بعد از شکستهای فولاد به ندرت میتوان نشانهای از جواد نکونام پیدا کرد و صحبتی از این مربی شنید. او علاقهای ندارد که بعد از باخت تیماش به کنفرانس خبری برود و بیزاریاش از شکست را فریاد بزند. نکو حالا در سختترین مقطع حضورش در باشگاه فولاد، ۳شکست متوالی را تجربه کرده است. او به تیمهایی از بالا، میانه و پایین جدول باخته و تعداد شکستهایش در این فصل از تعداد بردهایش بیشتر شده است. سرمربی فولاد بالاخره در پایان یک سکوت نسبتا طولانی، یک اظهارنظر کوتاه داشته و برخی بازیکنان باشگاه را مقصر وضع موجود دانسته است. آیا واقعا «بیمسئولیتی» بازیکنان به تعبیر نکونام، دلیلی برای بحران این روزهای باشگاه جنوبی است؟
شاید در اهواز، این بهانه را از نکو بپذیرند اما اگر او به استقلال یا تیم ملی ملحق شده بود، دیگر نمیتوانست نتایجاش را به همین سادگی با گذاشتن فشار بیشتر روی دوش بازیکنها توجیه کند. همه بازیکنان تازهوارد این فصل فولاد، با نظر مستقیم خود این مربی جذب شدهاند. اگر این بازیکنان، آماده نیستند و مسئولیتپذیر نشان نمیدهند، مقصر اصلی کسی است که آنها را به اهواز برده و لباس فولاد را به تنشان کرده است. اگر هم این بازیکنان به لحاظ بدنی و فنی در شرایط خوبی نیستند، باز هم مقصر ماجرا باید کادر فنی فولاد باشد که نتوانسته بهخوبی از این نفرات بازی بگیرد.
بهنظر میرسد سیاست نقل و انتقالاتی جواد برای این باشگاه، سیاستی محکوم به شکست بود. نه بازیکنان تمامشدهای مثل دژاگه و علی قربانی میتوانند به این تیم کمک کنند، نه بازیکنان کمانگیزهای مثل آقایی و پهلوان و نه بازیکنان جوانی مثل کوشکی و علیاری هنوز آماده باز کردن گره بازیهای بزرگ. اینکه نکو روبهروی تیمهای دفاعی به مشکل میخورد، اینکه این اواخر تعویضهای خوبی انجام نداده و تمرکز زیادی نداشته و اینکه دستیارانش بیشتر از کمک فنی، مشغول دعوا با مربیان دیگر هستند، نشانههایی از رو به زوال بودن پروژه نکو در اهواز است.
نکو چه بپذیرد و چه زیر بار نرود، در مربیگری از کارلوس کیروش تأثیر ویژهای گرفته است. با این حال او در این فصل به نخستین اصل مهم مرد پرتغالی که همیشه حمایت از بازیکنها بوده، پشت کرده است. کیروش حتی بعد از فاجعه بازی با ژاپن و رها کردن بازی بهدست بازیکنانش، یک جمله در انتقاد از آنها به زبان نیاورد. نکو اما با نخستین نتایج بد در لیگ برتر، از بازیکنانش قربانی ساخته است.