خبرورزشی - مهدی همدانی؛ سال گذشته را در حالی تمام کردیم که غم درگذشت مهرداد میناوند عزیز و علی انصاریان دوستداشتنی جگرمان را سوزاند و حالا این عفریت بد قدم، عزیز دیگری از عزیزان جامعه فوتبال را به کام خود کشید تا دوباره ما بمانیم و پیراهن سیاه و حسرت از دست دادن مردی که سالها به حضورش در مستطیل سبز عادت کرده بودیم.
چند روز قبل وقتی خبر آمد نادر دستنشان به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری شده، برای خودمان آتش امیدواری درست کردیم تا با اتکا بر آن به بهبودی این مرد خوشاخلاق دلگرم شویم ولی غافل از اینکه کرونا بیمعرفتتر از آن بود تا امیدمان را به ناامیدی بدل نکند.
چشمهایمان به درب بیمارستان دوخته شده بود و گوشهایمان به موبایل که یا خودمان بهبودیاش را به چشم ببینیم و یا با شنیدن خبر ترخیص شدن او از بیمارستان سجده شکر به جا آوریم ولی ...
تلفن زنگ خورد ولی خبری از خبر خوب نبود. تا اسم نادر دستنشان آمد، دلمان رفت به دهههای ۶۰ و ۷۰. همان زمانی که فرمانده خط میانی نساجی در زمین ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر دلبری میکرد و پیشنهادات گزاف تیمهای تهرانی را با صفای فوتبال مازندران عوض نکرد. همه آرزویش این بود که نساجی با او لیگ برتری شود ولی وقتی دیگران آرزویش را محقق کردند، مردانه ایستاد و به احترام موفقیت تیم شهرش دست زد.
حالا نادر مسافر آسمان شده است و آنهایی که زمانی برای دیدن شوتهای سهمگینش به ورزشگاه پیر قائمشهر میرفتند به لطف ویروس منحوسی که کل دنیا را گرفته، حتی نمیتوانند چهره ماندگار فوتبال مازندران را تا خانه ابدی هم مشایعت کنند.
حالا مازندران سیاهپوش رفتن یکی از بهترین فرزندان خود شده و فوتبال ایران برای نادر دستنشان مرثیه میگوید. مرثیهای برای جدایی.
خداحافظ مازنی دوست داشتنی. خدانگهدار مرد همیشه معترض در کنار زمین. باور کن وقتی خبر پروازت آمد، حتی همان داورهایی که مرتب در لیگ برتر و لیگ آزادگان با آنها کل کل داشتی، آرزو میکردند ای کاش میماندی تا گلایههایت در کنار زمین را به جان بخرند. وقتی خبر رفتنت آمد، بزرگان فوتبال کشور به احترام تو کلاه از سر برداشتند. از علی دایی و رسول خطیبی گرفته تا ....
بزرگان برایت پیغام گذاشتند اما ای کاش خودت میماندی و باز هم برای فوتبال مازندران بزرگی میکردی.
روحت شاد نادر خان. سلام ما را به همه رفقای آسمانی برسان.