در روزهای گذشته بحث انتخاب سرمربی تیم ملی حسابی داغ بوده است. در این باره جلال چراغپور کارشناس مجرب فوتبال، مصاحبه ای انجام داده که بخش هایی از آن را زیر می خوانید:
*لیگ کشور ما یکسری خصوصیات خوب و بد دارد که به کنار اما یک خصوصیت بارز دارد که نقطه ضعف آن به حساب میآید: اینکه به اندازه نیاز تیم ملی بازیکن در پستهای یازدهگانه یا بیشتر تولید نمیکند. ما در فوتبال یازده تا پست رسمی داریم و ۵ تا زیر مجموعه پستی. مثلا گوش راست و گوش چپ را همه میشناسند و میگویند وینگر. ولی اینساید رایت و اینساید لفت را کسی اسم نمیبرد. همان بغل راست و بغل چپ. این دو تا پست هم خانواده وینگر هستند ولی هر کس را ببینند که یک خرده کنار بازی میکند میگویند وینگر. در حالی که این چهار تا پست مجزاست. در فوروارد نوک هم چهار تا پست مطرح است. یا هر کس که جلو بازی کند، میگویند سنتر فوروارد است. اما اینکه آیا شادوی شماره ۹ است یا پیوت پلیر است یا تارگت است را مطرح نمیکنیم. اینها چهار تا پست مجزاست. سه تا پست را در خط جلو نمیگوییم و دو تا پست را در کنارهها نمیگوییم. فعلا ۵ تا پست از جلو اصلا در فوتبال ما شناسایی نمیشود. مثلا بازیکن مهاجم سایه یا شادو پلیر را نه اصلا اسم میبریم، نه میخواهیم، نه میدانیم و نه تولید میکنیم. پیوت پلیر هم به همین شکل. بازیکنی که فوروارد بازی میکند اما رویش به سمت تیم خودی است و پشت به دروازه حریف است. مثلا با هافبکها ارتباط برقرار میکند، توپ را میچرخاند و یک نوع طراح پشت به دروازه حریف است. توپ را به او میدهند و او با هافبکها بازی میکند. هافبکها هم پاس نفوذ میدهند و چه و چه که قصهاش طولانی است. ما اینها را در فوتبالمان نداریم. فوتبال ما یک فوتبال ساده شده است. نقاشی است که با سه تا رنگ کشیده شده. موزیکی است تنها با دو نت و نه ۷ نت. پس بحث اول ما این شد که فوتبال ما تمام ابزار داخل زمین را تولید نمیکند.»
*اگر یک تیم ملی بخواهد تشکیل شود و اگر میخواهد کامل باشد باید ابزار کامل داخل میدان را داشته باشد. ابزار داخل میدان از چه طریقی تولید میشود؟ بازیکنان ما که ترانسفر میشوند، میروند اروپا یا به هر حال از کشور بیرون میروند، آنها آن پستهایی که ما در ایران برای بازیکنان تعریف نمیکنیم را تعریف میکنند. مثل جهانبخش را دیدیم که چطور برایش چند تا پست تعریف میکنند. آن شکلی که ما در تیم ملی تعریف میکنیم آنها تعریف نمیکنند و به یک شکل دیگر این کار را انجام میدهند. در نتیجه حتما ما باید برای تیم ملی بازیکنانی که خارج از ایران هستند را دعوت کنیم.
*کشورهای حاشیه خلیجفارس تقریبا همان پستهایی را بازی میکنند که ما بازی میکنیم. فوتبال آسیا به ندرت متفاوت است. تازگیها کره و ژاپن و این اواخر عربستان پستهای ساب پوزیشن را بازی میکنند. پوزیشنهای حاشیهای. خیلی هم تعیینکننده هستند این پستها. مثلا وقتی شما یک شادو پلیر یا بازیکن سایه را میگذارید فوروارد تمام تیم حریف را به هم میریزید. معلوم نیست این یار کیست. چه کسی باید مراقب این باشد. مثلا خداداد عزیزی زمانی که با علی دایی به عنوان دو تا فوروارد بازی میکردند را به یاد بیاورید. استانکو که خداداد عزیزی را گذاشت مهاجم سایه دیدید این بازیکن در رقابت مقابل استرالیا و باقی تیمها چه کار میکرد. این به خاطر آن بود که سایه بود. کسی روی آن متمرکز نمیشد. هم به خاطر فیزیک و پست و تواناییهایی که داشت.
*مورد سوم میشود آموزشهای سطح پایین ما و مورد بعدی هم میشود مربیانی که از این آموزشها تولید میشوند. در نتیجه این تیم ملی میآید و با وجود اینکه بازیکنان لژیونرش را هم میآورد دو حالت برایش به وجود میآید: یا بازیکنان هر کاری دلشان میخواهد باید در زمین بکنند و ما نمیتوانیم مدیریت کنیم. چرا نمیتوانیم مدیریت کنیم؟ چون پستهای ۱۶گانه را بلد نیستیم. یا اینکه ما به آنها بگوییم چه شکلی بازی کنند که این باعث میشود فوتبالشان تعدیل شود. تبدیل میکنیم فوتبال آنها را به فوتبال گلگهر سیرجان. این نهایتش است دیگر. حالا سوال این است که فوتبال گلگهر سیرجان در اوج بهبود و در اوج خوب بودنش، بدون اینکه قصد توهین داشته باشم یعنی همین چیزی که تولید شده به عنوان فوتبال گلگهر سیرجان آیا همان چیزی است که ما در جام ملتهای آسیا مقابل استرالیا و کره و ژاپن و عربستان نیاز داریم؟
*جواد نکونام از همه جلوتر است. نکونام از همه مربیان حال حاضر ایران از لحاظ سواد مربیگری، دید مربیگری، سطحی که بازی کرده و چیزهایی که دیده و فوتبالهایی که رودررو تجربه کرده جلوتر است. او با مسی بازی کرده. زمانی که اوساسونا بوده با همه ستارههای آن موقع لالیگا روبهرو شده. فوتبالهای زیادی بازی کرده، حرفهای زیادی شنیده، کوچینگهای زیادی دیده. با خودش کار شده و تمرینات را از نزدیک دیده. ۸ سال کلاس مربیگری جواد نکونام در اروپا طول کشیده. در حالی که ما یک کلاس مربیگری در ایران میگذاریم ۲۰ روز است.
*حتی مسعود شجاعی هم اگر وارد مربیگری بشود میتواند مربی خوبی باشد. اما بعضی از بچههایی که اروپا بازی کردند به این خاطر نمیتوانند که مسائلی وجود دارد. مثلا وحید هاشمیان به این خاطر نتوانست که دست روی هر چه گذاشت دید نیست! آنجا بود و اینجا نیست. ولی جواد نکونام بدون توجه به نتایج فوتبال فولاد، چون فولاد ابزار جواد نکونام را ندارد گزینهای است که فوتبال اروپا را دیده و تازه هسته مرکزی فوتبال اروپا یعنی اسپانیا را دیده. دوره مربیگریاش هم ۸ سال طول کشیده و کار همه مربیان را از نزدیک دیده و با خودش هم کار شده و مناسبترین گزینه است. اگر بتوانند از او استفاده کنند.