آرتین زهرابی؛ در روزی که خیلیها از انگیزههای جواد نکونام برای تقابل با استقلال سخن میگفتند و کار استقلال را در خوزستان سخت و دشوار تلقی میکردند، این تیم فرهاد مجیدی بود که در هفته بیست و هفتم رقابتهای لیگ برتر، باز هم یک برد ارزشمند به دست آورد. این ۳ امتیاز، حکم قهرمانی استقلال را پس از ۵ سال که پرسپولیس جام را به هیچ حریفی تعارف نکرده بود، امضا کرد.
برای استقلال منهای جام گرفتن که اتفاقی ویژه بعد از سالها محسوب میشد، یک حادثه مهم رخ داده است؛ فرهاد مجیدی سرمایهای بود که سرانجام روی نیمکت مربیگری استقلال نسوخت. مجیدی تیمی را در استقلال بست که اگرچه همیشه چشم نواز فوتبال بازی نمیکرد اما روند امتیاز گیری اش قابل تحسین بود. استقلال تا اینجا کار به هیچ حریفی نباخته است. این تیم تا توانست ۳ امتیازهای مهم و حیاتی را جمع کرد و برای رسیدن به جام، برایش بازیهای خانگی و بیرون از خانه توفیری نداشت.
فرمول استقلال برای رسیدن به جام بسیار ساده بود؛ بُرد در هر شرایطی، از دست ندادن امتیاز بدون هیچ بهانه ای؛ مبارزه تا ثانیههای آخر در هر مسابقه ای... وظایفی که فرهاد مجیدی به بازیکنانش ابلاغ کرد تا بر خلاف همه مربیان استقلالی که در سالهای گذشته وارد این تیم شدند و بی رحمانه سوختند، مربی محبوب آنهایی شود که از او فقط یک توقع داشتند؛ جام قهرمانی...
فرهاد مجیدی در مدیریت تیمش با جدیت عمل کرد؛ صدای اعتراضها و غرولندها را در همان ابتدای کار خاموش کرد؛ از نیروهای جوانش بهره گرفت و از هر کدام به نوعی استفاده کرد. او در قامت یک مربی جوان اما بلندپرواز ظاهر شد که به کم قانع نبود و از همان هفتههای نخست نشان داد برای رسیدن به جام، جدیت کافی دارد. در این راه پر فراز و نشیب، طبعا او هم اشتباهاتی داشت که برایش بعدها به تجربهای گران تبدیل خواهد شد اما در مجموع استقلال، روندی را با مجیدی در پیش گرفت که یک خط و راه مستقیم داشت؛ مسیری که به جاده قهرمانی در لیگ برتر ختم شد.