آرتین زهرابی؛ تغییرات در سطوح فوقانی ورزش کشور خواسته قلبی بسیاری از هواداران فوتبال ایران بود و حتی رشتههای غیرفوتبالی نیز چنین توقعی داشتند.
در اتفاقی طبیعی پس از پایان کار دولت، مشخص شدن وزار و جلسه رای اعتماد در مجلس، وزیر جدید ورزش کشور هم مشخص شد. با اینکه هم اکنون قضاوت در این باره زودهنگام است اما برای خیلیها از جمله آنهایی که نگاهی خوشبینانه به تحولات داشتند مسجل شد مساله فوتبال ایران ربطی به حضور مدیرانی که هر از چندی پستها و سمتهای مختلف به آنها تعلق میگیرد ندارد.
در شروع کار وزیر ورزش و جوانان، هر دو باشگاه استقلال و پرسپولیس فاقد مدیرعامل شدند و اعتراضهای علنی هواداران مقابل ساختمان وزارت ورزش نیز ادامه پیدا کرد. اعتراضها حول همان محور گذشته بود و طرفداران فوتبال خواستههایی مبنی بر روشن شدن تکلیف تیمهای مورد علاقه خود داشتند؛ با این همه مگر وقتی در فدراسیون فوتبال انتخاباتی پرطمطراق برگزار شد، چیزی تغییر پیدا کرد یا در موارد مشابه آن گاه که مدیران ورزش جابه جا شدند اتفاق خاصی رخ داد؟
فرآیند باشگاهداری در ایران معلوم است و با این وضعیت اقتصادی، داستان حق پخش تلویزیونی و فقدان کپی رایت، نمیشود چرخ فوتبال را به بخش خصوصی نحیف سپرد که ابزار اقتصادی لازم را ندارد؛ در نتیجه پرسپولیس و استقلال با هزار مدیر دیگر به همین صورت اداره میشوند و خصوصی سازی این باشگاهها (به فرض محال) هم مدتی کوتاه طول میکشد...
سیستم ورزش و فوتبال ایران طوری است که وزیر ورزش، بودجه ای را از بالا دریافت میکند و اینک او باید توزیع کننده خوبی در این میان باشد؛ توقع اینکه ورزشگاهها ساخته شوند، امکانات زیرساختی بهبود پیدا کنند، فوتبال و سایر رشتههای ورزشی از هر نظر متحول شوند و ... انتظاری عبث است و سجادی، عزیزی خادم، مدیران بعدی استقلال و پرسپولیس و دیگران؛ میان شرایط پارادوکسیکال ورزش ایران دست و پا میزنند؛ چندی ریاست میکنند و بعدش هم به سادگی میروند ...