با حذف تیم ملی فوتبال ایران از جامجهانی، همچنان تکلیف نیمکت یوزها مشخص نیست. کسی در فدراسیون بهطور صریح در مورد کارلوس کیروش موضع نمیگیرد و روشن نیست که آیا این مربی بهکار خودش در ایران ادامه خواهد داد یا نه. همزمان موج واکنشها علیه مرد پرتغالی ادامه دارد و بخت او را برای ادامه کار در تهران کاهش داده است. همین مسئله باعث شده گمانهزنیها در مورد استخدام مربیان جدید اوج بگیرد و در این میان یک اسم، بیشتر از سایر نامها تکرار شود؛ برانکو ایوانکوویچ. روزبهروز زمزمههای بیشتری در مورد احتمال بازگشت سرمربی کروات به تیم ملی به گوش میرسد؛ مردی که هماکنون هدایت عمان را برعهده دارد و از قضا عملکرد موفقیتآمیزی هم داشته است. فارغ از اینکه آیا برانکو گزینه خوبی است یا نه، چیزی که آدم را متعجب میکند محدودیت عجیب و خودساخته اهالی فوتبال ایران در مورد نیمکت تیم ملی است. طوری وانمود میشود که انگار در دنیا فقط ۲مربی داریم؛ برانکو و کیروش. یا این یکی باید باشد یا آن یکی اما واقعا اینطور نیست.
مربی خوب، گزینه بد
در اینکه برانکو ایوانکوویچ یک مربی خوب و توانمند به شمار میآید، تردیدی نیست. به هر حال سوابق او در تیم ملی ایران و پرسپولیس مشخص است. این مربی در چین و کرواسی هم کار کرده و امروز هم از عمان تیمی خوب و قابلقبول ساخته است. با این حال این مربی خوب، لزوما گزینه مطلوبی برای هدایت تیم ملی ایران نیست. اصل مطلب این است که طی سالهای گذشته، برانکو ایوانکوویچ و کارلوس کیروش محور یک دوقطبی شدید و پرسروصدا در فوتبال ایران شدند و جنگی بزرگ را رقم زدند. اینکه در آن داستانها چهکسی بیشتر مقصر بود، کاملا قابل بحث است و همان زمان هم به اندازه کافی در موردش صحبت شد. نکته اینجاست که در پس آن دعوا، هر یک از این ۲مربی حامیان و دشمنان سرسختی پیدا کردند.
در نتیجه حضور چنین کاراکتری روی نیمکت تیم ملی که به اجماع عمومی نیاز دارد، عاقلانه نیست. زمانی که قرار به بازگرداندن کیروش بود هم این حرفها را زدیم اما کسی گوش نکرد. یک بخش بزرگ از جامعه فوتبال از همان ابتدا نسبت به مربی پرتغالی گارد داشتند و این موضوع، کار او را سختتر میکرد. کیروش آمد و برای هزارمین بار شکست خورد، حالا چه اصراری است که برانکو را هم برگردانیم و نیمه دیگر جامعه فوتبال را علیه او و تیم ملی بشورانیم؟ در شرایط نرمال، شاید برانکو جواب میداد، اما الان هواداران سینهچاک کیروش منتظرند زمین خوردن مربی کروات را ببینند و از او انتقام بگیرند. مطمئن باشید به همین دلیل، عرصه از همان روز اول بر مرد کروات تنگ خواهد شد؛ مخصوصا که او بعد از جامجهانی هم به کیروش طعنه زده و گفته: «ایران تیم خوبی داشت، اما مربی نداشت.»
بهدنبال یک تفکر جدید
برانکو در نزدیکیهای ۷۰سالگی قرار دارد. بیشتر از ۲۰سال از زمان نخستین حضور او در فوتبال ایران میگذرد. بالاخره یک روز باید از این اسمها عبور کرد و سراغ تجربیات جدید رفت. دنیای فوتبال، مربیان دیگری هم دارد که سبک و تفکر خاص خودشان را دارند. شاید اگر انتخابی فکورانه و درست صورت بگیرد، کسی به فوتبال ایران بیاید که میراثی حتی باشکوهتر از این ۲مربی به جا بگذارد. مگر کیروش و برانکو از آسمان آمدهاند؟ چرا این انحصار را نمیشکنید؟