شاگردان گرت ساوتگیت آماده میشوند تا در مرحله یکچهارم نهایی به مصاف فرانسه بروند. انگلیسیها باید ممنون ساوتگیت باشند که در میانه راه با تغییر تاکتیک، بازی را به نفع انگلیس تمام کرد.
سنگال شروع بسیار خوبی داشت و موقعیتهای خوبی خلق کرد، از جمله موقعیتی که توسط جردن پیکفورد به طرز ماهرانهای مهار شد. مردان آلیو سیسه به شدت فشار میآوردند و سهشیرها را مجبور به اشتباهات عجیب و غریب میکردند. اما وقتی جردن هندرسون دروازه را باز کرد انگلیس کنترل بازی را در دست گرفت. گل هری کین درست قبل از نیمه دوم و گل سوم با ضربه چیپ بوکایو ساکا به ادوارد مندی در نیمه دوم، جایگاه انگلیس در یکچهارم را تثبیت کرد.
سهشیرها روی کاغذ کیفیت بسیار بیشتری نسبت به تیم رقیب داشتند، اما این تغییرات استراتژیک ساوتگیت بود که بازی را به نفعشان تغییر داد.
سه تاکتیک کلیدی در این بازی که برنده و بازنده را مشخص کرد، مرور میکنیم.
تلههای پرسینگ سنگال
انگلیس در طول تورنمنت از سیستم ۳-۳-۴ استفاده کرده. این ترکیب مناسب بازیکنان تیم است و امکان کنترل بیشتر هنگام مالکیت توپ را فراهم میکند. ثابت شده که این سیستم برای تیم مفید بوده زیرا انگلیس در هر مسابقه بیشتر از حریف مالکیت توپ را در دست داشت.
ساوتگیت میخواهد بازیکنانش از ناحیه عقب بازیسازی کنند. در این مرحله، مدافعان میانی به اطراف تقسیم میشوند و مدافعان کناری کمی بالاتر میروند در حالی که دکلان رایس پشت خط حمله حریف شناور میشود. رایس در طول تورنمنت، پل ارتباطی بین خط دفاعی و مهاجمان انگلیس بوده است.
مدافعان میانی انگلیس، هری مگوایر و جان استونز با پیکفورد پاسکاری میکنند و منتظر فرصت مناسب برای رساندن توپ به رایس هستند که میتواند بچرخد و توپ را به جلو پیش ببرد.
اما در بازی مقابل سنگال، سیسه تیمش را به گونهای آماده کرد که مدافعان مرکزی انگلیس را از فرصت رساندن توپ به رایس محروم کند. آنها با سیستم ۲-۴-۴ بازی کردند و دو بازیکن جفت رایس قرار گرفتند تا مسیرهای توپرسانی به او را ببندند.
انگلیس دست و پا میزد و نمیتوانست رایس را در منطقه مورد نظر پیدا کند. در عوض، بازیکنان مجبور شدند به سمت مدافعان کناری بروند به این امید که لوک شاو و کایل واکر بتوانند در خط پایین بازی کنند.
طرح دفاعی سنگال عالی بود. هنگامی که توپ به جناحین منتقل میشد، آنها به طور تهاجمی راه مدافعان کناری را میبستند و توپ را بدست میآوردند. به این تله فشاری گسترده میگویند. پس از بازپسگیری مالکیت، سنگال با سرعت و قدرت حمله میکرد و انگلیس قادر به مقابله با این تیم نبود.
بازنگری ساوتگیت
برنامه بازی سیسه از همان ابتدا عالی بود و ساوتگیت باید طرح تاکتیکی خود را بازنگری میکرد.
بسیاری از کارشناسان و حامیان از هوش و درایت ساوتگیت انتقاد میکردند و قوه استدلال و درک او را دلیل اصلی عدم موفقیت انگلیس در تورنمنتهای بزرگ میدانند. مربی انگلیس در سکوت ثابت کرد که خیلیها در موردش اشتباه میکنند.
او ساختار مالکیت انگلیس را تغییر داد و به بازیکنانش این امکان را داد که راحتتر از پرس سنگال عبور کنند و به مهاجمان بالای زمین برسند. در سیستم ۳-۳-۴ دو هافبک میانی که به مناطق بالاتر فشار میآورند، اغلب بین خطوط نزدیک به سه نفر جلویی پرسه میزنند. وقتی بازی به فورواردها میرسد خط حمله انگلیس پنج نفره میشود.
با توجه به مشکلات تیم در پیدا کردن رایس پشت دو نفر جلویی سنگالی، ساوتگیت به جردن هندرسون دستور داد که توپ را به عمق در کنار هافبک بفرستد و به مدافعان انگلیسی دو گزینه در این فضا داد.
این یک حرکت ساده اما تاثیرگذار توسط ساوتگیت بود که بازی را تغییر داد. این کار به تعادل تیم در مالکیت کمک کرد.
سیستم ۲-۴-۴ نامتعادل سنگال به هری کین و جود بلینگام این امکان را داد تا پاس کوتاهتری به فضای خالی بازیکنی که به دنبال مهار هندرسون رفته، بفرستند. به خصوص هری کین در این بازی نسبت به بازیهای قبلی در جامجهانی عمیقتر بازی کرد. تیم انگلیس میتوانست او را دائما در مناطق پایینتر بدون دخالت حریفان پیدا کند و توپ را به او بدهد تا بچرخد و رو به جلو بازی کند.
کشنده در ضدحمله
سنگال در نیمه اول خطرناک بود و به نظر میرسید که طی نیم ساعت اول گل خواهد زد. اما این انگلیس بود که با ضدحملههای خود در طول بازی، کشندهتر و کارآمدتر بود. انگلیس ۶۲ درصد مالکیت توپ را در بازی مقابل سنگال در اختیار داشت.
این قدرت ضدحملههای تیم بود که فرصتهای گلزنی سنگال را خنثی میکرد. سنگال در ابتدا میدانست که میتواند گل بزند و بازیکنانش را به سمت جلو میفرستاد تا دروازه انگلیس را باز کنند. این کار فضای زیادی را برای انگلیس به وجود آورد تا بازی را برگرداند و بازیکنان ساوتگیت این کار را به خوبی انجام دادند.
بلینگام پیشگام بسیاری از ضدحملههای انگلیس بود. با ترکیب کین ، فیل فودن و ساکا با بلینگام، سنگال فرصت مانور پیدا نمیکرد و انگلیس در لحظات انتقالی هماهنگی فوقالعادهای را به نمایش گذاشت و مالکیت توپ حریف را به فرصت تبدیل میکرد و بازی را برمیگرداند.
این تیم میتواند روی توپ مسلط شود و الگوی تیم حریف را در هم بریزد. همین غیرقابل پیشبینی بودن است که انگلیس را در دو تورنمنت بزرگ اخیر به درجات بالا رسانده و آنها را از مدعیان اصلی قهرمانی در این سری از مسابقات کرده است.
همه اینها به چه معناست؟
انگلیس راه سختی تا فینال دارد. در مسابقات قبلی و در مراحل انتخابی همین تورنمنت، منتقدین از این موضوع به صراحت حرف میزدند که انگلیس با حریفان سطح بالایی روبرو نبوده است.
در دو جامجهانی با حضور ساوتگیت، انگلیس موفق به شکست پاناما، تونس، کلمبیا، سوئد، ایران، ولز و حالا سنگال شده، و دو بار از بلژیک و همچنین کرواسی شکست خورد. این الگو نشان میدهد که مردان ساوتگیت در مقابل حریفان قدرتمندتر متزلزل بودهاند.
اما پیروزی بر فرانسه در شنبه پیش رو، در مرحله یکچهارم نهایی رقابتهای جامجهانی ۲۰۲۲ قطر، ثابت خواهد کرد که منتقدان اشتباه میکنند. ساوتگیت نشان داد که با تصمیمگیری سریع میتواند بازی را در نیمه راه تغییر دهد و مسیر را به نفع تیم خودش بچرخاند.