنی بود و مربیان هم کار خودشان را میکردند. این را میشد گفت یک میزگرد درست و حسابی.
*ناصر ابراهیمی که چند روز پیش در مصاحبهای گفته بود از بین کاندیداها یک نفر را میپسندم، اما نمیآورم در پاسخ به این سوال که گزینه مدنظرش چه کسی است، گفت: «این را آن موقعی که ۴ نفر بودند، گفتم. تلویحا هم در همین مصاحبه گفتم. ببینید قلعهنویی الان انصراف داده ولی اگر استعفا نداده بود یا دوباره جزو گزینهها بشود گزینه اولم قلعهنویی است. ولی خودش کشیده کنار. در این شرایط فرکی را انتخاب میکنم.
*صد درصد جای گل محمدی و دایی خالی است. مخصوصا دایی. دایی یک اسطوره است. فیفا هر بار او را دعوت میکند. بهترین گلزن ملی بوده. نهادهای بینالمللی ارزش خیلی زیادی برای ایشان قائل هستند. حالا گلمحمدی شاید تجربه سرمربیگری ملی نداشته باشد ولی دایی یکی از بهترین گزینههاست. در کنار قلعهنویی و فرکی دایی شماره یک است. ولی سرمربیگری تیم ملی را نمیدهند به دایی.