خبرورزشی - در آستانه سالروز درگذشت ناصر حجازی، با یکی از دستیاران این مربی فقید استقلالی درباره خاطرات گذشته و همچنین وضعیت فعلی تیم استقلال در آستانه دیدار با صنعتنفتآبادان حرف زدیم.
بیژن طاهری در گفتوگو با خبر ورزشی، درباره اهمیت مسابقات جام حذفی برای استقلال همچنین دیدار با صنعت نفت در آبادان حرف زد.
متن این پرسش و پاسخ در ادامه میآید:
وضعیت استقلال در آستانه بازگشت به لیگ برتر را چطور ارزیابی میکنید؟
استقلال بعد از بردی که مقابل ذوبآهن کسب کرد تا حدودی توانست بحران ناشی از شکست در دربی را پشت سر بگذارد. معمولاً بازیهای بعد از دربی خیلی سخت است. شکر خدا استقلال در نیمه دوم مقابل ذوبآهن به بازی برگشت و نتیجه گرفت. امیدوارم با این روحیه بالا در آبادان هم نتیجه مطلوبی کسب کند.
در لیگ برتر شانسی برای استقلال قایل هستید؟
روی کاغذ که هنوز شانس از بین نرفته ولی خب خیلی سخت است که بخواهیم شانسی برای قهرمانی استقلال در نظر بگیریم. استقلال دیگر باید توانش را روی جام حذفی و رقابت در آسیا بگذارد تا هم یک جام به هواداران هدیه بدهد و هم حضورش را در مسابقات آسیایی سال بعد تثبیت کند.
شرایط صنعت نفت را چطور ارزیابی میکنید؟
این تیم نسبت به نیم فصل اول افت محسوسی داشته و الان در رده دوازدهم شرایط خوبی ندارد. اما بازی در آبادان همیشه سخت بوده است به ویژه در فصل گرما. آبادانیها در خانه همیشه خطرناک هستند.
چه توصیهای به تیم استقلال برای این بازی دارید؟
استقلال مهرههای خوبی دارد و اگر تمرکزشان را از دست ندهند قطعاً دست پر به تهران برمیگردند.
در آستانه سالروز درگذشت ناصر حجازی هستیم. اولین بار او را چه زمانی دیدید؟
من هنوز فوتبالیست نشده بودم که تیم ملی در زمین اکباتان اردو داشت و برای بازیهای سال ۱۹۸۰ کویت آماده میشد. اولین بار ناصر حجازی را آنجا از نزدیک دیدم. ناصر خان خیلی گرم با همه سلام و علیک میکرد و من هم به او سلام کردم.
پس از آن به استقلال رفتید؟
من اول عضو باشگاه راهآهن شدم. آن زمان در امجدیه دو سانس فوتبال پشت هم بود. یکی دو تا چهار، یکی چهار تا شش. همیشه بازیهای راه آهن قبل از استقلال برنامه ریزی میشد و وقتی ما داشتیم به رختکن میرفتیم ناصرخان را میدیدم و او دیگر آن زمان را به اسم مرا میشناخت. مثلاً وقتی به او سلام میکردم میگفت "چطوری بیژن؟"...و این برای من یک دنیا ارزش داشت تا اینکه یکی دو سال بعد خودم به استقلال رفتم و همبازی شدیم. بعد که او به محمدان بنگلادش رفت لطف کرد و من را هم با خودش برد.
از آنجا چه خاطرهای دارید؟
روزهای خیلی سختی در بنگلادش داشتیم. این قدر سخت که هنوز هم وقتی خواب کار در بنگلادش را میبینم مثل یک کابوس بیدار میشوم و از اینکه خواب بوده حس خوبی پیدا میکنم.
چرا؟ مگر چه شرایطی در بنگلادش داشتید که ناصر حجازی هم همواره از آن بهعنوان روزهای سخت دوران فوتبالیاش یاد میکرد؟
واقعا سخت بود! جدا از شرایط آب و هوایی، بیرون از خانه جایی نبود که بتوانیم غذا بخوریم. گاهی میشد یکی دو روز با موز و آناناس شکممان را سیر میکردیم. مگر اینکه از بیرون مرغ یا گوشت میخریدیم و در خانه غذا میپختیم که آن هم ناصرخان اهل این کارها نبود. آن زمان همسر آقای نعلچگر با ما بود و زحمت میکشید و غذا میپخت. گاهی اوقات هم همسر ناصرخان به بنگلادش میآمد. در کل شرایط خیلی سختی بود و هیچ وقت آن روزها را فراموش نمیکنم که ناصر خان با آن شرایط تیم را در آسیا تا کجا بالا آورد.
آتیلا حجازی گفته اگر باشگاه استقلال را بفروشند به هر قیمتی آن را میخرد. فکر میکنید این اتفاق عملی شود؟
بعید میدانم باشگاه استقلال را به شخص بفروشند.
حرف آخر؟
همیشه در این سالها گفتهام هرچه دارم مدیون خانواده حجازی هستم. باز هم تکرار میکنم و از این طریق دعا میکنم روح ناصرخان شاد باشد و خانواده اش همیشه سلامت باشند.